پافشاری مؤکد و مصمم بر ادامه اعتصاب تا تحقق کامل تمامی مطالبات، برای همه کارگران، قطعا ارزنده ترین و درخشنده ترین بند بیانیه  ششم است. شورا یک بار دیگر تصریح کرده است که دستمزد هیچ کارگری نباید از 12 میلیون تومان کمتر باشد. کلیه قراردادهای کار دانمی گردد، اشتغال همگان تضمین و هر نوع بیکارسازی ممنوع شود. مزدها به موقع پرداخت و ایمنی فراگیر و مدرن کلیه محیط های کار با استانداردهای موثق تضمین گردد. همه کارگاهها، کمپها، خوابگاهها به دستگاههای تهویه مجهز شوند، بهبود مؤثر در شرایط کار، اماکن عمومی، دستشویی ها، حمام ها، سالنهای صرف غذا فراهم آید، تأمین بهداشت، دارو و درمان کاملا رایگان، برای همه کارگران و برچیدن کامل مقاطعه کاری نیز ابه اندازه لازم مورد تأکید قرار گرفته است. بیانیه به درستی بر اهمیت دسیسه پردازی ها و توطئه های نقشه مند سرمایه داران و مزدوران آنها برای بمباران همبستگی و اتحاد کارگران، پاشیدن بذر اختلاف میان  توده های کارگر و جلوگیری از صف آرائی متحد و پرخروش طبقاتی آنان انگشت می گذارد و خواهان ستیزآگاهانه، تیزبینانه و هوشمندانه کل کارگران با این ترفندها و دسیسه ها می گردد. همه اینها نقاط قوت بیانیه و در واقع گواه جهتگیری بالنده پویه پیکار جاری چند ده هزار کارگر اعتصابی می باشد. در این شکی نیست، اما بحث فقط بر سر نقطه قوت ها نیست، کاستی ها، پاشنه آشیل ها و حلقه های سست نیز همچنان در ژرفنای نگاه، در رویکرد حاضر و در سطر، سطر حرفهای نویسندگان بیانیه موج می زند و قلب ها را می آزارد. به نکات زیر نظر اندازیم.

1- « با توجه به گستردگی و فرا گیر شدن اعتصاب، پیوستن اکثر مراکز کارگری به این اعتصاب و حمایت هایی که تا به حال از آن صورت گرفته، ما امروز در موقعیت بسیار خوبی برای رسیدن به بخش های مهمی از خواستهای خود قرار داریم» (تأکید از ماست»

معنای زمینی این عبارت ها آنست که همه چیز در کارگران پیمانی نفت خلاصه می شود!! همه کارگران باید به حمایت از ما برخیرند تا خواستهای ما را محقق سازند!! همبستگی و اتحاد هرچه سراسری تر خوب است تا ما را در حصول مطالبات خود یاری دهد!! همه کارگران باید دست به دست هم دهند تا ما در اعتصاب خود پیروز شویم!! این همان حلقه سست، یا سست ترین حلقه، نقطه بسیار تاریک و آزار دهنده ای است که در هر 6 بیاینه شورا بارز است و بر گرده امیدها تازیانه می زند. سؤال اساسی از همزنجیران آنست که چرا فقط دیگران از شما حمایت کنند؟! چرا دامنه این همصدائی، همرزمی و همسنگری پرشکوه باید به سنگین سازی کفه توان چانه زنی شما در مقابل کارفرمایان محدود ماند؟! چرا شما پای پیش نمی نهید و دست به کار تلاش نقشه مند و آگاه برای فشردن دست دهها میلیون کارگر در حال پیکار دیگر در سراسر سرمایه داری ایران نمی گردید؟! فقط شما در حال اعتصاب نیستید، در این دوزخ تفتان سرمایه هر روز دهها و هر سال چندین هزار اعتصاب از سوی خیل چندین ده میلیونی همزنجیران با همین خواست ها،  اتفاق می افتد. همه از فشار استثمار سرمایه درد می کشند،  از سبعیت سرمایه، طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه داری عاصی هستند، چرا بیرق پشتیبانی سرمایه ستیز از اعتصابات و اعتراضات توده وسیع کارگر در گوشه، گوشه این جهنم بلند نمی کنید؟!!چرا همچنان کارگر نفت بودن را تکرار می کنید، مرزهای مبارزه را دیوارهای حوزه نفت و دشمن را چند مقاطعه کار می بینید؟؟!! چرا این حصارها را فرو نمی ریزید؟؟ چرا استوار و آهنین فریاد نمی زنید که چند ده هزار کارگر از چند میلیارد کارگر دنیا، اعضای یک طبقه واحد جهانی هستید، خطاب به کل کارگران ایران حرف نمی زنید، آن ها را به مبارزه متحد طبقاتی دعوت نمی کنید، بر خواست های مشترک کل طبقه پای نمی فشارید؟! چرا اساس کار را سازمانیابی سراسری، شورائی، ضد سرمایه داری چند ده میلیون همزنجیر قرار نمی دهید، اعتصاب خود را سنگر توفنده ای برای ایفای این نقش سترگ نمی کنید. از یاد نبرید که شما در شروع اعتصاب چند هزار کارگر در چندین مرکز کار و تولید بودید، اکنون بر اساس آمارها تعداد اعتصاب کنندگان به 40 هزار و شمار مراکز در حال تعطیل از 80 افزون گردیده است.  

