اگر قرار است حوادث جنبش کارگری ایران را با آمار دنبال کنیم و آن را در سه ماهه اخیر در نموداری نشان دهیم بیشک دامنه و برد این نمودار در این صفحات جا نمی گیرد. زیرا شورش توده های کارگر در آبان ۹۸ و انعکاس آن در آذر همین سال را نمی توان با ارقام نشان داد. مبارزات کارگران در إذر چندان چشمگیر نیست و رقم ۵۲ اعتراض در کل و ۳۰ اعتصاب گویای همه جوش و خروش توده های طبقه کارگر نیست. زیرا شهر ها و مراکز کار در ایران که شاهد طغیان خشم و قهر توده های کارگر گرسنه، آواره، بیکار، کارتن خواب، برهنه و بدون کمترین مایحتاج معیشتی بود هنوز از جوشش نیافتاده و این تلاطم بی پایان طبقه کارگر ادامه دارد. اگر در گذشته شورش های ما محدود به اعتراضات و جنگ و گریز با نیروهای سرکوب سرمایه بود در شورش آبان وجه غالب آن حمله به سرمایه و نهاد های آن ، به آتش کشیدن بانک ها و مراکز مالی سرمایه، نهاد های امنیتی و نظامی محافظ سرمایه، به آتش کشیدن حوزه های علمیه و ائمه جمعه و نهاد های تبلیغاتی و مهم رژیم و تسخیر فروشگاه های مواد مورد نیاز کارگران و مصادره آن و تهی کردن مرکز فروش کالاها، بود. اقیانوس قهر و خشم توده های کارگر علیه این مراکز نشان از خشم و نفرت طبقاتی کارگران دارد. کارگران خوب می دانند که فقر، گرسنگی، بی بهداشتی، بی آموزشی، آزادی کشی، شستشوی مغزی، مهندسی افکار و کل سبعیت های اعمال شده بر طبقه آنان در حاکمیت سرمایه و وحوش درنده آن است. چنین احساس نفرت طبقاتی محو شدنی نیست و ناپدید نمی شود. کارگران ایران نشان دادند که کارزار جاری آن ها به سادگی قابل شکار احزاب و گروههای سرمایه مدار، محدود کردن آن در دایره اتحادیه و انواع اپوزیسیون نمایی ها از وحوش سلطنت طلب تا جمهوری خواه، نیست. آن ها دریافتند و بیشتر درخواهند یافت که فقط و فقط باید به قدرت پیکار طبقاتی خود اتکاء کنند و این قدرت فوق کل قدرت ها است. اما هنوز جنگ جاری ما در همان حال که طغیان قهر پرخروش طبقاتی ما است حاوی نقاط ضعف بنیادی، مهلک و شکست آفرین هم هست. با مجرد حمله به این و آن بانک، آتش زدن این یا آن ساختمان دولتی، تظاهرات و کوبیدن شعار بر سقف آسمان هیچ موفقیتی به دست نمی آید. قیام ما باید در قدرت سازمان یافته شورائی ضد سرمایه داری متجلی و اعمال گردد. جنگ ما باید جنگ واقعی زمینی علیه اساس موجودیت کار مزدی گردد. باید چنان جنگی گردد که کلیه مافیاهای منحط بورژوازی خواب نفوذ یا حتی نزدیک شدن به آن را از سر خود خارج سازند، جنگی که لحظه، لحظه اش گواه سرکشی پیروزمندانه تر قدرت متحد ضد کار مزدی طبقه ما در یک سوی و فرسایش، فروپاشی و تضعیف فزاینده تر قدرت سرمایه در سوی دیگر گردد. تنها در این صورت است که توان تداوم پیکار را پیدا می کنیم، توسعه می دهیم و به سمت پیروزی پیش می تازیم.    ابراهیم پاینده   دی 1398

    9832