در این سه ماه اول سال مجموعا ۲۵۶ اعتراض و اعتصاب صورت گرفته که نسبت به سال ۹۹ با تعداد ۳۶۸ حرکت کارگری کمی کمتر بوده است. از اواخر خرداد تکان هایی در حرکات کارگران صنایع جنوب (نفت و گاز و پتروشیمی ها)، عموما کارگران پیمانی رخ می دهد که بارقه ای از امید به جنبشی رادیکال و سرمایه ستیز در دل ها ایجاد نمود. این اعتصابات بعلاوه تعداد زیادی مبارزات و راه پیمائی ها و تجمعات اعتراضی که در طول این مدت رخ داده اند نمونه ای از خروار مبارزات و خروش کارگری هستند که در همین ماه خرداد و اول تیر تاکنون از جانب توده های کارگر حوزه های مختلف سرمایه علیه فقر، دستمزدهای نازل، اعتراض به تأخیر معوقات مزدی و سایر مصائبی که رژیم سرمایه بر سر ما آوار کرده است، بوده اند. در عین حال کارگران برخی حوزه های سرمایه علیه شدت وحشیانه استثمار، شبه رایگان بودن بهای نیروی کار و نبود کوچکترین امید بر ادامه زندگی فریاد اعتراض سر می دهند. اما این کار را با زبونی، التماس و استغاثه از درگاه سرمایه انجام می دهند. جلو درب سازمان های رژیم سرمایه، استانداری و مجلس سرمایه داران بست می نشینند، راه پیمایی می کنند و گاهی التماس و درخواست و خواهان تضمین امنیت شغلی و تمدید استثمار خود می شوند. یک کارگر با اندک آگاهی طبقاتی قادر به این درک است که همه این ها ناشی از نظام سرمایه است و معضل در وجود سرمایه است و قرار نیست و نبوده است که نهاد های نظام کارمزدی مشکل گشای مسایلی که خود بانی آن هستند باشند. اگر به اعتصابات و مبارزات هر روزه کنونی، این جا و آن جا که در شهرهای مختلف جریان دارد نظر اندازیم، درک این مشکل نخواهد بود که اکنون این مبارزات وارد فازی گردیده که لزوم هر چه طبقاتی کردن هر مبارزه ی هر کارگر را طلب می کند. مبارزه طبقاتی روز ما کارگران با همه این اعتراضات در پشت یک بن بست بسیار سهمگین متوقف مانده است. این بن بست، عدم آگاهی توده های کارگر از بازشناسی قدرت تاریخساز پیکارطبقاتی خود و احساس عجز از سازماندهی شورائی ضد سرمایه داری و سراسری این قدرت به هم پیوسته طبقاتی است. طبقه کارگر بدون شکستن این سد قادر به انجام هیچ کار مهمی نیست و در معرض آماج تهدید تمامی سناریوهای سیاه فاجعه بار تاریخی از جمله توسط این یا آن رویکرد ارتجاعی بورژوازی، خرده اصلاح طلبان با چهره نو بلعیده شود، اسیر رفرمیسم منحط سندیکالیستی یا رفرمیسم چپ نمای حزب نشین گردد. مثل همیشه شکست خورد و آماده تحمل شکست های بدتر بعدی گردد. ما با توجه به همه این شرایط، سیر رخدادها و انواع چشم اندازها، از کل کارگران و فعالین کارگری می خواهیم که دست به کار تلاش برای شکستن این سد شوند. ما بخوبی می دانیم که کارگران عظیم ترین قدرت را در دستان خویش داریم و اگر دست از کار بکشیم و در ادامه این عمل تا سرحد موفقیت کوشا باشیم آنوقت قادر خواهیم بود زمین را زیر پای سرمایه داران به لرزه در آوریم اما این کار فقط ازطریق اتحاد و همبستگی ما در شوراهای سرمایه ستیز کارگری میسر خواهد شد.