تولید ناخالص سالانه جهان مرز 85 تریلیون دلار را پشت سر نهاده است. حجم سرمایه وارد در چرخه تولید این رقم، از 510 تریلیون دلار افزونست. رقم کل سرمایه بین المللی کهکشانی تر از آنست که زیر ذره بین احصاء آید. خالص سرانه کار و تولید در سال بالغ بر 12000 دلار، سهم روزانه هر انسان قریب 32 دلار و برای یک خانوار چهارنفری حدود 130 دلار است. این ارقام را به خاطر بسپارید، همزمان وضع معیشت، دارو و درمان، سکونت و محیط زندگی میلیاردها کارگر را از زبان مالکان و حاکمان همین کهنه نظام وحشت و دهشت، از زبان نهادهای «سازمان ملل متحد» سرمایه داری، «فائو» و «یونیسف» بشنوید.

شمار گرسنگان مرز 2 میلیارد را در نوردیده است و این درحالی است که تولید مواد خوراکی سیرتصاعدی داشته است. فقط در سال 2019 بیش از 317 میلیون بر تعداد کارگران گرسنه جهان افزوده شده است. سالانه 36 میلیون کارگر ازگرسنگی می میرند. در امریکای لاتین در فاصله 2014 تا امروز تعداد گرسنگان 67 درصد افزایش یافته است. در آسیا یک میلیارد و 39 میلیون نفر گرسنگی مرگبار تحمل می کنند. رقم گرسنگان افریقا به 676 میلیون رسیده است. در امریکای شمالی جائی که عظیم ترین سهم اضافه ارزش حاصل استثمار پرولتاریای جهانی را می بلعد، نود میلیون انسان زجر گرسنگی می کشند و فاقد حداقل غذا و پوشاک و سرپناه هستند. شمار کارگران و کارگرزادگان گرسنه و نفرین شده امریکای لاتین از 188 میلیون بیشتر گردیده است. هر سال 5 میلیون و 500 هزار، هر روز 15 هزار و هر ساعت افزون بر 11 کودک زیر 5 سال خانواده های کارگری زیر شلاق گرسنگی و فقر تسلیم مرگ می شوند. در یمن هر 10 دقیقه یک کودک بر اثر فشار گرسنگی می میرد. در سوریه وضع همین گونه است و در افغانستان 600 هزار طفل فاقد قوت لایموت برای خلاصی از مرگ فوری هستند.

ارقام به اندازه کافی گویا هستند، صریح و سرراست فریاد می زنند که 5 میلیارد کارگر سکنه جهنم سرمایه داری برای هر آدمیزاد یک روزه تا صد و چند ساله دنیا، هرماه 976 دلار امریکا (10میلیون تومان) و برای هر چهار نفر یک درآمد 3900 دلاری، بالغ بر 40 میلیون تومان ایران محصول آفریده اند و همزمان فوج، فوج همین 5 میلیارد کارگر اسیر طاعون گرسنگی، بی خانمانی و مرگ ناشی از گرسنگی بوده اند، چرا؟؟!! کمبود مدرنیسم داشته اند؟!!، از فقردموکراسی رنج می برده اند؟!!، عربده حقوق، حقوق تریبونهای بین المللی گوششان را کر نمی کرده است؟!!، کاستی «دولت – ملت» داشته اند؟!!، پارلمان های کشورشان مجلل نبوده است؟!!، انتخاباتشان شکوه طلائی لازم را نداشته است؟!!، دچار قلت اتحادیه کارگری بوده اند؟!! حزب نداشته اند؟!! فریبکاران می توانند به چنین دلایل پوشالی آویزند!! ما حتی در این صورت باید پاسخ دهند که چرا این به اصطلاح «کمبودها» وجود دارد؟؟!!. قطعا گوش هیچ انسان دارای کمترین شعور مصون مانده از بمباران مهندسی افکار بورژوازی بدهکار خزعبلات آنها نخواهد بود. امریکای لاتین از پارلمان، دموکراسی و کثرت اتحادیه کارگری دم کرده است. اتحادیه هایی قدرتمند که در شراکت با سیا کودتاها سازمان داده و پیروز نموده اند. دموکراسی امریکا دنیا را کانون انفجار دیکتاتوری هار ساخته است، اتحادیه های کارگری نیرومندش هم با حاصل استثمار کارگران، سونامی بحران 2008 را از سر سرمایه داری رفع کردند. ابهت طلائی دموکراسی اروپا همه را بیهوش کرده است و اتحادیه های کارگری پرعظمتش سرمایه داران شریک در استثمار مرگزای همان یک میلیارد کارگر گرسنه آسیائی و دو میلیارد برده مزدی بی غذای دنیا هستند. داده ها فقط سه نکته اساسی و حیاتی را فریاد می کشند. اول: حاصل کار و تولید کارگران دنیا، سرمایه، مالکیت، دولت، حاکمیت و الوهیت طبقه سرمایه دار شده است و برای خودشان فقط گرسنگی، فقر، فلاکت، بی خانمانی، بی داروئی، مصیبت های زیست محیطی و مرگ و میر میلیون، میلیون، دهها و صدها میلیون زائیده است. دوم: برای رهائی از این وضع فقط یک راه وجود دارد. باید سرمایه داری را در هرشکل، با هرنوع برنامه ریزی و نظم به طورکامل نابود کرد. سوم: این کار فقط و فقط توسط قدرت سازمان یافته شورائی، سراسری و ضد کار مزدی توده های وسیع طبقه کارگر قابل تحقق است. باید یک جنبش نیرومند سراسری، فراگیر، شورائی، ضد سرمایه داری متشکل از شمار هر چه انبوهتر و کثیرتر توده های همزنجیر برپای داشت.

کارگران ضد سرمایه داری

بیستم مهر 1398

hunger