مقابله جدی و سریع در برابر شیوع کرونا دستور کار هیچ دولت سرمایه داری در هیچ کجای دنیا نیست، زیرا جان انسانها در چرخه ارزش افزائی سرمایه و بازار داد و ستد نظام بردگی مزدی بی ارزش ترین کالاها است. با این وجود به خاطر چالش معضلات اقتصادی، مقابله با افت بازار انباشت و کاهش سودها هم که شده، در برخی جوامع از جمله چین دست به کارهایی زده اند، قرنطینه هائی دائر نموده اند و اقداماتی کرده اند. ماجرا در جهنم سرمایه داری ایران و میدان تاخت و تاز رژیم اسلامی سرمایه کاملا متفاوت است. تا چند روز پیش وزیر بهداشت دولت روحانی در نهایت بیشرمی اعلام داشت که هیچ رد پائی از ورود ویروس کرونا به داخل مرزهای ایران مشاهده نشده است!!. این بدان معنی است که نه فقط هیچ سخنی از هیچ قرنطینه ای برای افراد حامل ویروس در میان نبوده که حتی ابتلای آنها هم انکار شده است. افراد جان خود را از دست داده اند در حالی که گزارش مبتلا بودنشان به بیماری مدتی پس از فوت آن ها از سوی رژیم اعلام منتشر گردیده است. بعلاوه به فاصله فقط چند ساعت از انتشار خبر مربوط به نخستین مبتلایان و مرگ و میرها در شهر قم معلوم می گردد که دامنه سرایت ویروس رعب انگیز است و جمعیت کثیری حامل کرونا هستند. کل شواهد حاکی است که رژیم مطابق معمول هیچ تدارکی برای دفاع از جان انسانها در مقابل این بیماری مهلک دارای بیشترین ظرفیت اپیدمیک دستور کار نکرده است. از این هولناک تر اینکه رژیم مترصد است تا هر تلاش هر سکنه جهنم سرمایه داری برای خبررسانی پیرامون بیماری، ابعاد انتشار بیماری یا شمار مرگ و میر ناشی از سرایت گسترده بیماری را به موضوعی امنیتی تبدیل نماید. سخن از شیوع ویروس را «اقدام علیه امنیت ملی» اعلام دارد!! هر انتقاد از جنایت رژیم در امر استتار، کتمان و انکار کثرت شمار مبتلایان، عدم قرنطینه کردن حاملان ویروس، یا کمبود دارو و درمان بیماران را توطئه بیگانگان و همکاری با دشمنان خواند!! زندان ها را از معترضان به قصور رژیم از کمک های بهداشتی و پزشکی را پر سازد!! اقداماتی که همگی در کارنامه سیاه انسان ستیزی دولت سرمایه داری اسلامی ایران به اندازه کافی بر هم تلنبار است. شمار کارگرانی که تا همین امروز به جرم کمک به سیل زدگان، زلزله زدگان، آوارگان، گورخوابان، کودکان کار، معتادان یا گرسنگان مجبور به تن فروشی در شکنجه گاه ها به سر می برند از حد افزون است. معضل طبقه کارگر ایران در طول 41 سال حاکمیت فاشیسم اسلامی سرمایه در شرایط وقوع زلزله ها، جاری شدن سیل ها یا حوادث فقط آن نبوده است که کارگران زیر فشار گرسنگی و بی خانمانی از حداقل مصونیت در مقابل بلاها در امان نبوده اند بلکه هر نوع همبستگی و همراهی آنها برای کمک به همدیگر نیز اقدام علیه امنیت ملی تلقی شده و به زندان و شکنجه و حتا اعدام منتهی گردیده است. فاجعه اما به اینجا ختم نمی شود. در جهنم سرمایه داری ایران، در جامعه ای که 70 درصد جمعیت کارگرش از ابتدائی ترین امکانات بهداشتی و دارو و درمان محروم هستند، در دوزخی که آلودگی های زیست محیطی بیش از همه جای دیگر بیداد می کند، در نقطه ای که اعتیاد و فقر و آوارگی و فلاکت و بی غذائی و بی داروئی انفجارآمیز است، در جانی که کارگران بخش درمان از هیچ امکان، حفاظت، مصونیت و پوشش لازم برای فرار از افتادن به دام بیماری برخوردار نیستند، ویروس کرونا  می تواند با بیشترین سرعت درعرض چند روز همه جا گستر و فراگیر شود. مبتلایانش می توانند فوج فوج تسلیم مرگ شوند. همه اینها را با آنچه بالاتر در مورد عملکرد بشرستیزانه جمهوری اسلامی سرمایه داری ایران گفتیم جمع زنیم. چشم انداز بسیار وحشتناک و دهشت زا است. سرچشمه این بیماری مثل تمامی بلیه های دیگر به طور واقعی، نه طبیعت که سرمایه داری است. به این دلیل بسیار شفاف که سرمایه داری اگر با فرض محال بخواهد سد راه زایش، سرایت و اپیدمی بیماری ها گردد از تمامی امکانات لازم برخوردار است. اما سرمایه این کار را نمی کند زیرا فقط به سود و گسترش خود می اندیشد. سرمایه است که با امتناع از پیش گیری ها موجد اشاعه هر چه هولناک تر ویروس شده است. این امر در جهنم سرمایه داری ایران، در رابطه با طبقه سرمایه دار و رژیم اسلامی سرمایه ابعادی از همه لحاظ عظیم تر و رعب انگیزتر دارد. باید دست به کار پیکار علیه این جنایت سرمایه گردید. کل مراکز کار و تولید را به خاطر جلوگیری از خطر انتشار بیماری تعطیل کنیم، باید دولت سرمایه را مجبور ساخت تا پرداخت دستمزدها را در تمامی طول دوره تعطیل و همچنین هزینه دارو و درمان ساکنان جامعه را تقبل نماید. دولت سرمایه باید همه تجهیزات ضروری برای حفظ جان کارکنان بخش درمان را فراهم آورد.