انتخابات در جهان سرمایهداری ، رقابت میان سرمایهداران بر سر چگونگی برنامهریزی استثمار فروشندگان نیروی کار و حفظ مناسبات کار مزدی است. هر کدام از جناحهای بورژوازی میکوشند تا سکاندار سفینه قدرت سرمایه باشند و از این طریق بهترین راهکارها را برای سرکوب کارگران به کار گیرند. بیشترین اضافه ارزشها را برای طبقه سرمایهدار تامین و تضمین نمایند. آنها در تبلیغات خود با دروغ و تزویر چنین وانمود میکنند که دولت ما بیشترین رفاه و آزادی را تامین خواهد کرد!!!! دولت خود را دولت ماورای طبقاتی و دوست مردم معرفی میکنند!! تا با این حیله کارگران را به پای صندوقهای رای بکشانند. در پارهای ممالک از جمله امریکا و جوامع اروپایی، احزاب بورژوازی برنامههای اقتصادی و سیاسی خود را اعلام میکنند. آنها تبلیغ این برنامهها را ساز و کار شستشوی مغزی و تحمیق تودههای کارگر میسازند. از آزادی انتخابات و حق رأی آزاد سخن میرانند!! و حق «انتخاب» میان برنامهها یا افراد طبقه مسلط را آزادی تام و تمام کارگران میخوانند!!! از منظر بورژوازی کارگران تنها آزادند که به بقای نظام جهنمی سرمایهداری رأی دهند و این یا آن شیوه تحمیل جنایتها و فقر و فلاکت هایش بر زندگی خود را صحه گذارند. در جوامعی نظیر ایران سرمایهداری خود را نیازمند راه اندازی علم و کتل شستشوی مغزی «انتخابات آزاد» نمی بیند. در اینجا سرمایه و ماشین دولتی سرمایهداری متناسب با شرایط و نیازهای روز پروسه ارزش افزائی سرمایه سرنوشت آراء را مشخص میسازند. زمانی احمدی نژاد و زمان دیگر روحانی را به عنوان لایق سکانداری سفینه در حال غرق سرمایه پیش روی توده کارگر قرار میدهند.
آنچه در فوق اشاره رفت سیاست بورژوازی در مقابل طبقه کارگر است. سیاستی که بورژوازی برای استثمار طبقه کارگر به کار میبرد. دولت سرمایه صرفاً از نیروی سرکوب برای مطیع کردن کارگران استفاده نمی کند. تمامی راهکارها و اهرمهای دیگر را هم مورد بهره برداری قرار میدهد. همانطور که در سالهای جنگ، با هزار حیله و تزویر زیر نام دفاع از میهن و یا دفاع از اسلام، کارگران را راهی میدانهای جنگ و قربانگاه میکردند. جنگی که یگانه دستاوردش برای کارگران فقر و فلاکت و کشته شدن و آوارگی و سیه روزی بدون هیچ حد و مرز بود. ما با نظام سرمایهداری روبرو هستیم . ضد این مناسبات میباشیم. خواستها و مطالبات طبقاتی خود را داریم . دولتها از هر سنخ و زیر هر نام، اصولگرا، اصلاح طلب یا اهل اعتدال!!! ابزار نظم بردگی مزدی و سلاح دست سرمایهداران علیه ما هستند. از منافع طبقه خود دفاع میکنند. ریشه کل بدبختیهای ما در وجود سرمایه است. تا زمانی که این مناسبات حاکم است آب خوش از گلوی ما پایین نمی رود. ما خواست هایی داریم که به اشکال مختلف آنها را پیگیر بوده ایم. اما تاکنون نتوانسته ایم آنها را محقق سازیم. مطالبات روز ما افزایش دستمزد، پرداخت مزدهای معوقه، تأمین بهداشت و دارو درمان و آموزش و امکانات معیشتی است. نسل بعد از نسل سرمایه تولید کرده ایم. دنیا را از سرمایه پر ساخته ایم اما خود در آتش فقر و گرسنگی میسوزیم. با شکم گرسنه سر بر زمین میگذاریم، کودکان خردسال ما محکوم به تحمل گرسنگی و کار شاق و کشنده