دولت سرمایه داری در هر شکل و زیر هر نام، دیکتاتوری پارلمانتاریستی، نظامی، فاشیستی، لائیک، دینی به هر حال سرمایه تشخص یافته در ساختار نظم اقتصادی، سیاسی، حقوقی و اجتماعی سرمایه است. اگر آن را به درستی و رادیکال واکاویم کل سرمایه یک جامعه است که با سلاح سیاست، قانون، پارلمان، مدنیت، فرهنگ، تحزب، اتحادیه، ارتش، پلیس و سایر نهادهای سرکوب فیزیکی و فکری به نیازهای چرخه تولید و بازتولیدa پاسخ می دهد. تشدید هرچه کوبنده تر و مرگبارتر استثمار توده های کارگر را برنامه ریزی یا تضمین می کند، پیرامون اینکه کدام درصد ناملموس از حاصل کار طبقه کارگر هزینه بازتولید نیروی کارش گردد، آیا چیزی سهم دارو و درمان او بشود یا نشود، طوفان گرسنگی و فقر و فلاکت چگونه و با کدام درجه از کوبندگی هستی او را در هم پیچد، اعتراضات و پروسه پیکارش چگونه سرکوب شود و همه مسائل دیگر تصمیم می گیرد. دولت در شرایط غرش بحرانها و رخدادهایی که این غرش را سهمگین تر سازد، به طور مثال طغیان پاندمیک کرونا طبعا نقشی اختاپوسی تر از حالت همیشه اختاپوسی خود احراز می کند، کفن و دفن و انجماد کامل هر نفس کشیدن، هر دقیقه زنده ماندن و نماندن کارگران در نیازهای نظم سرمایه و ملزومات ارزش افزائی هر چه نجومی تر سرمایه را با قدرت به دوش می گیرد، لحظه به لحظه توده کارگر را در میدان پاسخ هر چه مساعدتر به این نیازها و الزامات به چپ، چپ و به راست، راست می کند، چه تعداد کارگران بیکار شوند، کدام بخش تسلیم جوخه مرگ ناشی از گرسنگی و بی داروئی شود، در چه شرایطی کار کنند و بفرسایند و هلاک شوند، در همه این موارد با تمامی توان فاشیستی دخالت یکه تاز می کند. آنچه این روزها دولت روحانی و کل جمهوری اسلامی زیر عنوان بازگشائی محیط کارهای بی خطر راه انداخته اند نیز یکی از همین نقش بازی ها ی فاشیستی است. در شرایطی که کووید 19 مشغول بلعیدن کارگران است و هر روز جمعیت کثیری کارگر جان می دهند، رژیم اعلام کرده است که بخشی از مراکز کار و تولید « محیط های بی خطر» هستند!!!!. و باید همه در سر کار حاضر گردند. محیطهای بی خطر و یا کم خطر اسم رمزی برای کارخانه هایی است که در آنجا اضافه ارزش ها و سودهای سرمایه طغیان آمیز است. ماشین سازی ها، مؤسسات نفت و گاز، منطقه عسلویه، پتروشیمی ها، پالایشگاهها، از این جمله اند. کارگران همه این مراکز از روز 5 فروردین بدون داشتن ابتدائی ترین وسائل ایمنی و حفاظتی مجبور به کار شده اند. نتیجه مستقیم این درندگی و توحش سرمایه و دولتش طبیعتا سرکشی سونامی وار کرونا و کشتار بدون حد و مرز کارگران است. این روزها بدبختانه جنبش کارگری زمینگیرتر از همیشه است، کووید 19 از این لحاظ هم نعمتی عظیم برای سرمایه و دولتها شده است. با همه این ها نمی توان و نباید تسلیم شد، نباید به خواست های جنایتکارانه وحوش بورژوازی تمکین کرد، باید از هر طریق ممکن یک همپیوندی رادیکال و سرمایه ستیز شورائی به وجود آورد، باید یک جنبش نیرومند تعطیل مراکز کار و تولید همراه با تضمین مسلم معیشت و دارو درمان و همه امکانات زندگی کارگران راه انداخت. باید همگی دست در دست هم راه برپائی این جنبش را پیدا و این راه را آغاز کنیم.
کارگران ضد سرمایه داری