در بودجه سال 1400 رژیم اسلامی، سهم سپاه پاسداران، ارتش، بسیج، پلیس، وزارت دفاع، ستاد نیروهای مسلح، سازمان پژوهش و نوآوری نظامی، وزارات اطلاعات و در یک جمله نیروهای سرکوب و اعمال قهر علیه جنبش کارگری از 121 تریلیون تومان بالاتر رفته است. پاه پاسداران مزید بر بودجه کهکشانی ریالی خود، چیزی معادل 40 تریلیون تومان سهمیه ارزی هم نصیب خود ساخته است جمع این ارقام فقط در محاسبات علنی مورد تأیید حاکمان درنده اسلامی سرمایه داری ایران مرز 160 تریلیون تومان را پشت سر نهاده است. در همین بودجه سال 1400 رقمی بالغ بر 8 تریلیون تومان به نهادهای دینی سرمایه، از نوع حوزه های مخوف موسوم به علمیه!! ستادهای تبلیغات اسلامی، مراکز سیاستگذاری حوزه ها، مجمع جهانی اهل بیت، راهیان نور، مافیاهای امر به معروف، بنیاد قاسم سلیمانی و 40 نهاد دیگر اختصاص یافته است. حاصل جمع این اقلام بر اساس مندرجات بودجه تنظیمی دولت روحانی که قطعا در مجلس سرمایه دستخوش فزونیهای عظیم خواهد شد، تا همین جا و تا پیش از آن افزایش ها، حدود 170 تریلیون تومان است. فراموش نکنید که این رقم، یا این بخش از حاصل استثمار بربرمنشانه توده های کارگر ایران، پیشکش نیروهائی گردیده است که از سپاهی، بسیجی، پلیس و ارتشی قتل عام آفرین گرفته تا زالوصفتان مردار خوار شهوتران شکمباره روحانی، بیش از 90 درصد کل سرمایه اجتماعی ایران (جمع سرمایه ها) را در دست دارند. آنها بدون دریافت این ارقام کهکشانی محصول استثمار کارگران از ورای بودجه سالانه، حداقل 92% حاصل کار، تولید و استثمار هر ساله توده های کارگر را هم به صورت ارزش اضافی از چنگ آنها خارج ساخته و می سازند. کوهساران عظیم سرمایه های آنها نتیجه مستقیم این استثمار جنایتگرانه انفجارآمیز وحشت انگیز است. بحث ما اینجا عجالتا و در این چند سطر حول نرخ استثمار 1300 درصدی کارگران ایران و لیست بی انتهای بلیه هائی که سرمایه و نظام بردگی مزدی بر سر طبقه کارگر آورده و می آورد نیست. تمرکز صرفا بر روی رقمی از کوه سر به فلک کشیده حاصل استثمار کارگران است که بورژوازی و دولت درنده اسلامی سرمایه آن را صرف سرکوب فیزیکی و فکری جنبش کارگری ایران، صرف کشتار توده کارگر و شستشوی مغزی هول انگیز کارگران می کنند. این رقم همان گونه که دیدیم از 170 تریلیون تومان افزون است. متوسط مزد کارگران ایران، هر گاه همه لایه های این طبقه را در نظر گیریم، زمانی که جمعیت چندین میلیونی بیکار، خانه دار، دستفروش، معتاد، ویرانه نشین، کارتن خواب و سایر سیه روزانش را نظر اندازیم قطعا زیر 15 میلیون تومان در سال است. عدد 170 تریلیون تومان را بر 15 میلیون تومان تقسیم کنید، نتیجه تقسیم به ما خواهد گفت که بودجه اختصاص یافته به سرکوب فیزیکی و فکری توده های کارگر معادل دار و ندار سالانه حدود 12 میلیون کارگر است، اما هر کدام این نفرین شدگان کارگر عهده دار هزینه معاش چند نفر هستند. متوسط افراد خانوار در ایران میان 3 تا 4 نفر است. بر همین مبنی، ارقام با صدای بسیار رعب انگیزی می گویند که:
هزینه سرکوب کارگران بیشتر از هزینه معاش و درمان 40 میلیون کارگر!! است
کارگران ضد سرمایه داری
آذر 1339