از صد سال پیش که سرمایه‌داری ایران شروع به توسعه کرد، تا وقتی که شیوه تولید مسلط شد، تا امروز که حدود 60 سال از تسلط تام و تمام آن می‌گذرد، همواره عده‌ای تریبون فریب در دست، عربده سر داده‌اند که اینجا سرمایه‌داری نیست! اقتصاد ایران رانتی است! سرمایه صنعتی وجود ندارد! رشد سرمایه‌داری بسیار ناکافی است. کارگران ایران ارزش تولید نمی‌کنند!!! محصول کارشان مشتی کالای بنجل است!!! همه ارزش‌ها از چند چاه نفت می‌جوشد!!! اینها ماحصل حرف‌ها و «نظریاتی» است که جماعتی از نمایندگان فکری بورژوازی با وام‌گیری از «نظریه‌پردازان» بین‌المللی خود در گوش کارگران می‌خوانند. توده کارگر را شستشوی مغزی می‌دهند و به آنها می‌گویند که برای رونق هر چه بیشتر انباشت سرمایه، آخرین لقمه نان خود را وثیقه سود سرشارتر سرمایه‌داران سازند. این جماعت از این طریق در خدمت‌گزاری به آستان سرمایه سنگ تمام می‌گذارند و ناسیونالیسم کور انسان‌ستیزانه خود را عیان می‌سازند. واقعیت اما، ضد چیزی است که اینان جنجال می‌کنند. فعالین ضد سرمایه‌داری در نوشته‌های مختلف، بارها، کوتاه یا مبسوط، به شرح دروغ‌گویی‌ها و فریب‌کاری‌های آنان پرداخته‌اند. در اینجا قصد ورود به چنان بحث‌هایی را نداریم. مقایسه‌ای بسیار ساده میان تراست صنعتی ایران خودرو و یکی از عظیم‌ترین غول‌های صنعت خودروسازی جهان، ولوو، کل محتوای نوشته کوتاه حاضر است. مقایسه‌ای که می‌تواند کارگر ایرانی را به ابعاد بی‌انتهای استثمار خود خیره کند، پرده از عوامفریبی‌های رسوای نمایندگان فکری سرمایه بردارد و آنچه را که سرمایه در سراسر جهان بر سر طبقه کارگر بین‌المللی می‌آورد افشا سازد. به سراغ مقایسه رویم:

از ولوو شروع کنیم. این تراست غول پیکر صنعتی در سوئد، ایالات متحده، چین، ایتالیا، کانادا و شمار دیگری از ممالک مهم دنیا، مراکز تولید انواع خودرو دارد. در سراسر جهان به صورت مستقیم حدود 20 هزار کارگر را استثمار می‌کند و محصول کار این کارگران را در بیش از 100 کشور جهان به فروش می‌رساند. ولوو در سال 2015 میلادی (1394) خورشیدی با کسب یکی از طلائی‌ترین رکوردها، شمار کل خودروهای تولید خود را به 503 هزار و 127 دستگاه رسانده است. این رقم در سال 2014 حدود 8 درصد کمتر و برابر با 465 هزار و 858 دستگاه بود. جمع کل فروش ولوو در سال (2015) به رقم 164 میلیارد و 43 میلیون کرون سوئد بالغ شد. این رقم در سال پیش 137 میلیارد و 590 میلیون کرون بوده است. ترازنامه مالی شرکت، سود عملیاتی سال نخست (2015) را بالغ بر 6620 میلیون کرون گزارش کرده است. این رقم برای سال 2014 بسیار کمتر و دقیقا 2128 میلیون کرون بوده است. اگر ارقام سود بالا را بر کل کارگران این غول صنعتی خودروسازی جهان تقسیم کنیم، خواهیم دید که هر کارگر ولوو در مجموع، مستقل از کشور محل استثمار، در طول سال 2015 حدود 331،000 کرون اضافه ارزش تسلیم صاحبان سرمایه کرده است.

به ایران خودرو نظر اندازیم. در اینجا برای یافتن ارقام واقعی با پیچیده‌ترین مشکلات مواجه هستیم. در میان انبوه اسناد منتشر شده هیچ سنخیتی میان دو گزارش نمی‌توان پیدا کرد. تفاوت داده‌ها در ترازنامه‌ها و صورت حساب‌ها بسیار فاحش است. شمار کارگران شرکت حدود 40 هزار نفر است. ظرفیت اسمی تولید تراست و شعبه‌های آن 880 هزار دستگاه خودرو در سال است. حجم تولید سال 90 خورشیدی 760 هزار دستگاه گزارش گردیده است. این رقم در سال 1394 زیر فشار بحران کوبنده اقتصادی و آثار سهمگین و ویرانگر تحریم‌ها تا 546 هزار کاهش یافته است. با همه اینها فروش شرکت بر اساس اسناد انتشار یافته در روزنامه دنیای اقتصاد به 196،099 میلیارد ریال رسیده است. این رقم در سال پیش از آن 216 هزار و 134 میلیارد ریال بوده است. بازار بورس تهران، بانک اقتصاد نوین و چندین سند دیگر هر کدام رقمی را برای سود عملیاتی این سال‌ها گزارش نموده اند. تفاوت ارقام در این اسناد کاملا حیرت‌آور است و از 13 هزار میلیارد تا سی و چند هزار میلیارد ریال با هم اختلاف دارند. بسیار سخت است که یکی از این اقلام را معتبر دانست و مبنای محاسبه قرارداد، به همین خاطر ما برای رسیدن به رقمی قابل قبول، راه دیگری را پیش گرفتیم. بازار بورس تهران و چند گزارش رسمی مراجع آماری رژیم، سود سالانه ایران خودرو را برای چند سال متوالی برابر با 10 تا 18 درصد فروش اعلام کرده‌اند. اینکه سرمایه‌داران ایرانی به چنین درصدی از سود رضایت دهند موضوع بسیار بعید و قابل تردیدی است اما چاره‌ای نیست سوای اینکه با رعایت بیشترین احتیاط‌ها، میانگینی از همین درصدها را پایه محاسبه قرار دهیم. ما میانگین 13 درصد را در نظر می‌گیریم و با این کار به رقم تقریبی 28 هزار میلیارد ریال سود برای سال 1394 می‌رسیم.  

