هنوز چند روزی به پایان ماه اسفند مانده است و ما بر اساس تجربیات میدانیم که کارگران در این ماه زیر فشار کمبودهای زندگیشان شدت بیشتری در عملکردها و مبارزات اجتماعی خود نشان میدهند. این از هماکنون در تعداد حرکات و بخصوص اعتصابات کارگری این ماه دیده میشود. تعداد اعتراضات و اعتصابات روزانه نسبت به ماههای گذشته افزایش یافته است. علاوه بر این نسبت اعتصابات و اعتراضات در کل حرکات کارگری بالا میرود و این به معنای کاهش نسبی اعتراضات فردی و قانونی است، روندی که از چند ماه پیش شاهد آن بودهایم اکنون شدت بیشتری گرفته است. اما این در حالی است که میتوان تا همین جا به کمک یک نتیجهگیری از مبارزات کارگران نشان داد که چرخ خوردن در کسب دستمزدهای عقب افتاده بخصوص در استفاده از حربهی پر قدرتی نظیر اعتصاب نشان از پیش رفت جنبش کارگری ندارد. ما میبایست بسیار بیش از کسب دستمزدهای پرداخت نشده جلو رویم، افزایش دستمزدها و کاهش ساعات کار روزانه هدفی قابل دسترسی است. اما از همه اینها مهمتر پیش رفت در سازماندهی خود کارگران است. اگر پس از هر اعتصاب یا اعتراض جمعی و نیز در خلال آنها ما نتوانیم تماسهای جدید، شناخت بهتر از یکدیگر و سرانجام بوجود آوردن یک انسجام در ارتباطاتمان ایجاد کنیم حتی اگر در اعتراض و اعتصابمان موفق شویم، پیشرفتی در راه ایجاد سازمان شورائی کارگری نکردهایم. هیچ راهی جز درس آموزی از خطاهایمان در روند مبارزه روزانه وجود ندارد. تنها عمل کارگری است که میتواند شرایط درسآموزی را فراهم نماید و خوشبختانه چنین شرایطی اکنون در ایران کم نیست و تا وقت از دست نرفته باید از موقعیت استفاده کرد. روزی نیست که تودههای کارگری در چند نقطه ایران دست به عمل در مقابل تهاجمات سرمایه نزنند. ما نمیبایست در چنین شرایطی منتظر بمانیم تا شلاق رژیم سرمایه ما را در راه کسب امتیازات طبقاتی نظیر افزایش دستمزد و فشار کمتر شدت کار، به حرکت در آورد. ما میتوانیم و میبایست از توفندگی حرکات کارگری کمال استفاده را ببریم و در راه جبران هر چه کم و کاست زندگیمان و در راه ایجاد سازمانهای شورائی کارگری اقدام نماییم و جنبش خود را به سطوح بالاتر ارتقاء دهیم. این بخصوص بر عهده کارگران آگاهی است که به درک طبقاتی مجهزاند و بعد از سالها مبارزه در چارچوب قانون کار سرمایه و اتحادیههای کارگری به این درک عمیق کارگری رسیدهاند که چرخ خوردن در دور باطل افزایش دستمزد و شرایط بهتر کار هیچ راه برون رفت از نظام کار مزدی نیست. مبارزه کارگران برای شرایط بهتر زندگی امری طبیعی و جبری است اما این تنها بر بستر شوراهای کارگری لغو کار مزدی است که کارگران را برای جامعه سالاری کارگری تربیت میکند.
نمودار تقسیم حرکات کارگری ایران بر اساس نوع حرکت و جنبش در شش ماه اول سال، سه ماهه سوم (مهر آبان و آذر)، دی، بهمن و تا 24 اسفند ماه 1395 (بر حسب درصد)
تعداد اعتصابات از نظر قدر مطلق نیز افزایش یافته است بطوری که در شش ماه اول سال، 71 اعتصاب (تقریبا 12 اعتصاب در ماه)، در سه ماهه سوم 76 اعتصاب (25 اعتصاب در ماه)، 34 اعتصاب در ماه دی، 37 اعتصاب در ماه بهمن و تاکنون 49 اعتصاب در اسفند صورت گرفته است که این خود نشان میدهد که تعداد اعتصابها در سه ماهه آخر سال 1.5 برابر تعداد آن در سه ماهه سوم بوده است.
البته اعتصاب برای بازپسگیری دستمزدها نیز تلاش در عقب راندن سرمایه و دولت آن است و هنگامی که ما رشد آن را در طولانی مدت ملاحظه میکنیم میتوان از جنبش حقیقی کارگری صحبت کرد حتی اگر این منجر به سازمانیابی نطفههای شورائی کارگری نگردد. در مورد کارگران «گروه ملی صنعتی فولاد اهواز» در این ماه دیدیم که پیگیری آنها در ادامه اعتصاب نوزده روزهاشان که هم زمان با اعتراضات تودههای کارگر خوزستان به وضع اسفناک و خفقانآور ریزگردها بود پایان نسبتا خوشی داشت و سرمایهداران را در تهاجماتشان به حداقلهای زندگی کارگران قدری عقب راند. اما اگر دستآورد آنها فقط به همین محدود شود و ما را برای نبردهای بعدی آماده نکند پیشرفتی حاصل نشده است زیرا دفعه بعد کارگران میبایست مانند گذشته از صفر آغاز کنند و این جز اتلاف نیروی آنها و خستگی از تکرار اشتباهات و تجربیات گذشته ثمری نخواهد داشت. ادامه اعتصابی که به درازا بکشد لزوم سازمان پیگیر و توان مالی بالایی را ایجاب میکند و این چیزی است که کارگران «فولاد اهواز» میبایست از هم اکنون در فکر آن باشند زیرا این آخرین نبرد طبقاتی آنها نبوده و نیست. بی شک در روند کسب چنین سازماندهی و توان مالی دولت سرمایه و نهادهای سرکوبگر آن بیکار نخواهند نشست اما کارگران زیر فشار فقر، بیکاری، از ترس گرسنگی و نداشتن سرپناه و برای کسب حداقل معیشت خود مجبورند دست به اعتصاب و اعتراض بزنند و در این روند تکرار اشتباهات گذشته و عدم سازماندهی لازم سرانجام مصیبتباری را به همراه میآورد که هجوم لجام گسیختهتر و سبعانهتر دولت سرمایه از تبعات آن است. حرکات کارگری تا کنون و در این سال چند مرحله را پشت سر گذاشته است. از مرحله ابتدایی اعتراضات انفرادی و قانونی، نامه و عریضه نویسی فراتر رفته و میزان این نوع تقاضاهای عاجزانه و بی ثمر از مسئولین سرمایه و دولت آنها دم به دم کاهش مییابد و بر اعتراضات جمعی و سازمان یافته و اعتصاب افزوده میگردد. ادامه اعتراضات کارگری، گذشتن از مرحلهی مخالفتهای انفرادی، نامهنگاری و تمنا از درگاه دولت سرمایه و ایادی آن به اعتصاب، ادامه چندین روزهی برخی اعتصابات و همچنین افزایش تعداد کارگران شرکت کننده در این نوع حرکات کارگری آیا به معنای پشت سر گذاشتن مراحل ابتدائی مبارزه طبقاتی نیست. ما بزودی به بررسی مبارزه کارگران ایران در طول سال 1395 مینشینیم و جمع بستی از آن ارائه میدهیم.
ابراهیم پاینده
اسفند 1395