” فروش کودکان با بهای نازل برای تامین هزینه مواد مخدر پدر و مادر” ، ” فروش نوزاد به قیمت 200 هزار تومان”، “بازار سیاه کودک فروشی” ، “فروش دختری سیزده ساله به قیمت 2.5 میلیون تومان در زاهدان”، “واگذاری پسر بچه 6 ساله و نه ماهه : تحویل مهر ماه 95 مبلغ : توافقی” ، ” یش فروش نوزادان در رحم مادران معتاد” تمام این نوشتهها نمایانگر بخشی از پدیده نفرتانگیزی است که مدتهاست در جامعه باب شده است. اخباری از این دست در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی دست به دست میگردند. حتی سایتها و رسانههای حکومت سرمایه نیز که معمولا سعی در لاپوشانی و کمرنگ جلوه دادن وقایع و اتفاقاتی از این دست دارند، به دلیل گستردگی این اخبار، ناچار از انتشار بخشی از آنها هستند. خبرگزاری ایرنا علت اصلی خرید و فروش نوزادان را “ناباروری زوجهایی” میداند که از راه قانونی نتوانستهاند سرپرستی فرزندی را به دست آورند. سایت تابناک مشکلات معیشتی را که دولت فعلی قادر به حل آنها نبوده عاملی میداند که برخی خانوادهها را مجبور به فروش کودکان خود نموده تا معاش بقیه افراد خانواده تامین گردد. سرمایهداری و حکومت مدافع آن هیچگاه دلایل اصلی و ماهوی نه تنها این پدیده شوم، بلکه سایر مصیبتهایی را که بر سر انسانها آورده و میآورد نشان نمیدهد. بر عکس میکوشد تا زمین و آسمان را به هم ببافد تا نشان دهد تمام بدبختیها و فلاکتهای جامعه انسانی در سوء مدیریتها، عدم رعایت استانداردهای جامعه مدنی توسط شهروندان، بها ندادن به اصول زندگی مدرن و مانند اینها است!! دولت و نهادهای نظم سرمایه صدها و صدها دلیل جور میکنند تا ریشه واقعی این بدبختیها را از چشم کارگران بپوشانند، تا القاء کنند که گویا این جنایتها و مصیبتها از سرمایه نمیجوشند و سرمایهداری میتواند بدون این فاجعهها هم وجود داشته باشد!!. واقعیت اما چیز دیگری است. بنمایه نظام سرمایهداری سودآوری است. نظمی که صدر تا ذیل آن بر محور سود میچرخد. انسان و هر چه هست و نیست را در خدمت سودآوری میخواهد. بقای خود را در این میبیند که تمام دنیا و هر آن چه در آن هست را به ابزاری برای سود بیشتر تبدیل کند. سرمایهداری انسان و هست و نیست او را قربانی سود میسازد و هر چه که سایه پیکار تودههای طبقه کارگر بر سرش سبکتر باشد این درندگی و جنایت را وسیعتر و فاجعهبارتر انجام میدهد. موضوعی که ما در ایران در وحشتناکترین شکل شاهدش هستیم. در کشوری که کارگران آن هر سال دهها هزار میلیاردها تومان در حوزههای مختلف صنعت، کشاورزی، ساختمان، معدن، نفت و گاز، پتروشیمی، نیرو و غیره اضافه ارزش تحویل سرمایهداران و دولت سرمایه میدهند، خود برای تامین نیازهای اولیه زندگی و آموزش و بهداشت خانوادههایشان باید به فروش جگرگوشههای خود روی نهند!!!. همه با چشم باز میبینیم که سرمایهداری به آخرین سنگرهای زندگی طبقه کارگر یورش آورده است. نیروی کار ارزان و شبه رایگان ما ولع سیریناپذیر سرمایه برای سود بیشتر را ارضا نمیکند، فرزندانمان را نیز بسان کالا در بازارهای سرمایه مورد خرید و فروش قرار میدهد. ما را زیر فشار گرسنگی و فقر مجبور میکند تا دست به کار فروش فرزندان خویش شویم. کودکان خردسال معصوم ما را مجبور میسازد تا خود را به مافیاهای فروش کودک، مافیاهای فروش اعضای بدن انسان، مافیاهای وادارسازی کودکان به گدائی در قبال لقمهای نان بفروشند. واقعیت این است که فرزندان ما در محاسبات سرمایهداران و نظام سرمایهداری و دولت سرمایه بی ارزشترین کالا هستند. هیچ یک از جناحهای بورژوازی از اصول گرا گرفته تا اصلاح طلب تا اپوزیسون به تنها چیزی که نمیاندیشند، حداقل معیشت و اساس زنده بودن یا نبودن ما و کودکان خردسال ما است. بدبختی و فلاکت را بنگریم که چگونه علقهها و پیوندهای عاطفی پدر و مادر با فرزندان نیز بازیچه دست سرمایه و تولید سود سرمایهداران میگردد. پدر یا مادری به فروش فرزند خود رضا میدهند تنها به این خاطر که بضاعت نگهداری و امکان تأمین نان او را دارا نیستند. همه اینها در جامعهای صورت میگیرد که سرمایهی سرمایهدارانش سر به آسمان میساید. که حجم سرمایهی سرمایهدارانش با سرمایه سرمایهداران قطبهای عظیم سرمایه جهانی برابری میکند. که میزان اضافه ارزشهای سالانه خودروسازیهایش از سود عظیمترین غولهای خودروسازی دنیا بیشتر است. همه این جنایتها و سبعیتها علیه کودکان در جامعهای صورت میگیرد که کوه عظیم اضافه ارزشهای حوزه نفت و گاز و همه حوزههای دیگر چشم عظیمالجثهترین غولهای صنعتی و مالی دنیا را خیره میکند. این درندگیها و بربریتها در جامعهای اتفاق میافتد که کاخها و ویلاهای سرمایهداران و دولتمردان و روحانیون و امامانش خواب از چشم صاحبان غول پیکرترین تراستهای سرمایهداری دنیا ربوده است. با توجه به شرایط بحرانی که سرمایهداری ایران با آن روبروست و با تلاش سبعانه طبقه سرمایهدار و دولتش برای جلوگیری از کاهش سودها، بدون هیچ شک در آینده نزدیک شاهد حملههای گستردهتر این نظام به زندگی خویش و به آخرین لقمه نان فرزندان خود خواهیم بود. سرمایهداران باز هم با توحش بیشتر و درندگی افزونتر معیشت ما را هدف خواهند گرفت. دخیل بستن کارگران به بخشهایی از حکومت، بیراهه رفتنها، تنها و تنها نیرویمان را هرز خواهد برد و به ماندگاری نظام سرمایهداری با تمام گند و کثافاتش کمک خواهد کرد.
قدرت ما در اتحادمان است. شوراهایی که به نیروی خود تشکیل خواهیم داد تنها ابزار ما برای دستیابی به خواستهها و مطالباتمان است. تنها سنگری که میتوانیم در پشت آن در مقابل هجوم سرمایه به زندگیمان مقاومت کنیم و متقابلا آن را عقب برانیم شوراهایی است که باید در محیطهای کار و زندگی خود بر پای داریم.
پرویز همراه
خرداد 1396