در سال مورد بررسی، نرخ برابری کرون سوئد با ریال ایران بر اساس گزارش بانک مرکزی کشور، هر کرون حدود 3400 ریال بوده است. با رجوع به این شاخص، فروش سالانه ایران خودرو به رقم 63 میلیارد کرون بالغ شده است. این رقم حدود 39 درصد  کل فروش سالانه غول عظیم صنعتی ولوو در سراسر جهان است. گفتیم که سود عملیاتی ایران خودرو در همین سال سر به 28000 میلیارد ریال سائیده است. اگر این میزان را باز هم مطابق نرخ اعلام شده بانک مرکزی به کرون تبدیل کنیم با رقم تقریبی 8 میلیارد و 235 میلیون کرون مواجه می‌گردیم. رقمی که بیش از یک میلیارد و 600 میلیون کرون از سود سال 2015 و بالاتر از 6 میلیارد کرون از سود سال 2014 غول عظیم خودروسازی دنیا یعنی ولوو افزون‌تر است.

داده‌های بالا تا جائی که به ایران خودرو مربوط است دقیق نیستند. دلیل این امر روشن است. در جامعه ما کلیه مراکز آماری آنچه را که اقتضای کار سرمایه‌داران و دولت سرمایه است لباس آمار می‌پوشانند. با همه اینها آنچه آوردیم برای افشاء عوام‌فریبی‌های نمایندگان فکری سرمایه، برای پرده‌برداری از ابعاد شدت استثمار طبقه کارگر ایران و برای نشان دادن سهم حیرت‌انگیز اضافه ارزش‌های حاصل استثمارش در کل اضافه ارزش‌های بین‌المللی کافی است. چند نکته را اضافه کنیم. 1) ایران خودرو فقط یکی از 500 غول صنعتی و مالی برتر سرمایه‌داری ایران و البته پنجمین آنها است. سهم کارگران این 500 شرکت فقط 17 درصد کل اضافه ارزش‌های تولید شده توسط طبقه کارگر را تعیین می‌کند. حدود همین میزان اضافه ارزش‌ها نیز از بخش نفت و گاز ناشی می‌گردد. مابقی حجم کهکشانی اضافه ارزشها را هم سایر توده‌های طبقه کارگر تولید می‌کنند. 2) ارقام مورد استفاده در این متن مربوط به دوره‌ای است که ایران خودرور زیر فشار بحران و تحریم‌های کوبنده اقتصادی قرار داشته است.  نظریه‌پردازان تیره فکر بورژوازی، بر روی این واقعیت‌های شفاف زمینی پرده می‌اندازند. شب و روز از رشد ناکافی سرمایه‌داری می‌گویند. از کارگران می‌خواهند تا راه بهبود معیشت خود را در گرفتن مزد کمتر، بالا بردن بیشتر سود سرمایه‌داران و کمک به توسعه غول پیکرتر سرمایه‌داری جستجو نمایند. وابستگان قدرت و سود سرمایه چنین می‌کنند، اما زمین و زمان زندگی و کار و استثمار توده کارگر به آنها هشدار می‌دهد و در شعور آنان آژیر می‌کشد که مشکل آنان نه رشد ناکافی صنعت سرمایه‌داری که 180 درجه عکس آن یعنی نفس وجود و بقای این شیوه تولید انسان ستیز است. طبقه کارگر ایران کوه عظیم اضافه ارزش‌ها را تولید می‌کند. معضل بنیادی او همین است. این که هر چه تولید می‌کند سود و سرمایه و قدرت طبقه سرمایه‌دار می‌گردد. آنچه کارگران باید انجام دهند نه گوش دادن به موعظه‌های کریه، شنیع و وقیح نمایندگان فکری سرمایه که کوبیدن هر چه نیرومندتر بر طبل پیکار علیه سرمایه، سازمانیابی شورایی قدرت پیکار ضد سرمایه‌داری و تاختن به سوی نابودی فرجامین نظام بردگی مزدی است.

مزدک کوهکن

خرداد 1396