رئیس سازمان محیط زیست از “گله‌مندی رهبر در باره “بوی نامطبوع” در تهران خبر داد. کلانتری گفت که مشام رئیس جمهور هم این بو را حس کرده است!! و از این روی باید کاری کرد!! بعید است حتی در سیاهی زارهای قرون وسطی هم هیچ انگاری، پوچ پنداری و اهانت بی کران علیه انسانها، به این درجه از وقاحت و بی شرمی رسیده باشد. ظاهرا 10 میلیون سکنه کارگر تهران، ده میلیون انسان خلق کننده کهکشان سرمایه ها و ثروتها در مرام و مشرب و مسلک حاکمان اسلامی جهنم سرمایه داری ایران آن قدر هیچ و پوچ و بی ارزش هستند که اصلا خفه شدنشان با بوی تعفن محل هیچ بحثی نیست. این احساس الوهی رهبر و شم ملکوتی رئیس جمهور است که نباید ملال بیند!!! انتشار بوی تعفن در تهران از دی‌ماه گذشته آغاز شد. از آن روز تا حال همه از «بو» می گویند. عده ای دنبال مقصر گشتند، خیلی ها دامن خود را پاک و مطهر از تولید بو خواندند، کارگروه ویژه تشخیص بو تشکیل شد، به سراغ انبار فاضلاب ساختمان سوخته پلاسکو رفتند، پای نشت گاز در یکی از مراکز پالایشگاهی را پیش کشیدند، انگشت اتهام به سوی گسل زلزله و آتشفشان دماوند رفت. روز ۲۲ دی‌ماه، بندپی استاندار تهران، با رد تمام این گمانه‌زنی‌ها اعلام کرد که این بو از آلودگی ناشی از فاضلاب بوده است. او البته قبلا گفته بود که «از فرودگاه خمینی تا مرقد امام، ۲۸ نقطه و کانون شناسایی شده که ۳۰ سال است بوی بد دارند. باید مرکز واقعی را یافت.

مرکز واقعی کجاست؟ تراکم سرطانی سرمایه جهان را به مرز انفجار کشانده و انبوه زباله ها و کثافات، فضای زمین را به دیگی تبدیل کرده است که از شدت فشار در حال انفجار است. کارگران به جای اینکه از انبوه تولیدات خود سطحی از رفاه و امکانات دست آرند زیر آوار زباله ها و آلودگی های ناشی از تولید افراطی سرمایه در حال خفه شدن هستند. آب زلال جویبارها به تاریخ پیوسته است. فاضلاب های سیل وار کارخانه ها و کارگاهها همه جا را در خود غرق نموده است. محیط زندگی ما از گازهای گلخانه ای دم کرده است. کل آب ها مالال از پلاستیک است. جنگلها نابود، مراتع منهدم، طبیعت قتل عام شده است. دریاچه ها خشکیده، تالاب ها برهوت و رودخانه های عظیم جای خود را به کویر داده است. فضا آکنده از آلودگی هایی است که سرمایه آفریده است. سرمایه نقطه شروع و رجوع و ختم جهان است. سرمایه برای سود بیشتر و خودافزائی غول آساتر کل فاجعه های بالا را بر بشریت تحمیل کرده است. انسان و زندگی او بی ارزش ترین پدیده در محاسبات جهان موجود است. سرچشمه کل مفاسد و آلودگی ها از جمله بوی بد شهر تهران اینجا در وجود سرمایه است. سرمایه داری، دولتمردان و نمایندگان فکری، فیلسوف و جامعه شناس و محیط شناسش ما را فقط قتل عام معیشتی نمی کنند، فقط کل گوشت و پوست و خون ما را سرمایه نمی کنند، فقط ما را زیر آوار آلودگی ها به خفگی کامل نمی اندازند. هر روز از میلیون ها تریبون فریب عربده می کشند که گویا دنبال جلوگیری از گرم شدن زمین و بهبود محیط زیست هستند. آنها فقط یک کار می کنند. مغز ما کارگران را شستشو می دهند تا ریشه واقعی آلودگی ها و بوها و تباهی ها را نبینیم. ریشه کل فجایع در وجود سرمایه است.

یک کارگر ضد سرمایه داری