ژاله قادری

درچهاردیواری جهنم سرمایه داری ایران، در قلمرو حاکمیت، مالکیت و یکه تازی سرمایه داران ایرانی و رژیم درنده اسلامی آنها حدود 8 میلیون زن و مرد کارگر، شاغل یا بیکار، قادر به تهیه نازل ترین سطح خورد و خوراک، پوشاک و سرپناه برای فرزندان خود نیستند. حاصل این وضع وحشت آور، وجود 4 میلیون کودک کار، بی پناه ترین قربانیان جنایت و سبعیت سرمایه، انسانهای خردسال مجبور به فروش نیروی کار درحاشیه خیابانها یا شکنجه گاههای مرگزای موسوم به کارگاه است. 4 میلیون کودک محروم از غذا، لباس، محل بیتوته، مدرسه، معلم، کلاس درس، دارو، درمان، دکتر، بیمارستان، محروم از هر نوع آغوش گرم محبت آمیز یا حتی کمترین گفت و شنود عاطفی انسانی، محروم از همه آنچه نیاز واقعی زندگی انسانی است که درعین حال از صبح تا شام برای سرمایه کار می کنند و رودهای پرخروش سود را خروشان تر می سازند. این کودکان آماج تمامی بربریت های سرمایه داری هستند. تحقیر، توهین، ضرب و شتم، نقص عضو، تجاوزجنسی، اجبار به فروش مواد مخدر یا اعضای بدن، انجام شاق ترین، فرساینده ترین و هلاکت آورترین کارها، جریان روتین «زندگی» ویگانه سرنوشتی است که سرمایه، طبقه سرمایه دار، دولت سرمایه داری، اسلام و دین و آیین سرمایه بر وجود آنان آوار کرده است. درندگی و بربریتی که در نهاد سرمایه و جزء لایتجزای وجود اقتصادی، سیاسی، مدنی، حقوقی و اجتماعی آنست. بحث اما عجالتا در باره آنچه سرمایه بر سر آنها آورده است نیست، همه گفتگو حول کارنامه ای است که جنبش کارگری ایران در رابطه با این نفرین شدگان دوزخ نشین داشته است و همچنان دارد. درهیچ کجای این کارنامه، هیچ ردی از وضعیت روز این سیه روزان قربانی، از طوفان توحشی که آنها را در کام خود می پیچد، از طرح نیازهای اولیه معیشتی و انسانی آنها به عنوان خواستی از خواست های این جنبش قابل ردیابی نیست!!! گوئی که این جمعیت عظیم چهار میلیونی اساسا کودکان طبقه کارگر نمی باشند. گویا هر گونه تغییری در زندگی حال و آینده آنها در گرو نقش بازی و میدانداری جنبش کارگری نیست. وضعیتی از همه لحاظ اسف انگیز و دهشت آور که باید از بیخ و بن دچار تغییر شود. تعیین سرنوشت زندگی این خردسالان کارگرزاده آماج کل جنایات سرمایه باید جزء لایتجزای پویه پیکار روز طبقه کارگر گردد. جنبش کارگری قرار نیست زنجیره طویلی از اعتصابات گسیخته و بیگانه با هم ، محصور در چهاردیواری کارخانه ها و مراکز کار، به هوای حصول خواستهای محدود و محقر باشد. بیائید پایان دادن به فاجعه انسانی دامنگیر این 4 میلیون کودک کار را خواست واحد، سراسری و یکپارچه کل بخش های طبقه خود کنیم. اعلام داریم که:

1. هر نوع استخدام و به کارگر گرفتن کودکان یا انسان های زیر 18 سال جرم و مستوجب بیشترین مجازات ها است

2. کل هزینه خورد و خوراک، پوشاک، مسکن، مایحتاج زندگی و رفاه اجتماعی، تفریح و مسافرت این کودکان باید توسط صاحبان سرمایه و دولت سرمایه داری پرداخت گردد.

3. آموزش و پرورش برای کل آحاد انسان ها تا آخرین سطح به صورت کامل رایگان شود.

4. بهداشت، دارو و درمان از هر نوع و برای همه آحاد، یکسره مجانی و از قید هر شکل داد و ستد کالائی خارج شود. بیائید این ها را به عنوان مطالبه سراسری کل طبقه و جنبش خود اعلام داریم و اضافه کنیم که برای تحمیل آنها بر طبقه سرمایه دار و دولتش چرخه کار و تولید سرمایه داری را در سراسر جهنم بردگی مزدی از چرخش باز خواهیم داشت.