یک‌بار دیگرکارگران شرکت واحد دور تازه‌ای از مبارزات خویش را این بار با تظاهرات خیابانی آغاز کردند. محور اصلی اعتراض اخیر آنها مشکل مسکن است. دولت سرمایه‌داری ایران با هراس از این تظاهرات خیابانها را از پلیس و نیروهای سرکوب پرکرد؛ و با هجوم وحشیانه به کارگران آنها را به شدت مضروب ساخت.

«سندیکای شرکت واحد» مدتهاست که نقش فعالی در مبارزات، اهداف، شیوه ها و شعارهای کارگران واحد داشته است؛ و دراین اعتراضات نیز حضور موثری داشت؛ ببینیم که سندیکا  به طور خلاصه چه می‌خواهد و چه می‌گوید. سندیکای شرکت واحد ریشه مشکلات کارگران را سرمایه و سرمایه‌داری نمی‌داند. همواره رعایت حال سرمایه های کوچک‌تر و محروم از قدرت سیاسی را تبلیغ می‌کند. سالهاست و تا همین الان، کارگران را به حمایت و جانبداری از بخش‌ها و اصولی از قانون اساسی و قانون کار فرا می‌خواند. تا چند سال پیش، حمایت جناحی از حکومت در قبال جناح دیگر را تبلیغ می‌کرد و اختلافات همیشگی این رقبای سرمایه‌دار را دلیلی برای دفاع کارگران از آنها می‌دانست. سندیکا همچنین بانی مصایب گریبانگیر کارگران را سیاست‌های نادرست بعضی از سیاستمداران، افراد و احزاب می‌داند. به تعدادی از شعارهای مبارزات اخیر دقت کنیم: «مدیر بی‌کفایت عامل بی‌مسکنی است»، «تسهیلات مسکن را مدیر چپاول کرده است»، «شهردار نظاره می‌کند مدیر چپاول می‌کند»، «قالیباف، قالیباف، پول مسکنم کجاست»، «کارگران بیدارند از دزدی‌ها بیزارند»، «مدیر دربند نشین، استعفا، استعفا»، « نماینده نجومی است، وعده‌های او دروغی است»، «ملک نجومی تو، ما را بی‌مسکن کرده است»، «شهردار بالانشین معضل ما را ببین».!!

 چند صد سال از مبارزه طبقه ما علیه سرمایه و سرمایه‌داری گذشته است؛ مبارزاتی با فراز و نشیب و شکست و پیروزی و با درسهای ارزنده از جمله اینکه  باعث و بانی بی‌مسکنی و بی‌خانمانی و محرومیت ما از آموزش و دارو و درمان و امکانات زندگی انسانی نه چند نفر دزد و کلاهبردار بلکه سرمایه‌داری است. سرمایه در ذات خود بر استثمار ما و بر جدایی ما از هر نوع دخالت‌گری آگاهانه و آزادانه در نوع کار، محصول کار، زمان کار و شرایط کار استواراست. سرمایه کار پرداخت نشده کارگر است. بی‌مسکنی و سرکوب اعتراضات ما بخشی از این جنایات سرمایه است. شهردار و مدیر تعاونی شهرداری، برنامه ریزان و مجریان نظم اقتصادی و سیاسی سرمایه هستند. نفرت ما از سرمایه‌داران نیز به این دلیل است که استثمار و جنایات سرمایه را بر ما تحمیل می‌کنند. سرمایه‌داران “سرمایه شخصیت یافته” اند. هنگامی که کارگر شرکت واحد شعارهای خود را حول دزد و چپاولگر بودن قالیباف و مدیر تعاونی شهرداری متمرکز می‌کند عملا نقش سرمایه‌داری را یعنی باعث و بانی تیره‌روزی خود را پنهان می‌کند امری که خمیر مایه اصلی تمامی تبلیغات گمراه کننده سندیکای شرکت واحد است. سندیکا  تشکلی است که اراده آزاد خلاق کارگران جایش را به تصمیم‌گیری روسای سندیکا  می‌دهد که به نیابت از کارگران همه امور اعتراض کارگران را به دست گیرند تا مبادا مبارزات کارگران رنگ و بوی سرمایه ستیز بگیرد. سرمایه، کارگر را فاقد اراده و تاثیر گذاری می‌خواهد تا به مانند یک ابزار کار در خدمت سرمایه درآید. حزب و سندیکا بازتاب و مجری این خواست سرمایه‌اند. سرمایه ما را از هر گونه دخالتگری آزاد و آگاه و خلاق در کار و سرنوشت اجتماعی‌مان محروم می‌خواهد. آن تشکلی که مستقیما علیه این بی‌ارادگی است و قدرت خود را از ایفای نقش و دخالت تک تک ما می‌گیرد شورا است و بس. کارگر شرکت واحد و تمامی کارگران ایران و جهان می‌توانند اعتراضات خود را سنگ بنای تشکیل شوراها سازند. ما می‌توانیم صرف‌نظر از میزان سواد، نوع کار، درآمد، اعتقادات و میزان آگاهی و توانایی خود مانند سلول‌های یک اندام به یکدیگر بپیوندیم. به هیچ مرجع و فرد و رهبری آویزان نباشیم. برای پیشبرد مبارزه به شور بنشینیم. به سراغ همزنجیران خود در کارخانه‌ها، مدارس و بیمارستان‌ها و تمام مراکز کار برویم. از آنها بخواهیم که با ایجاد شوراها، جنبش سراسری شوراهای سرمایه ستیز خود را برپا سازیم. این قدرت شورایی به سادگی و به یک چشم برهم زدن ایجاد نمی‌شود. جانفشانی و تحمل  سختی و سرکوب و زندانی که  به عبث در راه سندیکا و احزاب هدر می‌رود وثیقه پیروزی  این امر است.

ابراهیم زنوز
دی 1395