کارگران اعتصابی نفت دربیانیه شماره یک خود، خواستهای اعتصاب سراسری را 20 روز کار و10  روز استراحت، دستمزد بالای 12 میلیون تومان، تغییر کیفیت و محل سرو غذا، بهبود وضع خوابگاهها اعلام نمودند. همزمان گروه پایپینگ که جمعی ازعوامل سرمایه و شورای اسلامی هستند ، سعی در به سازش کشاندن و در نهایت شکست اعتصاب کردند .اگر دردهه 60 خورشیدی سیاست فاشیسم اسلامی شناسایی کارگران وفرستادن آنها برای اعدام و زندان بود ، اکنون نیاز سرمایه و حاکمانش شکست اعتصاب سراسری کارگران است. پیمانکاران در معیت دولت و نهادهای اختاپوسی سرمایه، افرادی چون گیلانی نژاد را مأمور شکاف در صفوف متحد کارگران کردند. این جماعت مزدور  وکارچاق کن در تامین نیرو برای پیمانکارا ن  درفاز 13 وخط لوله 56  اینچ ،از هیچ دسیسه ای کوتاهی ننمودند  

گروه پایپینگ با توسل به همه دسایس برای شکستن اعتصاب کوشید، تقلا کرد تا خواست دستمزد بالای 12 میلیون از مطالبات کارگران حذف شود. از عوامل ریز ودرشت سرمایه جز این انتظاری نیست . شوربختانه کارگرانی که  پول برای خرید نان خالی هم ندارند وبرای فروش نیروی کارشان به هر دری می زنند،  بعضا” طعمه این کارگزاران سرمایه  شدند قابل گفتن است که با ایستادگی کارگران وپیوستن بیش از 100 شرکت پیمانی به اعتصاب ، بیشتر توطئه های عوامل سرمایه  نقش بر آب شد. هر چند نباید از  دشمنان طبقه کارگر، از شورای اسلامی کار و عوامل وابسته به نهادهای سرمایه داری غافل ماند. بسیار مناسبت دارد و لازم است که از نقش بسیار سازنده و رادیکال کارگران هفشجانی در پیشبرد این مبارزات و خنثی سازی ترفندهای مزدوران سرمایه تقدیر کنیم.  اتحاد، همرزمی و همسنگری کارگران هفشجانی از یک پیشنه خاص تاریخی برخوردار است. چند نسل است که از مهارت ویژه و پیچیده ای در جوشکاری برخوردار بوده اند. بی جهت نیست که منطقه هفشجان به صادر کننده جوشکار شهرت دارد. جوشکاری بسیاری از ساختمانهای محل استقرار تراست های عظیم مالی یا صنعتی کشورهای حوزه خلیج را نسل پیشین همین کارگران بر دوش کشیده اند. در تولید اضافه ارزشها و سرمایه های بر هم انباشته طبقه سرمایه دار «شیخ نشین» ها نقش مؤثری داشته اند. در استقرار ذوب آهن اصفهان جزء اولین نیروهای  فنی این پروژه بودند.

کارگران هفشجانی با این پیشینه، درمبارزه علیه سرمایه داری تجارب سرشاری دارند. نقش آنها در اعتصاب کارگران پیمانی نفت و سراسری شدن این اعتصاب بسیار ارزنده و اثرگذار بوده است. آنها با همبستگی مستحکم پیشینه دار خود عملاً نقش فعالی در پیوند زدن، همراه و همصدا نمودن کارگران در مراکز کار گوناگون ایفاء کردند. این نقش بازی باید سرمشق قرار گیرد. همه ما باید از آنان بیاموزیم. ما از این همرزمان انتظار داریم  که در ادامه این فعالیت های مؤثر سرمایه ستیز  تا هر کجا که می توانند به  مبارزه همزنجیران شاغل در خط لوله 56 کمک رسانند. تلاش نمایند تا افزایش دستمزد آنان به بالای 12 میلیون خواست کل کارگران اعتصابی گردد. خبرهای آزار دهنده ای به گوش می رسد که این کارگران زیر فشار فقر و گرسنگی و فروماندگی در خطر سقوط به دامن گروه مزدور پایپینگ هستند. ما بر این انتظار خویش اصرار داریم و از همرزمان هفشجانی می خواهیم که به یاری کارگران خط لوله 56 اینچ بشتابند. کارگران ضد سرمایه داری