چند دهه است که واژه نئولیبرالیسم در مباحث سیاسی کاربرد پیدا کرده و بخصوص ورد زبان کارگران تحصیلکرده شده است، مقوله­ای که ابداع و دستپخت بورژوازی”چپ” جهانی است.

بعد از اینکه بورژوازی”چپ” اروپا در اواخر قرن نوزدهم موفق شد مبارزه کارگران را از نابودی سرمایه داری به اصلاح سرمایه داری منحرف سازد، این عوامفریبی را هم ساز کرد که “سرمایه به ذات خود ندارد عیبی”، در آسیا، افریقا و آمریکای جنوبی نیز “امپریالیسم” مسبب همه فجایع و تیره روزی ها اعلام شد. 

با شروع دور جدید بحران جهانی نظام سرمایه­داری از اواخر قرن 20، دهه­هاست که چرخ سرمایه بخوبی نمی­چرخد. سرمایه بر سر کارگزاران و حکومتهایش فریاد می­زند که پالایشی عمیق و سراسری در عملکرد و سیاستها ضروری شده است، هجوم وحشیانه به سطح معیشت و حقوق اجتماعی کارگران باید در دستور قرار گیرد. کاهش خدمات دولتی، کاستن از امکانات رفاهی و درمانی، افزایش سن بازنشستگی، اخراج و بیکارسازی گسترده، تبدیل قرارداد رسمی به قرارداد موقت، گسترش وحشیانه کار کودکان، ویران­سازی محیط زیست، اجزای این یورش وحشیانه است. این استراتژی سالهاست که شروع شده و فاشیسم جمهوری اسلامی، طالبان، ترامپیسم و صدها حزب و دار و دسته نژاد­پرست و زن­ستیز و جنایتکار دیگر عامل و مجری آن شده اند.

 اینجاست که بورژوازی”چپ” دوباره برای برای پاسداری از حرمت و تقدس سرمایه پا به میدان گذاشته است. اینان عوامفریبانه جار می زنند که سرمایه­داری اساساً دوستدار تولید و صنعت است، مزد کارگران را به موقع پرداخت می­کند، قوانین را رعایت می­نماید، در زندگی خصوصی دخالت نمی­کند، مدافع آزادی احزاب، عقیده و دین است، به حقوق زنان احترام می­گذارد ….. اما نئولیبرالیسم رویکردی است متضاد با این سرشت متمدنانه و ترقی­خواهانه!! که توسط جریانات و گروههای راست و فاشیست راه افتاده است. حالا که اردوگاه سرمایه داری دولتی فرو ریخته و بازار “ضد امپریالیسم” کساد است، ضدیت با نئولیبرالیسم نقش منجی سرمایه داری را به عهده گرفته است. آنچه جنبشهایی مانند گلوبالیزاسیون، وال استریت، هواداران حفظ محیط زیست می­گویند، چرخ خوردن در مدار همین حرفهاست. تا چندی پیش در ایران علت همه بدبختی ها را ” سرمایه داری وابسته” می دانستند الان هم اعلام می کنند که علت همه گرفتاری و مصیبتها این است که اقتصاد تحت مدیریت جمهوری اسلامی نئولیبرالیستی است، سرمایه داری واقعی نیست!! گمراهه بافی هایی که متاسفانه از زبان کارگران هم شنیده می شود.

ابراهیم زنوز