بسیاری از کارگران می­پرسند، شورا چیست؟ جنبش شورائی چه ویژگیهائی دارد؟ تفاوت آن با سندیکا و احزاب در کجاست؟

کارگر، انسانی ساقط از دخالت در سرنوشت کار، تولید و زندگی خود است. سرمایه ­داری او را پیچ و مهره مطیع و بی ­اراده تولید سود می­ سازد. کارگران با هم کار می­کنند، با هم استثمار می­شوند، همراه هم توسط سرمایه از هستی ساقط می­گردند. برای هر میزان تغییر وضع حاضر خود مجبور به اعتراض متحد و همدل هستند. پیوند شورائی و همرزمی شورائی، از درون همین مشترکات بیرون می­آید. متشکل شدن شورائی طبیعی ­ترین و در دسترس ­ترین شکل اعتراض توده­ های کارگر است. کارگران، شورائی متشکل شدن خود را از هیچ منبع اعتقادی، تئوری سیاسی یا باور مسلکی استخراج و اتخاذ نمی­کنند. مبارزات شورائی بطور صاف و ساده همین است که در گوشه گوشه جهنم سرمایه­ داری ایران حضور دارد. اما آنچه در جنبش شورائی، تعیین کننده است جنس پیکار کارگران، ماهیت سرمایه ستیز مبارزات کارگران است. مبارزه سرمایه ستیز یعنی اینکه کارگر بودن و فروش نیروی کار را تقدیر زندگی خود نبینیم، حال و آینده خود را به مزدبگیری نیاویزیم، خواستار تسلط کامل همه آحاد انسانها بر سرنوشت کار، تولید و زندگی خود باشیم. خواهان نقش ­بازی فعال و برابر همه انسانها در تعیین چه تولید شود، چه تولید نشود، چه میزان تولید گردد، چه کاری لازم است یا لازم نیست، باشیم. شالوده شورا و جنبش شورائی بر دوری توده کارگر از آویختن به قانون، نظم و نهادهای قدرت سرمایه، اتکاء به حضور دخالتگر و نافذ همه آحاد کارگران، دوری گزیدن از هرگونه رهبر­تراشی و نیروی بالای سر استوار است. این نوع سازمانیابی، نیازمند صدور هیچ مجوز، آئین­نامه، اساسنامه و مرامنامه و رهبر و لیدری نمی­باشد. سندیکا­سازی و حزب­ بازی زیر هر نام و با هر بیرق، ظرف این کار نیستند، هیچ سنخیت، مناسبت و موضوعیتی در این گذر ندارند. اتحادیه و سندیکا فقط دکانی برای خرید و فروش مبارزه طبقاتی توده­ های کارگر است و احزاب در بهترین شرایط ابزار جایگزینی شکلی از نظام بردگی مزدی با شکل دیگر می­باشند.