طبق تحلیل های که بر مبنای آمار جمهوری اسلامی سرمایه چند سال پیش انجام گرفت نسبت کار اضافی به کار لازم به طور متوسط  1 به 11 بوده است. اگر محصول کار کارگر 11 تومان باشد  1تومان به عنوان مزد به کارگر داده می شود. بدون شک  این نسبت در سال های اخیر  بیشتر شده است .با توجه به افزایش لگام گسیخته  قیمت محصولاتی که نتیجه نیروی کارخود کارگران  است و در کالاهای مختلف تجسم می یابد، دستمزدی که به کارگر داده می شود کفاف تامین نیروی کار وی را   نمی دهد .هر کدام ازما کارگران روزمره با افزایش قیمت تمامی محصولات  و مایحتاج زندگی روبرو هستیم.   در مقدار دستمزد های ما تغییری بوجود نیامده است . اقلام خوراکی که بایستی نیروی کار را  بازسازی کند هر چه بیشتر از دسترس دور و دور تر می شود. بدین جهت، تامین نیروی فردای کار چند ده برابر شده است.این موضوع خاص دولت فاشیست سرمایه داری ایران نیست. اما یکه تازی وحشیانه سرمایه و سرمایه داران در اینجا نسبت به دیگر کشورهای جهان سرمایه داری زندگی را به شدت سخت تر کرده است..دراین جا بر آن نیستیم که به علت این  موضوع بپردازیم چون خود مطلب دیگری است که به آن پرداخته شده است

اصولا سرمایه نیروی کار ما را برای این می خرد که تولید ارزش اضافی وانباشت سرمایه کند. آنجا که بحران گریبانگیر سرمایه می شود،هزینه بحران را که از سرمایه بر می خیزد بردوش ما کارگران سر شکن می کند. به یک معنی سفره مارا خالی تر می کند گرانی هایی که باعث شده بخشی از کارگران برای قوت لایموت به سطل های اشغال رو می آورند به این خاطر است.

به موضوع مورد نظر باز گردیم. دولت سرمایه بخشی از سرمایه هایی را که تماما” توسط ما کارگران تولید شده ، صرف تربیت نیروی سرکوب، به خدمت گرفتن مزدوران وخرید تجهیزات جنگی می کند.  اگر به برنامه ای که دولت سرمایه یا نمایندگان  متشخص طبقه سرمایه دار حاکم تهیه و  به نمایندگان مجلس سرمایه ارائه کرده اند نظر اندازیم متوجه خواهیم شد بودجه کلانی برای نیروهای سرکوب،  صدا وسیما وحوزه های علمیه ونهاد های مذهبی، کتایب حزب‌الله ، حشد الشعبی، فاطمیون وزینبیون و……  صرف می کند. برای حفاظت وتداوم حاکمیت نیازمند صرف این هزینه هاست. کوتاه سخن بخشی از محصول کارما صرف به خاک وخون کشیدن ما کارگران می شود. به ویژه زمانی که توده های کار علیه سرمایه به شورش وقیام رو می آورند. قدرت عظیم ولایزال طبقه کارگر در چنین مقاطعی راهکارش چیست. چرخ تولید ارزش اضافی را از حرکت بازدارد.  با اعتصاب  یکی دو کارخانه این کار ممکن نیست . فداکاری و جنگ خیابانی  جوانان جان بر کف  نیز نمی تواند به تنهایی  نیروهای پاسدار سرمایه ومزدوران سرمایه را منکوب کند .ادامه حیات  دولت سرمایه به یمن  کارگران  صامت متحقق شده است. طبق شنیده های این روزها ، تولید در بسیاری از کارخانه ها افزایش یافته  و روزهای تعطیل هم کارگران بعضی از خود رو سازیها  را وادار به اضافه کاری کرده اند.نیروی جدید و مجهز به تجهیزات کارآمدتر برای  سرکوب جوانان درخیابان ها گسیل می دارند. مشکل جوانان شجاع نابلدی درفوت وفن جنگ نیست، زمانش که برسد یعنی زمانی که اعتصاب سراسری شورایی با دخالت حد اکثری کارگران،  تولید ارزش اضافی متوقف سازد ارتش طبقه کارگر از راه می رسند. با اعتصاب سراسری کارگران ماشین سرکوب هم مختل واز کار می افتد.شاید گفته شود اعتصاب سراسری روی کاغذ سا ده است.اما پراتیک شدن وسامان گرفتن اعتصاب سراسری ساده نیست،کاملا درست است .اما تنها راه است .و باید دست به کارشد،با بخش های کارگری مختلف تماس بگیریم  وفراموش نکنیم که طبقه کارگر این پتانسیل را دارد و باید به حرکت درآید .قدرت لایزال خودرا باورکند،بخش های دیگری چون کارگران بیکار و بازنشسته از سکوت به درآیند. کارگران آموزشی (معلمان)رویکرد بورژوازی حاکم بر شورای صنفی را کنار بگذارند و به اعتصاب رو کنند. کارگران پیشرو رادیکال و باتجربه همدیگر را پیدا کنند. برای سازماندهی سراسری کارگران دست به کارشوند

این گام اول مبارزه است که هم جوشی همه بخش های کارگری را طلب می کند.

اما گام بعدی جوانان دلیری که دراین مدت سه ماهه تجربه ها آموخته اند با دیگر توده های کارگر، آنست که خانه  های خالی سرمایه داران ودولت سرمایه را اشغال ودر اختیار کارگران بی سرپناه بگذارند. کارگران کارخانه ها وشرکت ها با تصرف مراکز کار حاصل کار و استثمار خویش و نسلهای گذشته خود را از دست بورژوازی خارج  کنند وتولید وتوزیع شورایی را بدست گیرند.

جمعی از کارگران ضد سرمایه داری

آذر 1401