بر طبق محاسبات، چین، هند، بخشهایی از امریکا و خاورمیانه بطور غیر قابل کنترلی از مخازن زیر زمینی آب استفاده می کنند. آب در چرخش خود روی زمین، هوا و زیر زمین دچار هیچ کمبودی نمی شود زیرا در کل ناپدید نمی گردد، آن چه اتفاق می افتد این است که چرخه اش توسط سرمایه که آن را همسان همه منابع طبیعی به کالا تبدیل می کند و در روند های گوناگون تولید کالا ها بعنوان ماده کمکی مصرف می نماید دچار اخلال می گردد. آن چه که بر سر کیفیت آب ها چه روی زمینی و زیر زمینی بر اثر آلوده شدن به مواد گوناگون می آید داستان دیگری است که در ادامه می آید.

مقدار آبی که مصرف خانگی و شرب می شود بطور عمومی سهم ناچیزی (5 تا 10 درصد) در مقایسه با مصرف آب در کشاورزی و صنعت را تشکیل می دهد. نیاز های اصلی نه مصرف شخصی بلکه مطلقا صنعتی، تولید الکتریسیته، کشاورزی و دامداری است. و در این میان آن بخش که لطمه اصلی را می خورد (و هم اکنون به شدت مورد هجوم است) همانا توده های طبقه کارگر و آب آشامیدنی و نظا فت آن هاست.

با وجودی که مقدار آبی که مصرف خانگی و شرب می شود بطور عمومی سهم ناچیزی در مقایسه با مصرف آب در کشاورزی و صنعت را تشکیل می دهد، تاثیرات منفی آب و هوایی و محیط زیستی بر آب های رو زمینی و زیر زمینی باعث کاهش استاندارد و کیفیت آب شهری شده است.

تغییرات جوی و هوایی باعث افزایش حوادثی نظیر سیل و طوفان شده که خود بر کیفیت آبها تاثیر منفی می گذارد.

استفاده رو به افزایش کودهای شیمیایی، آفات کش و سموم گیاهی در کشاورزی، فاضلاب های کارخانجات و فاضلاب های شهری و جاری شدن آنها در آب های سطحی و زیر زمینی باعث کاهش شدید کیفیت آب های شهری شده است.

فاجعه آلوده شدن آب های اردبیل و اطراف سبلان به رادیو اکتیو در سال 1396 بر اثر استخراج اورانیوم توسط سپاه با مشارکت شرکت های روسی و چینی، سازمان انرژی های نوین ایران موسوم به‌ سانا، که یکی از شرکتهای وابسته‌ به‌ سازمان انرژی اتمی ایران است، هم اندازه فاجعه چرنوبیل می­باشد. شرکت های کاوشگر اورانیوم بعد از کاشف کوهپایه ها و رسیدن به اورانیوم با مقدار درجه پایین، بدون اینکه کشاف های عمیق را بپوشانند آنها را رها کرده اند و با بارش های زمستانی به مرور مواد اورانیوم با غلظت پایین به آب ها منطقه نفوذ کرده و آب آلوده است.

دکتر اصغر پیرزاده فوق تخصص خون و سرطان در اردبیل طرح تحقیقاتی را در باره چرایی آلوده بودن مردم اطراف سبلان به سرطان و داشتن رتبه نخست در خاورمیانه را تهیه نموده و نتایج آن نیز برای وی روشن شده بود. سایر مناطق جهان نیز به آلاینده های رادیواکتیو آلوده اند، دریای بالتیک بیشترین میزان رادیو اکتیو آب های جهان را دارد.

یکی از عوامل آلودگی آب های جهان ریزش باران های اسیدی است. اسیدی شدن خاک، آب های زیر زمینی، دریاچه ها و تالابها نتیجه این باران هاست. ماهی این دریاچه ها و تالابها کاهش می یابد، جلبک ها نابود می شوند و در کف دریاچه ها می میرند. ریزش باران های اسیدی باعث کاهش مواد کانی خاک بر اثر رقابت نابرابر با عناصر فلزات سنگین مضر نظیر سرب، کادمیم، جیوه و آرسنیک می گردد.

در حالی که توده های میلیونی کارگران جهان در تولید انرژی، نقل و انتقال آن به صنایع و شهر ها، انباشت های نجومی سرمایه در این حوزه شبانه روز جان می کنند، حدود 2.5 میلیارد این کارگران فاقد وسایل کافی نظافت و توالت هستند و بیش از 1.3 میلیارد کارگر فاقد الکتریسیته می باشند.

حدود 2.6 میلیارد از این توده های تولید کننده سرمایه و کالا های گوناگون که ارزش اضافی حاصل استثمارشان سر به میلیارد ها دلار در سال می زند برای پخت و پز روزانه خود از هیزم و چوب و نه الکتریسیته استفاده می کنند.

