سرمایه داری در شرایط روز دنیا، در تمامی کشورها اسیر بحران است. بحران پدیده ذاتی سرمایه است. همیشه به صورت ادواری چرخه تولید سرمایه را مختل می کرده است، اما در وضعیت حاضر خیلی طولانی تر و مقاوم تر تاخت و تاز می کند. بیماری کوید 19 هم بر حدت و شدت آن افزوده است. طبقه سرمایه دار و دولتش همیشه و همه جا کل بار بحران را بر زندگی توده کارگر سرشکن می سازند. هر چه جنبش کارگری ضعیف تر و آسیب پذیرتر باشد، صاحبان سرمایه، آسانتر فشار بحرانها را بر سفره خالی و دارو و درمان کارگران سرریز می کنند. وضعی که در ایران همواره شاهد آن بوده ایم و اکنون نیز می باشیم. سرمایه داران به محض رسیدن بحران، شروع به اخراج وسیع کارگران می کنند. این اخراجها لزوما به خاطر تعطیل چرخه تولید و کار نیست، بالعکس در غالب موارد تولید ولو با سرعت و دامنه کمتر ادامه دارد، اما صاحبان سرمایه با مغتنم شمردن فرصت، با درندگی تمام می کوشند تا کار چند کارگر را بر دوش یک کارگر محول سازند، می دانند که کارگران در وحشت از بیکاری مجبور به تن دادن هستند. سرمایه برای افزایش سود از هیچ جنایت ضد کارگری دریغ ندارد. سرمایه داران به اخراج کارگران بسنده نمی کنند، دست به کاهش مزدها  می زنند. به بهانه واهی کم شدن سود، دستمزدها را پائین می آورند، مقدم بر هر چیز بخشهائی از مزد را زیر نام پاداش، حق ایاب و ذهاب، کمک هزینه مسکن، یک وعده غذای گرم ارزان تر و مانند اینها، کامل یا ناقص حذف می کنند و این کار را تا تقلیل هرچه بیشتر مزدها ادامه می دهند. پاره ای اوقات نیز از همان آغاز یک باره و بدون طی مراحل، به سطح دستمزدها یورش ها می برند. به آنچه در شرکت «سوپرپایپ اینترنشنال» رخ داده است نظر اندازیم. «سوپرپایپ اینترنشنال» اولین تولیدکننده لوله پنج لایه در ایران است و در سراسر خاورمیانه شهرتی به سزا دارد. در اسفند سال 1376 توسط یک مهندس بازنشسته شرکت نفت با 18 کارگر در جزیره قشم و در شهرک صنعتی لولا آزاد این جزیره تاسیس گردید. اکنون با گذشت بیش از بیست سال، حدود 200 کارگر را در شهرهای تهران، کرج و قشم استثمار می کند. صاحب شرکت همین الان در صدد ایجاد کارخانه ای مشابه در دوبی می باشد.«سوپرپایپ اینترنشنال» در دوره وقوع و حدت بحران هم توانسته است به کار ادامه دهد، آنسان که به رغم پاره ای افت ها و کاهش ها، باز هم جمعیت کثیری کارگر را استثمار می نماید. کم یا بیش دستمزدها را می پردازد اما مزدهائی که به شدت از هزینه معاش و بهای بازتولید نیروی کار توده کارگر نازل تر هستند. سود شرکت هر سال در قیاس با سال پیش فوران کرده و اوج گرفته است. اما کارگران هر ماه از ماه پیش فقیرتر و مفلوک تر شده اند. صاحبان شرکت سوای سیر صعودی اقلام سرمایه، مالک کوه ثروت ها، مستغلات، ویلاها، دنیای رفاه و تنعم و مکنت در کشورها و قاره ها شده اند، اما توده کارگر آماج استثمار جنایتکارانه آنها هر روز فرسوده تر، محتاج تر، زبون تر، مریض تر و سیه روزتر گردیده و همچنان می گردند. شرکت به هنگام گاه تأسیس با ارز ارزان دولتی تمامی ماشین آلات و وسائل کمکی و مایحتاج چرخه تولید را از آلمان و انگلیس وارد نموده و همچنان می نماید، از مواد pp ، پلی پروپیلن، پلیمر و رزین، ورق آلومینومی با کمترین بها استفاده می کند، از تمامی امکانات برای کاهش هزینه تولید و افزایش سودها برخوردار است. اما کارگرانی که کوه عظیم سودها و سرمایه های شرکت را تولید می نمایند، باید هزینه خورد و خوراک روزانه خود را با بهای چندبرابر متوسط قیمت تولیدی پرداخت نمایند!! سرمایه در این راستا و در پیچ و خم شرایطی که حاکم می سازد، درصد بسیار بالائی از کار به اصطلاح  پرداخت شده کارگران را به حالت کار پرداخت نشده در می آورد و بر سود سرمایه داران می افزاید. شرکت در سرتاسر ایران نمایندگی دارد، دفتر مرکزی آن در تهران است و آخرین مزد کارگران به طور متوسط زیر 5 میلیون تومان در ماه است. 10% درصد کارگران بومی جزیره هستند. کار در منطقه قشم بسیار طاقت فرسا است و خطر بیماری و معلول شدن کارگران بسیار بالا است. این شرکت با استثمار بی امان کارگران سرمایه عظیمی را بر هم انباشته است که حاصل استثمار نیروی کار شبه رایگان است. مدیران کارخانه برای فریب کارگران در مقاطعی از سال مبلغی به عنوان پاداش و یا هزینه سفر به کارگران می دهند. تعداد کارگران در سایت کارخانه 220 نفر اعلام شده ولی با توجه به گسترش شرکت و تأسیس دفاتر متعدد فروش در سراسر ایران، عده  بسیار بیشتری در این مجموعه استثمار می شوند.