شمار اعتصابات هر ماه بیشتر می‌شود و این موجب امیدواری و خوشبینی به آینده وضعیت طبقه کارگر ایران است. تقریبا تمامی اعتصابات حول محور دستمزد های پرداخت نشده است. یعنی کارگران کار کرده اند، ارزش اضافی انبوهی ایجاد کرده اند که در بازار به سود تبدیل شده است اما خود ماه‌ها است چیزی برای خورد و خوراک، پوشش، دوا و دارو، رفع حداقل احتیاجات مدرسه کودکان خود و غیره دریافت نکرده اند. سرمایه‌داران در حالی که هر روز اقلام سرمایه و سود خود را نجومی تر می‌سازند اما همه جا عربده سر می‌دهند که گویا در حال ضرر دادن هستند و گویا هیچ آهی در بساط ندارند که با آن دستمزد کارگران را بپردازند. خام فکری است که تصور کنیم زندگی کارگران در این دور باطل خلاصه خواهد شد. مبارزه جریان دارد و به هر نقطه تولید، توزیع و کلاً گردش کالا، سرمایه، هر کجا که کارگران مزدی به کار مشغولند بنگریم نبرد و مبارزه علیه سرمایه‌داری، برای چالش فشار استثمار سرمایه، برای بهبود شرایط کار و زندگی و برای رفع تعرض سرمایه ادامه دارد. ما این را در تمامی مدت سال دنبال کرده‌ایم و دیده‌ایم که چگونه اعتصابات هر ماه افزایش می‌یابد در حالی که اعتراضات قانونی- فردی کارگران کاهش می‌یابد تعداد اعتصاب – اعتراضات افزایش می‌یابد.

 مهمترین مسله روز کارگران دستمزد، پرداخت آن و مقدار کمی آن است اما نگاه به آن به شیوه های گوناگون و با نتیجه گیری گوناگون انجام می‌شود. ما که علیه نظام مزدی و برای سرنگونی آن مبارزه می‌کنیم آن را نه بر مبنای خط فقر، نه با احتساب تورم سالانه بلکه فقط و فقط بر اساس آن چه کل طبقه ما در طی سال تولید می‌کند محاسبه می‌نمائیم. شاید گفته شود که چرا از این جا شروع می‌کنیم در حالی که اکثر مبارزات کارگری بر حول و محور کسب دستمزد و داشتن قوت لایموت دور می‌زند و نه مقدار و کمیت آن. این کاملاً اشتباه است زیرا اگر چه سرمایه همواره ما را وادار به قبول حد اقل‌ها می‌نماید اما وقتی همه خیل عظیم ارزش های تولیدی توسط ما کارگران صورت می‌گیرد دیگربه چه دلیل خود ما هم باید به کسب حد اقل نیاز زندگی رضایت دهیم. برعکس محصول اجتماعی سالانه که تولید کرده‌ایم می‌بایست مبنای دستمزد ما قرار گیرد. ما درست به عکس سرمایه‌داران که خواهان انباشت همه تولید اجتماعی هستند، خواهان جلوگیری از سرمایه شدن این محصول و تبدیل تمامی آن به امکانات معیشتی و رفاهی خود هستیم. مائیم که کل این محصولات را می‌آفرینیم و حق مسلم ماست که همه آن پس از کسر آنچه نیاز بازتولید وسایل تولید است صرف زندگی و رفاه ما شود  و برای خارج ساختن سهم هر عظیم تر حاصل کار و تولید خود از چنگان سرمایه‌داران مبارزه می‌کنیم. دراین نبرد آبدیده می‌شویم، سازمان متحد شورائی خودرا بنا می‌کنیم و با تکیه بر تجربه خود مقدمات نبرد نهایی را تدارک می‌بینیم. اما کسب همه این‌ها مستلزم هوشیاری امروز ما به منافع طبقاتی، تکیه بر قدرت طبقاتی و یافتن راه ارتباط با هم زنجیران خود است. زیرا اولا نمی‌توان دست روی دست گذاشت و منتظر ماند که یک روز آفتاب قیام کارگری طلوع کند. چنین چیزی هرگز اتفاق نیافتاده و به وقوع نخواهد پیوست و ثانیا ما نمی‌توانیم امروز زیر سخت ترین نا هنجاری های ناشی از روابط سرمایه‌داری، در منتهای  فقر و درماندگی، بدون کوچکترین تاثیر گذاری بر سرنوشت خود، زیر شلاق مرگ و گرسنگی، جنگ، بیکاری، بی خانمانی و در محیطی مملو از کثافات و آلودگی های زندگی بر انداز محیط زیستی زندگی کنیم و همه ی این‌ها را تحمل نمائیم و در عین حال دم از مبارزه ضد سرمایه‌داری زنیم. مقدمات جامعه انسان های اجتماعی آزاد از هم اکنون در همین جامعه فقر زده، بیگانه شده، جنگ زده و مملو از کثافت سرمایه باید آغاز گردد. راه دیگری، راه میانبری وجود ندارد. از هم اکنون می‌بایست قدرت تاثیر گذار خود را بنا کنیم. این بدین معنی است که در همین پروسه جنگ روزمره طبقاتی و نبرد با سرمایه‌داری آبدیده شویم، آگاهی و شعور ضد سرمایه‌داری خود را مرتباً بالا بریم و دارای چنان قدرتی شویم که در هر نبرد، دشمن را سنگرها به عقب رانیم و خود سنگرها پیش تازیم. فراموش نکنیم که این تازه آغاز کار و آموزش ما است و ما خود را برای نبرد‌ها و نبرد نهائی و سرنگونی نظام مزدی آماده می‌کنیم. اما بدون این آمادگی، بدون ارتقاء به مراحل بالاتر آگاهی طبقاتی و آماده شدن در تجربه روزانه مبارزه صحبتی از امکان سرنگونی نظام مزدی، نظام جور ستم طبقاتی نمی‌توان  کرد. آری ما کارگران متحد و متشکل در شورا های متشکل از همه  آحاد طبقه خود به سرمایه‌داران و دولت آنها اعلام جنگ می‌دهیم. در این نبرد هر قدر قدرتمند تر، سازمان یافته تر و متحد تر عمل کنیم موفقیت بیشتر و بهتری کسب خواهیم کرد. این روش ما در مقابل سرمایه و دولت آن در تمامی عرصه های زندگی، محیط زیست و کار، محله، مدرسه، بیمارستان و هر آن جائی که کارگران مزدی کار و زندگی می‌کنند، می‌باشد.

