این خیزش را شورائی و ضد سرمایه داری سازمان دهیم.

کارگران!

بیش از 75% جمعیت جامعه را، ما طبقه کارگر تشکیل می دهیم. 25% مابقی لایه های مختلف طبقه سرمایه دار هستند. «طبقه متوسط»!! درشرائط استیلای سرمایه داری لفظ مریخی موهوم و گمراه کننده ای است که ارتجاع بورژوازی به هم می بافد تا شالوده آرایش قوا و اساس جنگ طبقاتی ما با نظام بردگی مزدی را مخدوش و مضمحل سازد. طبقه ما متشکل از کل انسانهائی است که فروشنده نیروی کارند، از کار و حاصل کار خویش جدا و از هر نوع دخالت در تعیین سرنوشت کار، تولید و زندگی خود ساقط هستند. همه افرادی که چنان وضعی دارند، از کارگر صنعت، معدن، راه، ساختمان، بندر، کشاورزی، حمل و نقل، شهرداری، هتل و رستوران، راننده، خانه دار یا مزدبگیر خانگی گرفته تا پرستار، معلم، مترجم، هنرمند، نویسنده، بیکار، دستفروش، تن فروش و غیره، همه و همه آحاد و لایه های به هم پیوسته طبقه کارگریم.

کل آنچه در جامعه تولید می شود، کوهساران سر به فلک کشیده سرمایه ها و ثروت ها، هر چه کارخانه، کارگاه، مزرعه، کشت و صنعت، راه، جاده، معدن، بندر، پل، ساختمان، کاخ ها و ویلاهای افسانه ای، مجتمع های مسکونی، بیمارستان ها، سدها، شبکه های هوش ربای آبیاری و برق رسانی، مدرسه، دانشگاه، موجودی بانکها و مؤسسات مالی، کل ارزش ها، هر چه که تجسم و تبلور کار انسانی است، همگی، محصول مستقیم یا غیرمستقیم کار ما، کار پرداخت نشده طبقه ما، آفریده رنج، مرارت و مشقت های فرساینده هلاک کننده ما، ارزشهای تولید شده توسط ما و تصاحب شده توسط طبقه سرمایه دار است.

ریال، به ریال این سرمایه ها، ثروت ها، امکانات و ارزش ها را طبقه ما آفریده است، اما کل اینها از دست ما، از زندگی ما، از حوزه مصرف و بهره گیری ما، از ید اختیار و تصمیم گیری ما، از هر میزان دخالتگری ما، از دسترس معیشت و حیطه امرارمعاش ما به طور کامل خارج شده است. تمامی این ها سرمایه، دارائی، مال، منال، امکانات رفاهی، مکنت و منزلت، زرادخانه های غول پیکر تسلیحاتی، دولت، ارتش، قانون، سپاه پاسداران، پارلمان، حوزه علمیه، پلیس، قوه قضائیه، بسیج یا سایر دستگاههای سرکوب فیزیکی و فکری سرمایه علیه ما گردیده است.

ریشه کل سیه روزیهای ما در همین جا، در وجود سرمایه، در رابطه خرید و فروش نیروی کار، در سرمایه به عنوان یک رابطه اجتماعی، در جامعه مبتنی بر کار مزدی، در استیلا و حاکمیت سرمایه داری قرار دارد. کل گرسنگی ها، بی آبی ها، بی خانمانی ها، بیماری ها، بی داروئی ها، بی درمانی ها، بی آموزشی ها، بی مسکنی ها، کارتن خوابی ها، گورخوابی ها، فقر، فلاکت، تبعیضات بشرستیزانه جنسیتی، کار هلاکت زای کودکان، اعتیاد، فحشاء، فساد، دزدی، ارتشاء، زندان، شکنجه، سبعیت، اعدام، تباهی ارزشهای انسانی، یکایک اینها از وجود سرمایه، نظام سرمایه داری و تسلط و حاکمیت سرمایه نشأت می گیرد. آب آشامیدنی، قوت لایموت، فضای تنفسی، سلامتی، بهداشت، درمان، اموزش، امنیت و همه چیز ما سرمایه، ساز و برگ فربهی و رشد سرطانی غول آسای سرمایه، قربانی بارگاه قدرت سرمایه داری و طبقه درنده سرمایه دار می شود. اگر قرار است از شر این سیه روزی ها و تحمل این مصیبت ها آزاد گردیم باید آماده نابودی و نابودسازی سرمایه داری شویم. راه دیگری نیست و برای این کار، برای آغاز این راه، برای تدارک ایفای این نقش، چاره ای نداریم جز آنکه یک قدرت شورائی ضد سرمایه داری گردیم. برای این کار مجبوریم:

1- همین امروز درهر کجا که هستیم، در کلیه مراکز کار و تولید، در کارخانه ها، مدرسه ها، بیمارستانها، حمل و نقل، کشت و صنعت، معادن، محله های مسکونی، همه جا دست به دست هم دهیم، شورائی و سرمایه ستیز متشکل شویم.

2 – شوراها را به طور واقعی، زمینی، جنبشی، به عنوان سنگرهای پرخروش پیکار و نه مریخی و هشتگی به هم پیوند زنیم، از کلیه شبکه های اینترنتی و آخرین دستاوردی تکنیکی برای به هم پیوند خوردن، برای برپائی شوراها و همپیوندی آنها استفاده کنیم اما ارتباطات موبایلی و هشتگی را جایگزین جنبش متحد، متشکل، شورائی و ضد بردگی مزدی نسازیم. این جایگزینی همان چیزی است که سرمایه و دولت سرمایه داری می خواهد، احزاب، محافل و باندهای اپوزیسون نمای راست یا چپ بورژوازی می خواهند. با لفظ بازی در هشتگ، تلگرام، اینستاگرام، هوس کلاب نمی توان یک قدرت متحد زمینی، در جنگ جاری طبقاتی تعیین سرنوشت شد. از همه این ابزار بیشترین بهره ها را برگیریم اما آنها را جایگزین قدرت سازمانیافته شورائی ضد بردگی مزدی نکنیم. شوراها را برپا داریم، با هم یکی کنیم و یک جنبش نیرومند شورائی و ضد سرمایه داری به وجود آریم.

3 – از درون شوراها و در سنگر پرخروش جنبش شورائی سرمایه ستیز، آماده تصرف همه مراکز کار، تولید و توزیع، آماده تسلط کامل بر سرنوشت کار و زندگی خویش شویم. ما همین الان می توانیم دست به کار تدارک لازم برای اجرای این نقش سترگ شویم. چرخه تولید سرمایه داری را از نقطه آغاز تا پایان، ما می چرخانیم و ما خود، خوب قادریم که این پروسه را به جای آنکه در خدمت تولید سود، تولید سرمایه و بقای نظم، قدرت و حاکمیت سرمایه داری باشد، در راستای تأمین و تضمین ماندگار معیشت، رفاه، امنیت، آسایش، سلامتی، آموزش، بی نیازی و تعالی هر چه پرشکوه تر زندگی خویش برنامه ریزی کنیم. توان آن را داریم که این برنامه ریزی را لباس اجرا پوشانیم. ما توانائی این کار را داریم. باید آن را سازمان داده، محقق سازیم و به نمایش بگذاریم.

4 – شوراها را دانشگاه، مرکز آموزش، آگاهی، انتقال تجارب، چاره اندیشی، میدان مساعد دخالتگری آگاه، آزاد، نافذ، خلاق و برابر تمامی آحاد توده های کارگر در کلیه تصمیم گیری ها، در برنامه ریزی کار و تولید، در اینکه چه تولید کنیم و چه تولید نکنیم، چه میزان تولید نمائیم، چه کارهائی لازم است و کدام کارها باید تعطیل گردد، در توزیع برابر کل حاصل کار و تولید میان همه افراد انسان ها، در تشخیص و تعیین هوشمندانه نیازهای معیشتی و رفاهی آحاد جامعه، در انطباق چرخه کار و تولید با این نیازها، در تعیین و تنظیم مراودات اقتصادی و سیاسی بین المللی، در تحقق همپیوندی انترناسیونالیستی با همزنجیران طبقاتی و در تمامی امور دیگر سازیم.

5 – تمامی خانه های خالی موجود را به تصرف شوراها در آوریم و در اختیار انسان های آواره  بی خانمان قرار دهیم.