تقاضا برای انرژی تا سال 2035 به میزان یک سوم مقدار آن در سال 2013 افزایش خواهد یافت و تقاضا برای الکتریسیته در همین مدت به میزان 70% افزایش می­یابد. رشد سرمایه داری که همزمان است با تولید انبوه کالا و همچنین رشد شهر ها نیاز به آب را در سال 2050 تا حد 55% نسبت به 2015 افزایش خواهد داد.

در سال 1990 حدود 1.9 میلیارد جمعیت جهان (عموما توده های کارگر) از آب هایی استفاده می کردند که فاضلاب های تصفیه نشده آنها را آلوده کرده بود. این رقم در سال 2015 به 2.08 میلیارد جمعیت افزایش یافته است. هم اکنون این کارگران  بیشترین لطمات را از آبهای فاسد، از عدم دسترسی به سیستم آبرسانی و سیستم فاضلاب و بالاخره از حوادث طبیعی مانند طوفان ها وسیل ها تحمل می کنند.

شهرهای ساحلی هند، بنگلادش، امریکای لاتین و افریقا مانند همه شهرهای ناشی از توسعه حلبی آبادها که از تجمع کارگران کوچیده در جستجوی کار بوجود آمده اند، شدیدا در معرض تغییرات هوایی، طوفان ها، سیلاب ها و امثال آن قرار دارند. با کوچکترین حوادثی از این قبیل، تمامی آبهای فاضلاب و کارخانه ای وارد زندگی ساکنان آن شده و موجب امراض گوناگون می گردند. این شهرها که بدون هیچ حساب و کتاب، بدون هیچ گونه سیستم آبرسانی و فاضلاب فقط با تجمع کارگران به وجود آمده اند حتی با نسیمی تند تمامی شیرازه امورشان در هم می ریزد و محیط زیست ساکنان آن ها تبدیل به باتلاقی از مدفوعات و فاضلاب کارخانه ها می گردد. آلودگی های زیست محیطی ناشی از سرایت فاضلاب شهری و کارخانه ای به آب های سطحی و عمیق این مناطق مستقیماً موجب بیماری ساکنان آن ها می شود. طبق گزارش سازمان ملل 90% آب فاضلاب ها در کشورهای امریکای لاتین، آفریقا و آسیا بدون کوچکترین سیستم تصفیه وارد رودها، دریاچه ها، دریاها و تالاب ها می شوند و در نهایت وارد سیستم آبیاری و شرب و شستشو شده و از این طریق موجب امراض پوستی و نابسامانی های محیط زیستی بسیار گوناگون می گردند.

شمار جمعیت جهان که در معرض آسیب‌های سیل قرار می‌گیرند،‌ تا پایان دهه حاضر میلادی دو برابر خواهد شد. تغییرات اقلیمی علت اصلی است. تا نیمه این قرن اعداد و رقم‌ها فاجعه‌بار خواهد بود. تا سال ۲۰۳۰ میلادی، ۱۴۷ میلیون نفر در جهان در معرض آسیب‌های ناشی از سیل قرار خواهند داشت. مناطق کنار رودخانه‌ها و ساحل‌ها این سیلاب‌های ویران‌گر را تجربه خواهند کرد. ۱۰ سال پیش، شمار مردمی که در سرتاسر جهان در معرض سیل قرار داشتند، تنها ۷۲ میلیون تن بود.

سه چهارم آب‌های اقیانوس‌های جهان سرعت حرکت بیشتری به خود گرفته اند. بنا بر تخمین های موجود از پیامدهای گرمایش زمین، سرعت‌گرفتن بادها و امواج اقیانوس‌ها قرار بود آخر این قرن اتفاق بیفتد. این تحول شگرف در دو دهه اخیر صورت گرفته است.

در چین آب های زیر زمینی بطور وسیعی مورد استفاده کشاورزی صنعتی است. بطوری که فشار صنایع و کشاورزی بر آب های زیر زمینی به حدی است که سطح این آب ها به 47 متر پائینتر از سطح آنها در سال 1960 رسیده است. وزارت آب دولت سرمایه داری چین در سال 2007 اعلام کرد که در 118 شهر چین 97% از آب های زیر زمینی آلوده هستند و 64% از شهر های این کشور بوسیله آب های آلوده مشروب می شوند، این در حالی است که هفت سال بعد در 2014، دپارتمان محیط زیست این کشور اعلام کرد که 43% کل دریاچه ها و آبریزهای چین که در سال 2011 مورد پژوهش قرار گرفته اند آنقدر آلوده هستند که حتی تماس با آب انها نامناسب است.

همزمان با آن، رودخانه های این کشور نظیر رود زرد به آن میزان از فلزات سنگین و مواد شیمیایی دیگر آلوده شده اند که آب آنها برای ساکنان 186 شهر بزرگ مقیم سواحل این رود طولانی با 400 میلیون جمعیت قابل شرب و استفاده نمی باشد.

بنگلادش، چین، هند، نپال و پاکستان با کشاورزی صنعتی عظیم خود بر روی هم نیمی از مصرف آب های زیرزمینی جهان را به خود اختصاص داده اند. شهرهای با جمعیت های میلیونی ساحلی نظیر کلکته، داکا، جاکارتا و شانگهای شاهد نفوذ هر چه بیشتر نمک آب اقیانوس به آب های زیر زمینی خود هستند. نفوذ نمک دریا به آب های زیر زمینی به دوعلت صورت می گیرد. اول اینکه سطح آب اقیانوس ها و دریاهای جهان با تغییرات آب و هوایی و گرم تر شدن زمین بالا آمده و این روند درآینده شدت نیز خواهد یافت و از طرف دیگر به خاطر برداشت بیش از حد از آب های زیر زمینی، سطح زمین فرو می نشیند. چیزی که به وضوح در بانکوک مشاهده می گردد. کیفیت آب های زیر زمینی به دلیل شور شدن زمین و باران های اسیدی  و عوامل طبیعی بدتر می شود.

آسمان سرمایه داری در همه جا یک رنگ است. سالانه میلیارد ها تن زباله به آب های سراسر جهان ریخته می شود. هر ساله 6.4 میلیون تن زباله به آب های دریا های جهان ریخته می شود که از این مقدار 70% ته نشین شده، 15% شناور است و 15% بقیه به سواحل می رسند.

دریای خزر در دهه های اخیر با عوامل مختلفی از جمله فاضلاب‌های خانگی، کشاورزی و صنعتی، ورود انواع آفت‌کش‌ها و سمومی که در مزارع کشاورزی استفاده می‌شود و همچنین ورود مواد نفتی از سوی کشورهای حاشیه این دریا به شدت آلوده شده است. آلودگی آب دریاچه خزر در کناره‌های استان‌های شمالی ایران موضوعی تازه و ناشناخته  نیست. باید توجه داشت که سطح آب های زیر زمینی استان های ساحلی خزر بالاتر از سطح آب این دریاست. علاوه بر این از آنجائیکه شیب دریا از شمال و کشورهای همسایه بطرف ایران است بیشترین آلودگی های نفتی و کشاورزی کشورهای ساحلی نظیر آذربایجان، قزاقستان، روسیه و کشورهای شرقی این دریا راهی قسمت عمیق آن می گردد. رود ولگا که مهمترین تامین کننده آب دریای خزر است و از شهر های صنعتی روسیه عبور میکند منبع مهمی از جهت آلودگی شیمیایی، نفتی و آفت کش های کشاورزی است.

مجموعه 40 شهر بزرگ و کوچک همراه با تاسیسات صنعتی، استخراج معادن، نفت و تمامی زباله های آن ها از طریق 5 رود به دریای خزر می ریزد که حاصل روزانه آن هزاران تن زباله می باشد که مستقیما و از طریق این رود ها وارد دریا می شود.

علاوه بر این از آنجا که دریای خزر تنها تفریحگاه توده های کارگر تهران و شهرهای اطراف است و از آنجائیکه هیچگاه هیچ سیستمی برای تحویل و استفاده از زباله وجود نداشته است لذا در فصل تعطیلات علاوه بر همه اینها، روزانه 2800 تن زباله هم در کنار دریا و اطراف رودها جمع می شود.

میزان بالای سرطان در استان مازندران و میزان آلودگی دریای خزر حتما رابطه ای وجود دارد !!« 70‌درصد سموم کشاورزی ایران در مازندران مصرف می‌شود و پساب سمی مزارع هم از طریق رودخانه‌های این منطقه به دریا ریخته می‌شود. اما از آن‌جا که دریای خزر در واقع یک دریاچه است و به دیگر آب‌های آزاد دسترسی ندارد این سموم و عناصر سرطان‌زا را در خود حفظ می‌کند. بسیاری از گونه‌های دریای خزر بر اثر همین آلودگی از بین رفته یا جمعیت آن به‌طور چشمگیری کاهش داشته است».

در اطراف تهران و شهر های بزرگ مراکز زباله ایجاد شده است البته این بدین معنی نیست که زباله ها در آنجا تفکیک و هر کدام راهی سرنوشتی می گردند بلکه فقط مکانی در نظر گرفته شده که درآن زباله ها تلنبار می شوند و نتیجه اش به وجود آمدن دریاچه های! فساد زیست محیطی است. مرکز زباله کهریزک در جنوب تهران نمونه آن است که حدود 40 سال است به صورت یک مرکز مهم آلوده سازی محیط زیست بخشی از زباله های تهران را در خود می پذیرد. روزانه بیش از 1500 متر مکعب شیره زباله به آب های سطحی و عمقی ایران وارد می شود.

نویسنده: ابراهیم پاینده