2- شورا خواهان ایجاد گروههای تلگرامی با هدف انتخاب مجمع نمایندگان در عسلویه و کنگان است «کارگران اعتصابی در عسلویه و کنگان، کمپ ها را ترک کرده اند، انتخاب نماینده و یا مجمع نمایندگان از سوی کارگران برای مذاکره با کارفرمایان در محل ممکن نیست. فورا در این مناطق گروههای تلگرامی را درست کنیم، کاندید بدهیم و هر کس خودش کاندید شود و نمایندگان خود را انتخاب کنیم.»

جای تردیدی نیست که باید از کل دستاورهای تکنیکی و علمی که محصول مستقیم کار، تولید و استثمار نسل بعد از نسل طبقه ما توسط سرمایه است به عنوان ساز و برگ پیکار علیه نظام بردگی مزدی استفاده کرد. سرمایه همه اینها را برای افزایش بارآوری کار، تشدید سبعانه استثمار، بمباران پیوندهای ژرف انسانی و طبقاتی انسانها، جدائی هر چه موحش تر ما از کار خود، انفصال هر چه ژرفتر ما از پویه تعیین سرنوشت کار، تولید و زندگی خود، بیگانگی فاجعه بار ما از خود و همدیگر بهره می گیرد. ما باید به طور معکوس و متضاد از این ابزار و یافته ها برای برداشتن موانع سر راه پیکار، طوفانی تر ساختن هر چه بیشتر جنگ علیه سرمایه استفاده کنیم، اما تا جائی که به رهنمود دوستان «شورا» مربوط می شود مسائل مهمی قابل بحث هستند. قبل از هر چیز فراموش نکنیم که تلگرام، زوم، کلاب هوس یا هر شبکه اینترنتی دیگر قرار نیست بدیلی برای قدرت سازمانیافته شورائی ضد سرمایه داری ما شود. جنبش ما یک خیزش هشتکی، اینستاگرامی نیست. جنبشی است که می خواهد تجلی دخالتگری آگاه، نافذ، متحد، متشکل و شورائی کل آحاد طبقه کارگر در جنگ علیه سرمایه، جنبش انسان های همپیوند در شرایط کار، معاش، مبارزه، چاره گری، تصمیم گیری، برنامه ریزی، سیاستگذاری باشد، ما باید با همه توان، از این ساز و کارها، برای برپائی این جنبش بهره برگیریم، اما نمی توانیم این ابزار و تکنیک ها را جایگزین خود این جنبش شورائی سرمایه ستیز، جایگزین همپیوندی، همرزمی و همسنگری شورائی و ضد بردگی مزدی سازیم. ایراد بسیار مهم دیگر نسخه نویسی دوستان آنست که در اینجا نیز همه چیز را در حصار تنگ اعتراض یک عده کارگر پیمانی نفت محصور می کنند، حرفشان این است که کارگران نفت گروه تلگرامی برپای دارند، نفتی ها تلگرامی نماینده معرفی نمایند، نفتی ها با تلگرام مجمع نمایندگان کارگران پیمانی را تشکیل دهند!! باز هم پرسش اساسی و حیاتی از همرزمان این است که چرا فقط کارگران پیمانی نفت؟!! وقتی بناست که کارگران عسلویه و کنگان بدون حضور در محل کار، از فرسنگ ها دور، از درون کومه های مسکونی خود، با تلگرام به هم پیوند خورند و یک جنبش واحد گردند، چرا کل طبقه کارگر ایران که در درون مراکز کار و تولید، در محله های مسکونی، در شهرهای بزرگ و کوچک، در بطن شرایط کار و معاش کنار هم هستند نمی توانند یک جنبش شورائی ضد سرمایه داری واحد شوند؟؟!! چرا نباید در این راه گام برداشت؟ چرا اعتصاب روز شما ستاد توفنده تلاش، برنامه ریزی، تدبیر و چاره گری برای پیمودن این مسیر نگردد؟!

