رژیم اسلامی سرمایه، با بسیج کل نیروها و دستیازی به همه ترفندها و تاکتیکها جنگی سراسری را در همه عرصه های زندگی علیه ما آغاز کرده است و این جنگ را لحظه به لحظه مشتعل تر می سازد. گرسنگی، قحطی، آوارگی، فلاکت، بی داروئی، آلودگی های مرگ آفرین زیست محیطی، بیکاری، عدم پرداخت مزدهای محقر، شبیخون های رعب انگیز به کومه های مسکونی، سبعیت های قرون وسطائی علیه زنان، خفه کردن هر نفس انتقاد آمیز، سرکوب باز هم حادتر ابتدائی ترین اعتراض ها، همه و همه را سیل آسا به جان ما انداخته است و هر روز بیشتر و کوبنده تر می اندازد. یک بروز عادی این بربریت ها و انسان ستیزیها احکام ددمنشانه و هول انگیزی است که بیدادگاههای جنایت آفرین بورژوازی اسلامی علیه همزنجیران ما صادر کرده است. رژیم هفت همسنگر زندانی ما، هفت کارگر معترض هفت تپه را هر کدام به 18 سال زندان، شکنجه، شلاق، فرسایش و هلاکت سریع یا تدریجی محکوم ساخته است و با این کار کل طبقه و جنبش ما را به وحشیانه ترین مجازات ها اخطار داده است !!. جرم این کارگران آن بوده است که دستمزد معوقه خود را خواسته اند!! و دولت اسلامی سرمایه به همین جرم!! آنها را زیر فشار مرگبارترین شکنجه ها قرار داده، به زندان انداخته و در ادامه این سبعیت ها هر یک را به تحمل 18 سال زجر، آزار، فرسودگی، ضرب و شتم در موحش ترین سیاهچال ها محکوم کرده است. رژیم به این توحش دست می یازد زیرا بنیاد هستی خود یعنی چرخه ارزش افزائی سرمایه، نظام بردگی مزدی را از همه سو اسیر گردباد می بیند. شیرازه اقتصاد سرمایه زیر تازیانه بحران و تحریم ها از هم پاشیده است. فساد و تباهی و دزدی و ارتشاء و گندیدگی سلول، سلول وجودش را از تک و تا انداخته است. جنگ با رقیبان بر سر سهام سود و قدرت سرمایه نفسهایش را بند آورده است. ازهمه اینها مهمتر، بنیادی تر، تعیین کننده تر و سرنوشت سازتر، آتشفشان قهر طبقاتی و ضد سرمایه داری ما پنجاه میلیون نفوس توده های کارگر گرسنه و آواره و بی دارو و سیه روز را در حال اشتعال، سرکشی و طغیان می یابد. رژیم خوب می داند که ما خالق کل سرمایه ها، حفار واقعی سرچشمه کل قدرت ها هستیم. کاملا آگاه است که در غیاب طوفان قهر ما قادر به چالش همه مشکلاتش، همه معضلات سرمایه داری است. مثل روز می داند که ما در صورت عروج آگاه طبقاتی، یگانه قدرت شکست ناپذیر تاریخیم. سرمایه و دولتش این ها را خوب از حفظ هستند، آنها از ما و خیزش طبقه ما عظیم ترین وحشت ها را دارند. اگر برای اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، عسل محمدی، ساناز اللهیاری، امیر امیرقلی، امیرحسین محمدی و محمد خنیفر حکم زندانهای دهشت زا صادر می کنند، دقیقا به همین دلیل است که از قدرت ما می ترسند. همه توان خود را در تیر می کنند تا این قدرت از صف آرائی، توفش و اشتعال ضد سرمایه داری باز ماند. فضای زندگی ما را آکنده از رعب و هراس می نمایند تا از توسعه و تعمیق و شکوفائی و توفندگی پیکار فرو مانیم، رژیم اسلامی بورژوازی در ماههای اخیر برای بستن سد بر سر راه عروج قهرآمیز قدرت ما به همه راهکارها آویخته است، تمامی ترفندها را به کار گرفته است، به لایه بسیار نازکی از آحاد طبقه ما افزایش مزد ناچیزی پرداخته است تا آنها را از ما جدا سازد و در باتلاق سازش و تسلیم و خیانت غرق کند. مزدهای معوقه یک قشر بسیار نازکتر را پرداخت نموده است تا آنها را نیز به سکوت کشاند و از همسنگری با ما باز دارد. حاکمان سرمایه همه این راهها را رفته و کل این کارها را انجام داده اند اما آنها بهتر و ژرف تر از همه می دانند که طوفان کارزار ما در راه است. طوفانی که از اعماق استثمار، ستمکشی، گرسنگی، فلاکت، آوارگی، بی داروئی و فاجعه های زیست محیطی مستولی بر ما می توفد و خروش بر می دارد. رژیم اسلامی سهمگین ترین احکام زندان و شکنجه و مردن در سیاهچال را برای همزنجیران مبارز ما صادر می کند تا بر گرده ما وحشت اندازد و طوفان قهر ما را از توفیدن باز دارد. این رسم دولت سرمایه است و پاسخ ما تدارک اعتصاب سراسری، تعطیل چرخه کار و تولید در سراسر جهنم سرمایه داری در سالگرد شورش دیماه است. از آحاد طبقه خود می خواهیم که آماده این کارزار شویم، دست به دست هم دهیم، سازماندهی اعتصاب سراسری را دستور کار کنیم. با همه قوا وارد میدان شویم. اعلام داریم که در اعتراض به احکام بشرستیزانه بیدادگاههای اسلامی بورژوازی، در هفته نخست دی ماه امسال، چرخه ارزش افزائی و بازتولید سرمایه را در نقطه، نقطه این جهنم از چرخش فرو می اندازیم.

کارگران ضد سرمایه داری             شهریور 1398

زندان