یورش همه گیر کرونا، مرگ دهها هزار انسان، شانه خالی کردن طبقه سرمایه دار و رژیم اسلامی از هر گونه تدارک و هزینه لازم برای مقابله جدی با بیماری، همراه با ترس و وحشت همگانی، ضرورت چاره جویی برای غلبه بر این معضل را موضوع بحث و گفتگوی بسیاری از کارگران کرده است. خیلی ها می گویند: وقت همدردی و همراهی است، سرمایه داران و دولت هایشان، سوای سود و قدرت دغدغه دیگری ندارند، جان انسانها برایشان بی ارزش است، باید خودمان دست در دست هم بگذاریم، به یاری همدیگر بشتابیم، گره از مشکلات هم باز کنیم، تا هر کجا امکان داریم جان همدیگر را از خطر تهاجم کرونا نجات دهیم. این رویکردی بشردوستانه و قابل تقدیر است و بدون شک باید به این گفته ها عمل نمود اما این کارها با همه اهمیت انسانی شان، ما را از این مهلکه ای که دامنگیرمان شده است نجات نمی دهد.
بخش وسیعی از آحاد طبقه ما اذعان دارند که جمهوری اسلامی شیوع کرونا را در ابتدا پنهان کرد، سپس وجود این بیماری را با تاخیر زیاد علنی ساخت، در باره تعداد مبتلایان هم دروغ می گوید و در تهیه و تدارک تجهیزات وسایل پزشکی کوتاهی می ورزد اما در عین حال باز هم حل این مشکل را از همین دولت طلب می کنند!! حاشیه نشینان این طیف از کارگران، یعنی سندیکا و اتحادیه سازان، مدام همین خودفریبی بزرگ را به عنوان راه حل، جار می زنند!! جماعتی از کارگران این طیف، گویا به قصد مبارزه!! به افشاگری ضد حکومتی در دنیای مجازی مشغولند، مبارزه ای کاذب برای فرار از جنگ واقعی. اینها جز خبرنگاری و انتظار کشیدن برای ظهور منجی، نقشی برای خود قائل نیستند، نقشی که با استقبال سلطنت طلبان و احزاب طیف رفرمیسم چپ همراه است!! در تقابل با این بخش وسیع کارگران، محافلی هم وجود دارند که با گردآوری تعدادی کارگر به دور هم و چه بسا با “شورا” نامیدن خود، قصد حل معضلات و مصیبتهای اجتماعی را دارند!!
آنچه بر سر کارگران ایران می رود را در تمام نقاط دیگر جهان هم مشاهده می کنیم. طبقه ای که با کار خود جهان را از انبوه کالاها، خوراک و پوشاک و دارو و علم و تکنولوژی، از کهکشان سرمایه انباشته است، هم اکنون آنچنان دست و پا بسته و مفلوک است که در مقابل هجوم کرونا در انتظار کمکهای سرمایه داران و دولتها دست به دعا برداشته است. طبقه کارگر تاوان بیش از 100 سال دوری جستن و بی اعتنائی به رویکرد ضد سرمایه داری را در ابعادی چنین هولناک و متاثر کننده می پردازد.
حقیقت این است که ریشه همه مصیبتهای آوار بر زندگی ما سرمایه داری است. سرمایه داری است که بشریت را در مقابل کرونا خلع سلاح و مفلوک نموده است، کل دانشها و پژوهشها را در خدمت افزایش سرمایه و سود سرمایه داران به کار گرفته است، با تخریب طبیعت، بیماری های کشنده را به جان ما انداخته است، همین حالا هم زیر بیرق دروغین مبارزه با کرونا میلیاردها میلیارد حاصل استثمار ما را در همه جای جهان به حساب صاحبان سرمایه واریز می کند و در عوض حتا ماسک، الکل، تخت بیمارستانی، تست تشخیص و مواد شوینده حیاتی را از دسترس همزنجیران مریض ما خارج کرده است.
طبقه ما کارگران جهان، نیازمند برپایی مجدد جنبش ضدسرمایه داری خود است. جنبشی متشکل از اکثریت آحادش، جنبشی که هر خواست اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هر بخشی از خود را محتوای مبارزه همه کارگران سازد و قدرت طبقه ما را در مقابل سرمایه و دولتش به صف کند، جنبشی که ما را از ورطه این همه زبونی و زمینگیری بیرون آورد.
بعد از هجوم کرونا، جوشش و پیوند وسیعی میان توده های طبقه ما با هدف کمک به همدیگر در مقابله با این بیماری شکل گرفته است، این جنبش را عمق و گسترش دهیم و سنگ بنای یک نبرد شورائی علیه سرمایه داری سازیم. مثل روز روشن است که کرونا امکان برپائی خیزش ها و شورش ها را تا حدود زیادی از ما سلب کرده است. اما برای چالش این وضعیت، سوای جنگ با سرمایه راه دیگری وجود ندارد. ما اهل خیال پردازی و رویا بافی نیستیم، اما با تمکین و تسلیم و استیصال و فروماندگی هم سر ستیز داریم. تاریخ مبارزه طبقاتی به ما می گوید که حتا در بطن همین شرایط هم می توان جنگید، می توان دست به کارهای بزرگ زد، بیائید از تمامی راههای ممکن ارتباط گیری، از موبایلی که به دست داریم و از هرطریق مقدور دیگر با هم وارد گفتگو شویم، دست های همدیگر را بفشاریم، قدرت طبقاتی خود را شورائی و سرمایه ستیز بنا کنیم. با تعطیلی فوری مراکز کار و تولید، رایگان سازی درمان و بهداشت و تضمین معیشت و مایحتاج زندگی خویش را بر طبقه سرمایه دار و دولتش تحمیل کنیم.
کارگران ضد سرمایه داری 19 فروردین 99