3 – شورا می گوید: « اولین مذاکرات، توافق یا تصمیم احتمالی بین کارگران و کارفرمایان در چند شرکت پیمانکاری مهم هستند و می تواند مبنایی برای مذاکرات در شرکت های دیگر باشد. در این مورد باید دقت کرد. چون با اعلام اولین توافقات بصورت علنی و احتمالا بازگشت به کار کارگران در این شرکتها، عملا  سر نوشت اعتصاب تعیین می شود و این توافقات برای باقی شرکت ها الگو خواهد بود. بسیار مهم است که در این مورد ابتکار عمل را به دست بگیریم و سعی کنیم خواست های اولیه وفوری خود را به روشنی و بطور شفاف اعلام و مبنای مذاکره با پیمانکاران قرار دهیم.» این بند عملا شیرازه اتحاد و همبستگی کارگری را حتی در محدوده همین اعتصاب 40 هزار نفری روز زیر سؤال یا در واقع زیر ضربه می گیرد. اگر بناست هر تعداد کارگر در هر محل کار با صاحبان سرمایه وارد مذاکره و تنظیم قرارداد شوند، دیگر اعتصاب سراسری با مطالبات مشترک و اعمال قدرت واحد چه معنی دارد؟!  و چه محلی از اعراب پیدا می کند؟!! اگر قرار است چنین شود چه تضمینی برای ادامه اعتصاب تا پیروزی کامل همه اعتصاب کنندگان وجود دارد؟! اگر بناست چنین شود و شورا صادر کننده مجوز این نوع اقدامات باشد، چرا وحوش سرمایه دار کمترین وقعی به خواسته های هزاران کارگر ساده و بدون تخصص بگذارند، چرا همه آنها را تسلیم تیغ اخراج و گرسنگی و مرگ ناشی از بیکاری و بی نانی نسازند؟!! همه حرفها تا حال به درستی آن بود که اعتصاب «سراسری» روز، لااقل خود را در مقابل تحقق خواسته های همه کارگران معترض اعتصابی متعهد و مصمم بیند، اما وقتی از مجاز و موجه بودن چانه زدن های سندیکالیستی هر عده کارگر با هر سرمایه دار مقاطعه کار صحبت می کنیم تکلیف وفاداری به آن میثاقها و میعادها چه می شود؟؟!! این بند بیانیه بسیار یأس انگیز و نگران کننده است.

4 – شورا اصرار دارد که دولت باید ناظر و ضامن اجرای توافقات باشد!!! « ما اعلام می کنیم که همین امروز دولت باید ناظر و تضمین کننده اجرای همه توافقاتی باشد که در مذاکرات با کارفرمایان صورت می گیرد»!!!! 

یگانه نیروی تضمین کننده هر پیروزی، تحقق هر خواست، مجبور ساختن کارفرما به هر عقب نشینی یا مجبور کردن سرمایه داران درنده به انجام هر تعهد، فقط، فقط و باز هم فقط قدرت متحد، سازمان یافته، شورائی و مصمم کارگران است. جایگزینی این قدرت با نظارت و دخالت دولت سرمایه داری رویکردی سازشکارانه است. سخن شورا در آغاز آن بود که از دخیل بندی به قانون، نظم و نهادهای دولتی سرمایه دوری جوید اما اینک چشم انتظار حمایت دولت از کارگران در مقابل سرمایه داران می گردد!! آیا این کار پاشیدن بذر توهم در ذهن توده های کارگر نیست؟. قطعا هست.

ما به عنوان همرزمان، بسیار صمیمانه و رفیقانه از کل کارگران اعتصابی در نقطه، نقطه جهنم سرمایه داری ایران، کل توده های کارگر، از جمله شورای سازماندهی اعتصاب می خواهیم که نسبت به آنچه زیر عنوان حلقه های سست، پاشنه آشیل ها و ضعف ها آوردیم، با بیشترین احساس مسؤلیت کارگری، طبقاتی، ضد سرمایه داری حساسیت نشان داده و دست به کار رفع آن ها گردند. ما کارگر نفت نیستیم اما کارگریم، افرادی از جنبش کارگری می باشیم. کارگران را با پسوند نفتی، گازی، جوشکار، تراشکار، معلم، پرستار، راننده، کشاورزی، صنعتی، نظافتچی، شاغل، بیکار، فنی، ساده از هم جدا نمی سازیم، همه را آحاد و اجزاء غیرقابل تجزیه طبقه کارگر می بینیم و برای سازمانیابی سراسری، شورائی و ضد سرمایه داری همه آن ها می جنگیم. در همین راستا این حق را برای خویش قائلیم که با یکایک یا هر عده همزنجیران وارد گفت و شنود شویم، اشکالات را بازگوئیم، انتقاد کنیم و با همه وجود پذیرای انتقاد باشیم، هر چه در توان داریم زادراه پیکار و پیروزی هر اعتصاب کنیم و هر چه از دستمان ساخته است انجام دهیم. پیش کشیدن نکات بالا نیز از جمله همین تقلاها است.

کارگران ضد سرمایه داری

تیرماه 1400