بیش از یک شیفت در روز هستند. بخشی از طبقه ما کنار خیابانها و داخل پارکها و در گورها میخوابند. حاصل کار ما باید صرف رفاه ، بهداشت و ایمنی محیط کار ما شود. کارگران شهر داریها و معادن بارها اعتصاب و اعتراض کردهاند. اما چیزی عایدشان نشده است . بخشی از همزنجیران ما در میتینگهای تبلیغاتی سازمان یافته توسط جناح روحانی به شرایط اسفناکی که برای ما بوجود آورده اند اعتراض کردهاند. تعدادی از معدن کاران یورت در رابطه با جنایات سرمایه که باعث مرگ و دفن شمار کثیر همزنجیران ما در اعماق خاک شد فریاد اعتراض بلند کردهاند. آنها روحانی رییس دولت سرمایه را به چالش کشیدند. سرمایهداران و دولتمردان و عوامل آنها اعتراضات ما را سرکوب میکنند. در غیر این صورت فریاد قهر ما را به نفع جناح خود و برای چالش رقیب مصادره و گور و گم مینمایند. همانطور که دیدیم برای ساکت کردن خانوادهها نیروی سرکوب را وارد میدان جنگ علیه کارگران کردند. در مقابل این همه جنایت، بی حقوقی و فقر ناشی از سلطه سرمایه راهی جز مبارزه با سرمایه در پیش روی نداریم. باید با قدرت به مقابله با سرمایه برخاست. نه با خواهش و تضرع، نه به شیوه رفرمیستهای چپ و راست که دخیل بستن به سرمایه را تبلیغ میکند. ما نیروی عظیم کارگری باید برای نجات خود و همزنجیران به پا خیزیم. قدرت خود را در مقابل سرمایه به نمایش بگذاریم . در مقابل فجایعی که سرمایه بر سر همزنجیران ما آوار میکند سکوت نکنیم. یا به همدردی صرف بسنده ننمائیم. جدال دولتیان در انتخابات بر سر سهم خواهی در قدرت ، چگونگی مهندسی تولید ارزش اضافی، روابط با دیگر کشورها ی سرمایهداری و این قبیل مسائل است. موضوعاتی که هیچ ربطی به ما کارگران ندارد. ما با کل نظام سرمایهداری تضاد داریم. تودههای طبقه ما اسیر بدترین شرایط هستند. دستمزدهای به غایت پایین ، بی خانمانی، مزدهای معوقه ، قرار دادهای سفید امضاء و هزاران گرفتاری دیگر بر سر ما آوار است. این شرایط اسفناک محصول حاکمیت نظام ضد بردگی مزدی است. فشار سرمایه هر روز بر زندگی ما افزون و افزونتر میشود. چرا؟ به این خاطر که زبون و فرومانده شده ایم. کل سرمایههای دنیا را ما خلق میکنیم. کل قدرت جهان نیز قدرت سرمایه است، که توسط ما تولید شده است. آیا شرم آور نیست که ما با داشتن چنین نقشی تا آنجا سقوط کنیم که آتش بیار معرکه انتخابات بخشهای مختلف بورژوازی گردیم؟ سرمایهداران انتخابات برگزار میکنند تا پایههای قدرت خویش را محکم سازند، تا بقای سرمایهداری را تضمین کنند. تا این نظام بربرمنش را بر ما تحمیل نمایند. تا ما را در باتلاق فقر و فلاکت و گرسنگی و آوارگی و ذلت غوطه ور نمایند. آنها انتخابات را برای این میخواهند و فاجعه است که ما نیز آن کنیم که آنان میخواهند!!! بیایید یکصدا و متحد خروش بر داریم که انتخابات مسأله ما نیست. ما خواستار نابودی سرمایهداری میباشیم، خواستار تسلط تام و تمام بر کار و محصول کار و سرنوشت کار و تولید و زندگی خویش هستیم. برای این کار راه میافتیم و قدرت تاریخ آفرین طبقه خود را سازمان میدهیم. این قدرت را شورائی و سرمایه ستیز متشکل میسازیم و علیه سرمایه اعمال میکنیم.
سروش زراعتیان
اردیبهشت 96