طبق آمار بانک جهانی، حاصل کار سالانه طبقه ما در حوزه صنعت، کشاورزی، معدن، آموزش، درمان، بنادر، نفت و گاز، حمل و نقل، راه و ساختمان، شیلات، هتل و رستوران، فروشگاه، آب و برق، مخابرات یا هر کجای دیگر دهها هزار تریلیون تومان است و جمع دستمزدهای سالانه کل توده های طبقه ما حدود یکصدم این ثروت است. ثروتی که سرمایه بخش خصوصی و دولتی می­شود. در نظام سرمایه ­داری، در نظام کار مزدی، اینکه چه چیزی تولید شود، به چه مقدار، در چند ساعت و با چه شدتی همه در ید قدرت سرمایه است. طبقه ما، طبقه کارگر، هیچکاره تولید و کاریم و از هرگونه دخالتگری انسانی در تعیین سرنوشت کار و تولید و زندگی خود محرومیم. این مشکل اساسی و بنیادی ما است. تا کار مزد بگیری هست در بر این پاشنه می­چرخد. سندیکاها، احزاب از چپ و راست، دیندار و لاییک، سلطنت­ طلب، مشروطه­ چی و جمهوریخواه اهل برانداختن رابطه خرید و فروش نیروی کار نیستند و صرفا آرزوی به قدرت رسیدن و حکومت بر ما در سر دارند. مشکل ما با برچیدن کارمزدی حل می­شود. برای این کار باید توسط شوراهای ضد سرمایه­ داری خود دست به کار شویم. باید به جای چرخ خوردن حول افزایش دستمزدها، اجرای طرح طبقه ­بندی مشاغل و این قبیل کارها ریل مبارزه جاری را عوض کنیم. صریح و قاطع و شفاف اعلام داریم که ما مزد نمی­ خواهیم، حاصل کار و تولید خود را می­خواهیم. می‌خواهیم خودمان، چه تولید کنیم، چه تولید نکنیم، چه میزان تولید نمائیم را تعیین کنیم. باید تسلط سرمایه و رسم مزد بگیری را برانداخت. با تصمیم­ گیری شورایی آزاد و برابر همه آحاد جامعه تعیین کنیم که چه میزان این کار و تولید صرف رفاه، آموزش، بهداشت، درمان، آبادانی، بهسازی محیط زیست، ارتقاء سطح تولید، تکامل ابزار کار، انجام پژوهش­ها، توسعه دانش­ها، نگهداری سالمندان، پرورش کودکان و مسائل دیگر گردد.

برقرار باد جامعه شورایی بدون کار مزدی