7 1 1

نمودار 1) تقسیم حرکات کارگری ایران بر اساس نوع حرکت و جنبش در شش ماه اول سال، سه ماهه سوم (مهر آبان و آذر)، دی و بهمن ماه 1395 (بر حسب درصد)

تعداد اعتصابات از نظر قدر مطلق نیز افزایش یافته است بطوری که در شش ماه اول سال 71 اعتصاب (تقریبا 12 اعتصاب در ماه)، در سه ماه هه سوم 76 اعتصاب (25 اعتصاب در ماه)، 34 اعتصاب در ماه دی و اکنون 37 اعتصاب در ماه بهمن صورت گرفته است. این در حالی است که اعتراضات قانونی- فردی دائماً در حال کاهش می‌باشد. میزان حرکات کارگری در پنج ماه اخیر بطور متوسط بین 4.5 تا 5 حرکت در روز بوده است در حالی که همین حرکات در شش ماه اول سال حول 3.6 حرکت کارگری در روز بود. اعتراضات توام با اجتماع کارگران به همان میزان سابق باقی مانده است. اکثر این اعتراضات ادامه  ماه‌ها اجتماع اعتراضی بدون نتیجه مشخص در رابطه با هدف های آن بوده است. این نکته را مخصوصا می‌گوئیم  زیرا نادیده گرفتن آن می‌تواند  موجب نتیجه گیری های اشتباه گردد. این اجتماعات و اعتراضات در مکان‌ها و مراکزی رخ می‌دهد که در آن‌ها به دلایل معینی امکان اعتصاب به حد اقل رسیده است از جمله این که در این واحدهای تولیدی اکثراً کار خوابیده است و یا سرمایه‌دار قصد دارد به محض تهدید کارگران به اعتصاب، موسسه را تعطیل و کارگران را اخراج کند. چنان که دیده می‌شود مبارزه کارگران ایران در ماه گذشته نیز شاهد رشد و ارتقاء نسبی بوده است اینها همه نشان می‌دهد که جنبش کارگری ایران می‌رود که مر حله های جدیدی را تجربه کند.

نکته دیگری که همواره در مبارزه ما کارگران عموماً از جانب سرمایه‌داران و دولت سرمایه عنوان می‌شود مسئله حق و قانون است. اینها همواره در میدان نبرد طبقاتی بین دو طبقه اصلی جامعه یعنی سرمایه‌داران و کارگران مطرح می‌گردند و محتوای آن‌ها نیز در همین رابطه تعیین می‌شود. نبرد این دو طبقه در تعیین میزان آن چه که ما کارگران حق خود می‌دانیم و سرمایه‌دار سهم سود می‌نامد تعیین کننده محتوای حق و قانون است. حق ما از دید گاه ما همه آن چیزی است که تولید کرده‌ایم و می‌بایست صرف زندگی بهتر ما گردد. تمامی شگرد سرمایه‌داران و دولت آنها این است که ما را در چنبره قوانین ساخته و پرداخته خود اسیر کنند، بطوری که ما هر وقت می‌خواهیم از حق خود صحبت کنیم از دید منافع طبقاتی آن‌ها حرکت نمائیم. شالوده قانون و قرار و عرف آنان این است که ما هر چه طولانی تر و سخت هر و فرساینده تر کار کنیم. هر چه کار و تولید می‌کنیم سرمایه و باز هم سرمایه شود. آن‌ها با تمامی قدرت و به کمک دولت و ارتش و پلیس و قوای سرکوب و مهندسی افکار و همه اهرم های دیگر خویش می‌کوشند تا بهای نیروی کار ما را به حداقل ممکن برسانند و حتی دستمزدهای ما را پرداخت نکنند. ما هیچ چاره ای سوای مبارزه و احراز آمادگی بیشتر برای مبارزه مؤثر علیه سرمایه نداریم. قدرت سرمایه را فقط با قدرت متحد و سازمان یافته و شورائی ضد سرمایه‌داری می‌توان به چالش کشید، شکست داد و سرنگون نمود.

ابراهیم پاینده

اسفند 1395