Bمبارزات کارگران هفت تپه از دیرباز تا امروز و به ویژه در طول دو دهه اخیر صفحات متعدد و درس آموزی از کل کارنامه چهل سال اخیر جنبش کارگری ایران را به خود اختصاص داده است. آنها به طور نسبی بیشتر از سایر بخشهای طبقه کارگر در حال کار زار بوده اند. روزها و ماههای مدیدی چرخه تولید سرمایه داری را از کار انداخته اند، شریان تولید اضافه ارزش را مسدود کرده اند، قدرت خود را هر چند نازل علیه سرمایه داران و دولت آنها اعمال نموده و به نمایش نهاده اند. در خارج از مرزهای کارخانه، با اراده ای استوار خطوط مهم مواصلات تجاری سرمایه در خوزستان را مختل و دچار اختلال کرده اند. با ابتکار و کاردانی لازم به سراغ توده همزنجیر در شهرها رفته و در مواردی قادر به جلب حمایت پرشور طبقاتی آنها از مبارزات خویش شده اند. کارگران هفت تپه همه این فراز و فرودهای پربار پیکار را پشت سر نهاده اند. مبارزات روز آنها بدون شک با تجارب ارزنده و کم یا بیش رادیکال برتافته از این روند طولانی آمیخته است. هیچ بی دلیل نیست که فریاد برپائی شوراها، سازمانیابی شورایی، اعمال قدرت متحد شورائی، به دست گرفتن برنامه ریزی کار و تولید کارخانه توسط کارگران متشکل در شوراها زودتر از همه مراکز دیگر کار و تولید در اینجا، در هفت تپه بلند است. اسماعیل بخشی در سخنرانی اخیر خود به کرات بر این نکات، این حلقه های مهم کارزار و زندگی روز طبقه کارگر انگشت گذاشته است.

مبارزات کارگران با حادثه تازه ای مواجه گردیده است. سرمایه داران خصوصی شریک دولت سرمایه میلیاردها و شاید تریلیونها تومان از حاصل استثمار توده کارگر هفت تپه و همدوشان را تاراج کرده اند و در حال سرمایه گذاری های پرسودتر در حوزه های دیگر در داخل یا خارج کشور عجالتا در محل هفت تپه پیدایشان نیست!!! شرکای دولتی این سرمایه داران ضمن تقلا برای بازتقسیم اضافه ارزش ها و سرمایه ها، همراه با رایزنی ها، تسویه حساب ها و بده و بستان های طبقاتی پیش و پشت پرده، دست به کار تعیین تکلیف وضع حاضر شرکت و تنظیم امور مربوط به تداوم استثمار وحشیانه تر کارگران هم هستند. آنها در همین راستا نمایندگان کارگران را احضار و مطابق معمول آماج تمامی شکل های تهدید و ارعاب قرار داده اند تا حتما سکوت کنند!! و مزاحم پیشبرد اهداف جنایتکارانه و انسان ستیزانه آنها نشوند. در چنین وضعی اسماعیل بخشی، همراهان و همرزمان با جسارتی قابل تحسین کل کارگران را فراخوانده اند و خواستار اتحاد و یکپارچگی مصمم شورائی آنان برای تعیین سرنوشت کار و تولید خود شده اند. «بخشی» در سخنان خود بیش از هر چیز بر اهمیت سازمانیابی شورائی کارگران تأکید کرد. ما از حرفهای «بخشی» استقبال می کنیم، رادیکالیسم خودجوش سرمایه ستیز نهفته در سخنانش را ارج می گذاریم و همزمان به عنوان عده ای کارگر فعال ضد سرمایه داری درون جنبش کارگری لازم می بینیم که انتقاد کنیم و کسر و کمبودها و ایرادات مهم حرف ها را یادآور گردیم. در این گذر به طرح چند نکته کوتاه زیر اکتفا می کنیم.

1. تصریح می کنیم که تأکید مکرر «بخشی» بر مبرمیت سازمانیابی شورائی کل کارگران و اصرار وی بر بسیج شدن توده کارگر یا تدارک و آماده شدن انها برای تعیین سرنوشت شورائی کار و تولید از مهم ترین و حیاتی ترین مسائل روز جنبش کارگری ایران است. این موضوع بسیار بنیادی است و باید کل توده های کارگر ایران آن را جدی گیرند.

