در جهنم سرمایه داری ایران در مقابله با فقر و فلاکت، تعویق دستمزدها، بیکارسازی، کشتار آزادی ها، تبعیضات ضد انسانی جنسیتی، آلودگی های مرگ آور زیست محیطی و دیگر جنایات نظام سرمایه داری اسلامی هر روزه و در همه جای ایران موجی از مبارزه و اعتراض در حال جوشش و خروش است. اما این مبارزات هیچ نتیجه نداده است. از اعتراضات کارگران محافظه کار متوسل به قانون اساسی و قانون کار، بست نشین وزارتخانه و مجلس که بگذریم حتا کارگرانی که قوانین و نظم و نظام سرمایه را به هیچ می شمارند و دست به اعتصاب می زنند نیز هیچ دستاوردی نداشته اند. برای خلاصی از این بن بستی که سالهاست ما را در خود پیچیده باید راهی جست.

برای تحمیل خواست های خویش بر طبقه سرمایه دار و دولتش نیازمند قدرت هستیم. با شقه شقه کردن و صنف گرائی و مبارزه محصور در چارچوب محیط کار و جدای از هم، نمی توان سرمایه داران خصوصی و دولتی و حکومت جنایتگر سرمایه را شکست داد. زن و مرد، کارگر صنعتی، کارمند، معلم، پرستار، خانه دار، بازنشسته، فارغ از مرزهای جنسیتی، قومی و اعتقادی، دست در دست هم گذاریم و به صورت یک طبقه متحد گردیم، با قدرت سراسری شورائی خویش وارد میدان جنگ علیه سرمایه داری شویم.

نظام سرمایه داری بر کار مزدی ما، بر کار پرداخت نشده ما استوار است. بنیاد هستی سرمایه بر جدائی ما از کار و از محصول کارمان استوار است. ما از هر نوع دخالت در تعیین تکلیف کار، حاصل رنج و تولید و زندگی خویش ساقط هستیم. طبق آمارهای بانک مرکزی رژیم اسلامی، متوسط اضافه ارزش سالانه تولید شده توسط توده های کارگر بیش از 1300 تریلیون تومان است. اگر سرمایه های سپاه پاسداران، بنیاد مستضعفان، آستان قدس، ستاد اجرائی فرمان خامنه ای که هیچ گزارش مالی به مراکز آماری نمی دهند را نیز اضافه کنیم، می توان گفت که متوسط اضافه ارزش تولید شده توسط طبقه کارگر ایران در هر سال از 2000 تریلیون تومان کمتر نیست. این ارزش ها نصیب دولت، ارتش، سپاه، بسیج، پلیس، نهادهای بشرستیز امنیتی، قضائی، دستگاههای نفرت انگیز شستشوی مغزی انسانها مانند صدا و سیما، حوزه های دینی، مساجد، حسینیه ها، مراکز روضه خوانی و مداحی، شبکه های تبلیغاتی یا سایر نهادهای سرکوب فکری ما می شوند. این نهادهای سرکوب فیزیکی و فکری، حاصل کار طبقه ما را می بلعند تا سرمایه داری را پا برجا و بر ما تحمیل کنند، خرج رقابت ها و توسعه طلبی های حکومت سرمایه در منطقه و جهان گردند، صرف رفاه، شادی، تفریح، کاخسازی و لواسان آفرینی طبقه سرمایه دار شوند.

تمام این ارزشها را ما تولید کرده ایم، مائیم که باید در باره چه تولید شود، چه تولید نشود و سرنوشت کار و تولید و زندگی خویش برنامه ریزی کنیم. تصمیم بگیریم که از کل این محصول، چه درصد به معیشت، چه درصد به بهداشت و دارو و درمان و محیط زیست، چه درصد به آموزش و پژوهش، چه درصد به نگهداری سالمندان، معلولان و پرورش کودکان، چه درصد برای آبادانی، تفریح و عرصه های دیگر زندگی اجتماعی هزینه شود.

با قبول برده مزدی ماندن و چانه زنی برای افزایش مزد و یا پشت سر این و آن حزب و شخصیت صف بستن و دادن فرصت ماندگاری به سرمایه داری فقط از چاهی به چاه دیگر خواهیم افتاد. با محو کار مزدی با انحلال کلیه نهادهای طبقه سرمایه دار و برچیدن هر نوع دولت بالای سر، اداره شورائی جامعه را به دست گیریم.

کارگران ضد سرمایه داری –  مهر 1399

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *