از کتاب «سرمایه­ داری و فاجعه آلودگی محیط زیست» نوشته حسن عباسی

مواد تکنیکی (Processing Aids ) موادی هستند که جهت افزایش طول عمر، تغیر رنگ، بو و مزه غذاهای آماده و نیمه آماده، مورد استفاده واقع می شوند. این مواد که شامل 22 گروه مختلف است چیزی در حدود 250 ماده  رسمی را در بر می گیرد. 41 ماده رنگی، 49 ماده کنسرو کننده، 44 ماده آنتی اکسیدان، 12 ماده شیرین کننده و بیش از 100 ماده دیگر. این کالاها فقط در حوزه تولید غذا بکار نمی روند بلکه در تهیه دارو، لوازم آرایش، شامپوها و صابون ها نیز به کار گرفته می شوند. پلی سوربات از جمله این مواد هستند. پلی سوربات­ها حساسیت های پوستی ایجاد می کنند، اشخاصی که به پروپیلن گلیکول که در مواد آرایش وجود دارد حساسیت دارند به مواد پلی سوربات که جهت حل چربی ها به مواد غذایی افزوده می شود نیز حساسند.

علاوه بر مواد رسمی، هزاران ماده دیگر قانونی و غیر قانونی به غذاها اضافه می شود. از بین مواد رنگی استفاده شده ترکیبات آزو به خاطر اینکه آلرژی، آسم و تغییرات پوستی نظیر کهیر ایجاد می کنند از همه مشهورترند. ازجمله این مواد کارمینیک اسید است، همان رنگ قرمز جذابی که در شیرینی جات، شربت ها و آبنبات ها موجب افزایش فروش آنها می گردد ایجاد کم خوابی، بیش فعالی، ضایعات جنینی و پرخاشگری می نماید.

مواد شیرین کننده نظیر سوربیتول موجب مشکلات روده ای، عفونت روده، امراض مغزی، گرفتگی عضلات، پرخاشگری و افسردگی می شوند. اکثریت قریب به اتفاق این مواد بصورت سنتز شیمیایی تولید شده و بنا بر این به محض ورود به بدن از طرف آنزیم هایی که جگر جهت مبارزه با مواد غریبه تولید می کند مورد حمله قرار می گیرند.

در اثر مصرف زیاد و یا طولانی مدت بعضی از مواد نام برده شده بدن انسان دچار اختلالاتی می گردد. سردرد، عرق کردن زیاد، سوزش گلو و افزایش فشار در سینه از جمله این اختلال ها است. این علائم به سندروم رستوران چینی معروف است. زیرا این مواد در تولید غذاهای آماده و نیمه آماده چینی و آسیایی مصرف زیاد دارد و از این طریق از دهه 1970 وارد حوزه مواد غذایی سایر بازار های جهان از جمله رستوران های زنجیره ای شده است. مصرف بیش از حد این مواد تاثیرات مخربی بر جنین، جگر، سیستم عصبی و بینائی می گذارد و همچنین موجب شوک های آسمی، افسردگی و مشکلات رشد در جوانان و اختلالات هورمونی می شود.

موضوع دیگری که اهمیت ذکر دارد افزودن ترکیبات فسفری به غذاهای آماده و نیمه آماده است. این ماده به میزان بسیار زیادتر از احتیاج، جذب بدن می گردد. فسفات ها جهت کنسرو کردن و ترش نمودن مزه غذا استفاده می شوند. تاثیرات مخرب افزایش مصرف ترکیبات فسفر بسیار زیاد بوده و امراض  قلبی، کاهش ظرفیت عملکرد کلیه ها و سرطان را می توان در زمره عوارض مصرف بیجای آن نام برد. حدود 70 درصد غذا های نیمه آماده نظیر چیپس و انواع شیرینی ها و نانهای ماشینی حاوی انواع ترکیبات فسفر می باشند. فسفات نقش مایه خمیر را نیز بازی می کند. با افزودن فسفات، خمیر در مدت کوتاهی شکل طبیعی به خود می گیرد بدون اینکه پروسه آماده شدن چندین ساعته و در بعضی مواقع چند روزه ناشی از تأثیر خمیر ترش در خمیر نان سنگک را گذرانده باشد.

سموم آفت کش ساخت سرمایه چنان بی رحمانه به جان طبیعت و گیاهان می افتند، از چنان ظرفیتی برای تولید مسمومیت برخوردارند، به ویژه عمر این مسمومیت چنان طولانی و پابرجاست که مقاوم ترین موجودات و پاک کنندگان طبیعت یعنی قارچ ها، باکتری ها، میکروب ها و سایر موجودات ریز مفید نیز از عهده مقابله با آنها و بی خطر کردنشان بر نمی­آیند.

یک نمونه این سموم د. د. ت (T.D.D) است که از اواسط 1950 به عنوان حشره کش مورد استفاده قرار گرفت. با وجودی که استفاده از آن در بیشتر کشورها محدود شده اما اثرات وحشتناک مخربش بر جانوران آبزی، انسان و طبیعت هنوز که هنوز است باقی است. د. د. ت اثرات مخربی روی سلسله اعصاب، کاهش کلسیم استخوان و اختلال سیستم جنسی دارد و با توان مقاومت زیاد در خاک، آب و بدن جانوران باقی می ماند. د. د. ت از همین طریق و به وسیله زنجیره غذایی، به موجودات دیگر و در نهایت به انسان منتقل می شود. تغییرات هورمونی، نازایی و باقی ماندن و دور چرخی طولانی مواد آفت کش در بدن انسان، حیوانات و گیاهان از عوارض آن ها است.

زیست کش ها سبب اختلالات عضوی نه فقط در مصرف کنندگان مواد غذایی حتی در پوشاک انسان­ها نیز می­شوند. پارچه ها در هنگام تولید و توزیع با انتی باکتری ها ضد عفونی می شوند تا هم بوی خوش دهند و هم سالم به بازار برسند.

وجود این زیست کش ها تاثیرات هورمونی بر موجودات می گذارند. اینها نظیر سایر داروهای هورمونی سبب بروز بیماریهای مهلک در کارگران کشاورزی می شوند. در بیشتر موارد بیش از چندین زیست کش در هر واحد محصول استفاده می شود. در این صورت افزایش تصاعدی تأثیر زیست کش ها بریکدیگر پدیده ای کاملا روشن است و این می تواند حتی هنگامی که ما مواد غذایی مختلف از میوه، سبزی و غیره حاوی مواد مختلف آفت کش را مورد استفاده قرار می دهیم، اتفاق افتد.

نکته بسیار مهم دیگر زیست کش هایی هستند که تاثیرات هورمونی مخرب دارند. این ها سال به سال از نظر تعداد و شکل مولکولی تغییر می کنند. گزارش ها، انگور را یکی از بدترین محصولات به لحاظ وجود مواد سرطان زا، عقیم ساز و هورمونی در سموم دفع آفات مصرف شده نام می برند. سرمایه داران  کشاورزی کشورهای فرانسه، ایتالیا و اسپانیا بزرگترین مصرف کنندگان زیست کش ها هستند. عوامل مهم دخیل در این جا کمپانی های تولید انگور و شراب این کشورها هستند. بعضی از شراب ها حتی تا 10 زیست کش مختلف با خود همراه دارند و به طور متوسط وجود چهار زیست کش مختلف در یک شیشه شراب تعجب آور نیست.

در روابط تولید سرمایه داری کارگران، تولیدکنندگان همه کالاها و سرمایه ها هستند اما نه فقط قادر به هیچ دخالت و اثرگذاری بر فرایند و سرنوشت این تولیدات نیستند که سرمایه در پی کسب سودهای کهکشانی هر چه را می خواهد بر سر زندگی و جسم و سلامتی آنها می آورد.

کل عمر نظام سرمایه داری در قیاس با تاریخ زندگی بشر دوره بسیار ناچیزی است اما در طول همین مدت اندک، ما تبدیل به انسان هایی شده ایم که در محیط محدود و تنگ شهرها، در آسمان خراش ها، میان دود و دم، زندگی مبتلایان مفلوک به صدها نوع بیماری شیمیائی محصول این شیوه تولید را تجربه می کنیم، اما مشکل فقط این نیست. میلیاردها کارگر همزنجیر ما در محیطی کار می کنند که مملو از مواد شیمیایی مضر برای بدن و باکتریهای مفید بدن است.

حشرات، جوندگان، علف های هرز، قارچ ها، باکتری ها، کرمها، پارازیت ها و حتی عنکبوت ها و پرندگان موجوداتی هستند که توسط سموم تولید شده کمپانی های کشاورزی و شیمیایی مورد حمله قرار می گیرند. و این یکی از بزرگترین هجوم های سرمایه داری به همین موجودات ریز طبیعت و بدن انسان است که باعث بی دفاعی انسان در مقابل اپیدمیهای آلرژی می گردد.

گذشته از موادی که با هدف کشتن و از بین بردن موجودات ریز و میکروب ها تولید و پخش می شوند امروزه حدود 10 میلیون ماده شیمیایی شناخته شده در جهان وجود دارد. از این حدود 50 هزار به طور فعال در کالاهای مختلف بکار می روند.

یک سوم کالای شیمیایی که مصرف عمومی دارد دارای یک یا چند ماده آلرژی زا هستند، در حالی که همین مواد در سال 1995 حدود 16 درصد بوده است.

همه تحقیقات به طور واقعی بر یک چیز انگشت می گذارند. نوعی زندگی که روابط تولیدی سرمایه داری با روایت خاص خود از مدرن سازی بر انسان ها تحمیل کرده است زندگی غرق در انبوهی از مواد شیمیایی غریبه را برای بدن گردیده است.

هم اکنون و در طول مدت بعد از جنگ دوم امپریالیستی بیش از 100 ماده خطرناک شیمیایی در بدن انسان گردش می کند، بدون آنکه نابود شود.

یک عرصه و حوزه جدید سرمایه تولید مواد به شکل نانو (نانو تکنولوژی)، یعنی مواد شیمیایی در اندازه های بسیار کوچک در حد اتم و مولکول (1 تا 100 نانومتر nanometre) است. دسترسی (وضعیت) زیستی مواد نانو با مواد متعارف فرق دارد بطوریکه براحتی از جدار سلولها و عروق عبور کرده و وارد آن می شوند.

عوارض سرطانی در جهان سیر سعودی نجومی دارد. منابع رسمی جمهوری اسلامی سرمایه در سال 1397 نرخ ابتلا به سرطان در ایران را 158 در هر 100 هزار تن گزارش کرده‌اند. تحقیقات وزارت بهداشت سرمایه نشان می‌دهد که در 15 سال آینده سرطان در ایران دو برابر خواهد شد. وضعیت در تمامی دنیای سرمایه بر همین روال است. تعداد مبتلایان به سرطان در سال 2011 در سوئد (پروگنوس سالیانه) 58000 مورد بوده است که این 644 در هر 100 هزار نفر است. طبق این گزارش سالیانه به این رقم 7/1% اضافه می گردد که در سال 2017 به رقم 72000 نفر در هر 100 هزار نفر است یعنی 758 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت سوئد است.

در استان مرکزی ایران، در سال 97 افزایش سرطان، نازایی، جنین‌های بدون قلب، معلولیت‌های کودکان، بیماری‌های پوستی و در نهایت مرگ و میر گزارش شده است. آلودگی‌های ناشی از «پالایشگاه نفت، پتروشیمی و نیروگاه حرارتی» را عامل همه‌گیر شدن بیماری‌های سخت در میان مردم این منطقه معرفی کرده اند. تخریبات محیط زیستی شامل بیماری اغلب مردم این منطقه، مسمومیت زمین‌های کشاورزی و دام‌ها نیز می شود.

بشریت طی دهه های اخیر شاهد بروز و افزایش سرسام آور انواع سرطان، آلرژی، اختلالات جنسی، زاد و ولدهای ناقص و اختلالات هورمونی است. یکی از بزرگترین و مهمترین تغییرات ژنتیک و جنسی انسان در دوره پس از جنگ امپریالیستی دوم کاهش قدرت زاد و ولد و بروز اختلالات جنسی است. بطوری که انسان بتدریج پس از جنگ مجبور به استفاده هر چه بیشتر از وسایل دیگر نظیر لقاح مصنوعی (In vitro fertilization ) و یا درون ‌کاشت مصنوعی (Artificial insemination) است. به طور مثال در دانمارک از هر ده کودک یکی به این شکل به دنیا می آید و پیش بینی می شود که این روند افزایش یابد. دلیل اولیه را پژوهشگران دانمارکی کاهش فعالیت سلول های جنسی مرد می دانند. همزمان با افزایش 400% سرطان بیضه بعد از جنگ امپریالیستی بین جوانان دانمارکی، محققان نتیجه گرفتند که این دو عامل کاهش فعالیت سلول های جنسی بعلاوه سرطان بیضه  بانی و باعث افزایش نازایی هستند. آنها در واکاوی های افزون تر خود، افزایش مواد شیمیایی مشابه هورمونی، نفوذ آن در جنین و وقوع تغییرات ژنتیکی در سلولهای جنسی پسران در سنین حدود 13 سال را علت اصلی همه این بیماری ها و اختلالات اعلام کردند. نتایج مشابه در نروژ، نیوزیلند، اسکاتلند، فرانسه مشاهده شده است. دیگر عوارض ناشی از تغییرات هورمونی مربوط به مواد مشابه، سرطان کودکان، چاقی و دیابت آنهاست. در این میان تاثیر متقابل و افزایش تصاعدی تخریبی چند ماده شیمیایی (Cocktail effect) را نباید از نظر دور داشت. آیا اینها پروسه محو سازی بشر و قربانی ساختن کل زندگی و زنده بودن میلیاردها کارگر در آستانه سوداندوزی انبوه تر سرمایه نمی باشد. آیا وقت آن فرا نرسیده است که روابط سرمایه داری و کار مزدی به زیر کشیده شود و روابطی مطابق نیازها و خواست های واقعی تمامی انسان ها بدور از هر گونه کار مزدی و بر پایه ی حفظ و نگهداری طبیعت بر قرار گردد؟ مسلما اگر چنین تغییری به زودی انجام نگیرد و چه بسا هم اکنون دیر باشد، این سیستم و روابط تولیدی زیر فشار تنگناها، تناقضات و معضلات باز تولید خویش و از همه مهمتر تنگتر شدن امکان انباشت سرمایه به نابودی علنی زندگی میلیارها انسان دست خواهد زد.