مادام که سرمایه داری هست مبارزه طبقاتی جبر زندگی ماست. این مبارزه مراحل متفاوت تکوین، بالندگی، استخوانبندی، آگاهی دارد، شکلهای مختلف احراز می کند، اما در همه این حالات، شکلها، تجلی اعمال قدرت طبقه ما علیه استثمار، ستم، حاکمیت و وجود سرمایه داری است، اگر قدرت خود را سلاح تغییر الگو، جایگزینی این رژیم با رژیم دیگر، تکدی دموکراسی یا بهبود اصلاح طلبانه معاش کنیم، مبارزه ما ولو قهرآمیز، نه طبقاتی که تمکین به ماندگاری سرمایه داری و تن دادن به همه مصیبت های مولود این نظام خواهد بود. جنبش ما در ایران یک سر و گردن از جنبش کارگری خیلی جاها، متکی به خودتر و سرمایه ستیزتر است، اما همین جنبش با همه رادیکالیسم خودجوشی که دارد، تجلی کارزار طبقاتی ضد سرمایه داری نیست. نه 4000 تا 6000 اعتصاب ما در سال از حداقل بار طبقاتی ضد بردگی مزدی برخوردار است و نه خیزش جوانان طبقه، در خیابان ها، دانشگاهها، محلات نشانی از کارزار ضد سرمایه داری دارد. این وضع مخوف و بدفرجام است، حاصلش سوای وخامت روزافزون زندگی پر از فقر، ذلت، ستمکشی، گرسنگی، تحقیر هیچ چیز دیگر نیست. شاهد این مدعا تاریخی است که پشت سر نهاده ایم. صد سال است مبارزه می کنیم و نتیجه اش نه هیچ بهبود در هیچ کجای زندگی که تشدید انفجارآمیز استثمار، فلاکت، تنگدستی، ستمکشی همراه با کهکشانی شدن هر چه حیرت انگیزتر سرمایه طبقه سرمایه دار و تحکیم برج قدرت سرمایه است. جنبش ما باید دست به زایمانی عظیم و تاریخی زند، به بازسازی رادیکال خود پردازد و ما به عنوان یک جزء کوچک طبقه خود، از توده همزنجیر می خواهیم با عزمی راسخ آماده این بازسازی ریشه ای ضد بردگی مزدی شویم. پیشنهادمان آنست که به عنوان اولین گام، در سطحی هر چه وسیع تر، متحد، همصدا، همرزم و همسنگر اعلام داریم:
1 – برای خارج سازی کامل معیشت، دارو، درمان، آموزش، بهداشت، نگهداری سالمندان و معلولان، آب، برق، گاز و همه مایحتاج زندگی از سیطره داد و ستد کالائی، پولی سرمایه داری، محو کار خانگی زنان، از بین بردن زمینه های وابستگی اقتصادی زنان به همسران یا کودکان به والدین، ممنوعیت هر نوع دخالت هر نهاد دولتی یا هر قدرت بالای سر جامعه در هر حوزه زندگی انسانها، محو آلودگی های زیست محیطی از طریق تعطیل کلیه مراکز تولیدی آلاینده محیط کار، زندگی یا کاربرد هر نوع مواد بیماری زا و مضر سلامتی انسانها، حیوانات در پروسه تولید، انبار داری محصولات می جنگیم. طومار عزیمت از همیشه کارگر ماندن، مزدبگیر بودن، قفل زدن زندگی به دستمزد را می بندیم، جنگ را به محور واقعی طبقاتی اش، جنگ کارگران با بورژوازی بر سر بود و نبود سرمایه داری منتقل می کنیم، اساس موجودیت دولت را آماج ضربات کوبنده پیکار می گیریم، سناریوی فریب دموکراسی را از پرونده پیکار خود پاک می سازیم، به شالوده اقتصادی و واقعی آپارتاید جنایتکارانه جنسیتی و هر نوع بروز آن یورش می بریم. تحقق هر میزان این هدفها را سنگ و سیمان استحکام افزون تر باروی پیکار طبقاتی می گردانیم
2 – هر میزان دستیابی به اهداف بالا و تحمیل آنها بر بورژوازی و دولتش را در گرو اعمال قدرت سازمانیافته شورائی، سراسری و سرمایه ستیز توده های طبقه خود می دانیم، با سلول، سلول وجود خود دریافته ایم که عزیمت از کارگر این و آن سرمایه دار بودن، اعتصابات محصور در چهاردیواری مراکز کار علاج درد نیست. حزب سازی، اتحادیه آفرینی، هر شکل سازمانیابی متناظر با دفن مبارزه طبقاتی در گورستان نظم سرمایه داری طناب دار سرمایه بر گردن کارزار طبقاتی ماست، همه اینها را از زندگی و پروسه پیکار جاروب می کنیم، دست در دست هم یک قدرت متشکل طبقاتی ضد بردگی مزدی می شویم، به عنوان یک طبقه این قدرت را علیه سرمایه داران و دولت آنها اعمال می کنیم.
3 – راهکار و سلاح ما در این پیکار، تعطیل هر چه سراسری تر چرخه کار و تولید، انسداد مجاری تولید ارزش اضافی و بازتولید سرمایه، تصرف شمار هر چه کثیرتر مراکز کار یا خارج سازی حاصل کار نسلهای متوالی طبقه خود از حلقوم سرمایه داران، تصرف تمامی مستغلات خالی طبقه سرمایه دار و واگذاری شورائی، ضد سرمایه داری این اماکن به تمامی بی سرپناهان، تدارک هر چه نیرومندتر تسلط شورائی بر سرنوشت کار، تولید و زندگی خویش است.
4 – در بطن همین پیکار با همین رویکرد و هدف گیری، با اختاپوس جمهوری اسلامی یا هر دولت دیگر سرمایه داری می جنگیم، به سوی سرنگونی هر رژیم سرمایه و سرانجام محو کامل سرمایه داری گام بر می داریم.
5 – اگر چنین کنیم مبارزه ما طبقاتی و جنبش ما یک جنبش ضد سرمایه داری با چشم انداز استقرار جامعه ای بدون کار مزدی، طبقات و دولت خواهد بود. جنبشی که اپوزیسیونهای سوداگر سود و قدرت خیال بلعیدن آن را از سر بیرون خواهند کرد. بیائید بیرق پرشکوه این جنبش را در ایران و سراسر جهان برافرازیم.
کارگران ضد سرمایه داری