6- تأسیسات آب و برق، سدها، نیروگاهها، شبکه های مختلف آبرسانی، برق رسانی را در اختیار گیریم و امور مربوط به برنامه ریزی تولید، انتقال و توزیع آب و برق و گاز را امر جاری شوراها یا قدرت سازمان یافته سراسری و شورائی خود کنیم. با این کار، حتی ضربتی و فوری مشکل بی آبی، خشکی، برخی فجایع زیست محیطی را از میان برمی داریم.

7- کلیه فروشگاههای بزرگ خصوصی و دولتی سرمایه داری را از چنگال صاحبان سرمایه خارج و محل توزیع رایگان مایحتاج معیشتی انسان ها سازیم.

8 – با قدرت سازمان یافته شورائی در مقابل تهاجم قوای قهر و سرکوب سرمایه مقاومت کنیم. از آنچه تصرف می کنیم و به دست می آوریم دفاع نمائیم، شوراها را ستاد همرزمی، همسنگری و جنگ ضد سرمایه داری سازیم.

9 – خیزش روز ما از زمین و آسمان در معرض تهاجم، توطئه، لشکرکشی و هولوکاست پردازی ارتجاع بورژوازی اعم از حاکم یا اپوزیسون است. جمهوری درنده اسلامی با همه قوا ما را سرکوب خواهد کرد. شبکه اختاپوسی بسیار چیره درون این رژیم، شبکه مالک و مستولی بر تمامی تراست های غول پیکر صنعتی، مالی، حمل و نقل، کشاورزی، معادن، نفت و گاز، شبکه مسلط بر اهرمهای قدرت سیاسی، نظامی، پلیسی، امنیتی، شبکه مخوف تعیین کننده سیاستهای منطقه ای و بین المللی رژیم، این شبکه کاملا آماده است تا در صورت تداوم طغیان مبارزات و خیزش ها، به هر جنایت و بربریتی دست یازد، اگر رژیم را در خطر سقوط حتمی بیند، راه کودتاگری پیش گیرد، ساختار قدرت سیاسی روز را دستکاری کند، با قطب های قدرت سرمایه جهانی وارد گفتگو گردد و با اجرای کل این دسیسه ها جنبش ما را منکوب و ماندگاری سرمایه داری و دولت سرمایه را تضمین کند. تهدیدات علیه خیزش ما، اما در این حد خلاصه نمی شود، کفتارهای هار و حیثیت باخته سلطنت طلب، باندهای موسوم به جمهوری خواه، مافیای مجاهد، دکانهای کسب و کار ورشکسته و بدون هیچ رونق حزبی از راست تا چپ و آخر اما نه کمتر از اینها، گرگهای گرسنه سهم جوی ناسیونالیست از فارس و عرب گرفته تا کرد و بلوچ تاریخا، همیشه، همه جا و همین الان در درون همین کارزار جاری روز ما، به جستجوی سهم سود و قدرت و کجراه بردن مبارزات ما مشغول بوده و مشغولند، همه این ها در تقلا هستند تا قطار پیکار طبقاتی ما را از ریل واقعی ضد سرمایه داری و ضد بردگی مزدی خارج سازند، همه و هر کدام خواستار ماندگاری سرمایه داری و احراز حصه دلخواه در سهام سود، مالکیت، قدرت و حاکمیت سرمایه اند.

جنبش ما باید کلیه این مخاطرات، توطئه ها، لشکرکشی ها و هولوکاست آفرینی ها را خنثی کند و در هم کوبد. یگانه راه پیشبرد این کار و حصول این هدف آنست که شورائی و ضد سرمایه داری متشکل شویم. هر لحظه تأخیر در ایفای این نقش، هر اندازه تسامح و اهمال در به دوش کشیدن بار این رسالت عظیم، قطعا مجال دادن به طبقه بورژوازی برای در هم کوبیدن جنبش جاری ما است. تاریخ مبارزه طبقاتی فریاد رسا و درس سترگ این حقیقت غیرقابل تردید است که هر گونه قصور، غفلت و کژانگاری در دادن پاسخ رادیکال طبقاتی به نیازهای سرکش عاجل پیکار، هزینه های سهمگین و تاوان های تاریخی فاجعه آفرین خواهد داشت. بیائید دست به دست هم دهیم، شوراها را تشکیل دهیم و جنبش شورائی سرمایه ستیز خویش را پدید آریم.    

کارگران ضد سرمایه داری

31 تیرماه 1400