2. « بخشی» به درستی از توانائی کارگران برای برنامه ریزی و اداره شورائی کارخانه، از ظرفیت حی و حاضر آنها برای تسلط بر سرنوشت کار و تولید خود سخن می گوید. این واقعیت دارد و پیش کشیدن آن بسیار حیاتی است. نمایندگان فکری، سیاست پردازان، اقتصاددانان گیج، کوردل و فریبکار بورژوازی تاریخا در شعور ما القاء کرده اند که قادر به تعیین سرنوشت کار و تولید خود نیستیم!!! آنها همه جا با تمامی شیادی جار زده اند که فقط سرمایه داران و عمله و اکره رسوای فکری آنها از چنین نبوغی برخوردارند!!! باید علیه این جعلیات، این دروغ بافیها و شستشوی مغزی دادن ها شورید. باید توان طبقاتی خود را دریابیم. «بخشی» به سهم خود بسیار درست بر وجود این توانائی انگشت می گذارد.

3. اسماعیل بخشی به طور مؤکد از همدستی و همدلی و همریشه ای طبقاتی سرمایه داران خصوصی و دولتی می گوید. سخنی که اگر چه توضح واضحات است اما گفتن و تکرارش نیاز ارتقاء شناخت بسیاری از همزنجیران متوهم ما است.

4. «بخشی» در ماههای قبل، از تشکیل شورای کارگری با هدف نظارت بر کار سرمایه داران و مدیران سرمایه دار هفت تپه سخن می راند!! اینکه کارگران شورا سازند، افراد شورا بر کرسی نظارت بنشینند!! وانتظارات و خواسته های فروشندگان نیروی کار را جامه عمل پوشانند!!! نوعی گمراهه پردازی فاجعه آفرین سرمایه بنیاد، در پیش پای جنبش کارگری است که ما آن را در همان روزها نقد کردیم و نیازی به بازگوئی آن نقد نمی بینیم. اسماعیل بخشی در سخنان اخیر خود از آن راه حل پردازی فاصله گرفته است. اما این فاصله گیری به نوبه خود پاشنه آشیل ها و اشکالات اساسی دارد. او از یک راه حل سخن نمی گوید. تصرف شورائی مجموعه هفت تپه را یگانه راه پیش پای کارگران قلمداد نمی کند، بالعکس از دو یا سه راه سخن می راند. باز هم به رغم آنچه در بالا به صورت ضمنی از وی نقل کردیم، میان مالکیت دولتی و خصوصی سرمایه مرز می کشد. به کارگران می گوید که اداره مؤسسه توسط دولت سرمایه هم یک راه است!! او البته اگر و اماهائی را هم پیش می کشد. عصاره حرفش این است که دولت سرمایه شرکت را به دست گیرد و ما هم شورا می سازیم و با این شورا پویه استثمار بربرمنشانه و سبعانه خویش توسط سرمایه داران دولتی را نظارت می کنیم!!! این همان چیزی است که «بخشی» پیش تر می گفت و ما آن را فاجعه خواندیم و نقد کردیم. نقدی که بر بنیادی بودن و ریشه ای بودنش پای می فشاریم و بسیار صمیمانه و دردمندانه از بخشی و بخشی ها می خواهیم که به فحوای آن دل بندند و از این راه حل پردازی ها فاصله ژرف گیرند.

5. «بخشی» به درستی از اهمیت برپائی شورا و تسلط شورائی کارگران بر سرنوشت کار و تولید خویش گفت اما او از پیش شرط های اساسی، ضروری و حیاتی پیروزی این پیکار هیچ کلامی به زبان نیاورد. برای اینکه کارگران هفت تپه در این راه موفق گردند، برای اینکه سرنوشت کار و تولید خویش را به صورت شورائی در دست گیرند نیازمند همدلی، همراهی و همرزمی حتمی توده های وسیع همزنجیر در خوزستان، در سراسر ایران و حتی جاهای دیگر هستند. هر تلاش ما در هر نقطه جهنم سرمایه داری برای خارج سازی حاصل کار و تولید خویش از چنگال سرمایه داران و دولت آنها باید کوشش و تقلائی سنجیده، نقشه مند، رادیکال، طبقاتی و سرمایه ستیز در راستای سازمانیابی سراسری شورائی کل جنبش کارگری گردد. در غیر این صورت هیچ تضمینی برای پیروزی خویش در هیچ سطحی نخواهیم داشت. قدرت ما در وجود طبقه ما، در سرمایه ستیزی آگاه طبقاتی ما، در سازمانیابی شورائی متحد ضد سرمایه داری شمار هر چه کثیرتر توده های طبقه ما است. باید عزم جزم برای تصرف شورائی هفت تپه را با اراده استوار برای راه افتادن، کوبیدن در خانه های همزنجیران و برپائی یک جنبش نیرومند شورائی سرمایه ستیز سراسری عجین سازیم.

کارگران ضد سرمایه داری – 18آبان1397