حاصل کار هزاران کارگر صنایع پارس جنوبی در این واحد بزرگ صنعتی 150 هزار کارگری، سرمایه و باز هم انباشت سرمایه است. در اینجا کارگران ابتدا از لایههای زیر زمین و آب، مخلوطی از گاز و مایع را استخراج میکنند. موادی که بعد به شکل کالاهای مختلف در میآید، به فروش میرسد و دنیای ارزش اضافی حاصل استثمار توده کارگر را نصیب صاحبان سرمایه میسازد. سال گذشته نزدیک به 125 میلیارد متر مکعب گاز توسط کارگران در این منطقه تولید شد که 78 درصد آن صادر گردید و 24 درصد آن در بازار داخلی ایران به فروش رفت. در همین مدت حاصل کار کارگران پالایشگاههای این منطقه 28 میلیارد متر مکعب گاز ترش بود که زندگی نه تنها آنان بلکه میلیونها کارگر دیگر را در تمامی منطقه خوزستان، کهکیلویه و بوشهر را در معرض اثرات مخرب خود قرارداد. مقدار گوگرد تولید شده (اعم از آن چه که از گاز ترش بعنوان ماده اولیه و دیگر ترکیبات گوگردی بدست آمد) 520 هزار تن بوده که تقریبا همه آن صادر گردیده است. بوتان تولید شده بیش از یک میلیون تن بوده که بخش اعظم آن صادر گردیده و بخش کوچکی بعنوان ماده اولیه به سرمایهداران پالایشگاههای داخلی فروخته شده است. پروپان تولید شده در همین مدت یک میلیون و 650 هزار تن بوده است و از همه مهمتر در طول سال پیش مجموعه میعانات گازی که توسط کارگران پالایشگاههای این منطقه تولید شد و صادرات آن سودهای آسمانی به بارآورد 203 میلیون بشکه شد. پروسه تولید کالاهای چنین گران قیمت دیگر در این حوزه داستان هر روزه زندگی کارگران فقر زده، بدون دستمزد، بی جا و مکانی است که بیتوته آنها همین پالایشگاه هایی است که در آن تولید میکنند.
هدف در این جا و این نوشته بررسی حوادث کار اعم از آتش سوزی، انفجار و غیره نیست. و نیز در این جا به بررسی تخریبات محیط زیستی وسیعی نظیر تاثیرات گلخانهای مواد و گازها نمیپردازیم. بلکه فقط اشاره به موارد و به ویژه طرح پرسش هایی در رابطه با پروسههای کار و تولید است که در آن کارگران بطور مستمر مورد هجوم مواد، گازها و پروسههای فیزیکی و شیمیایی قرار میگیرند. این موارد شامل محیط زندگی نیز میشود چرا که انبار کردن برخی محصولات، کالاها و ضایعات پروسههای تولید حتی در فضای پوشیده میتواند موجب ضایعات زیست محیطی گردد.
مخازن گاز حوزه خلیج فارس که بین ایران و قطر تقسیم شده است حاوی انواع هیدروکربن هایی است که هر یک به تنهایی و طبیعتا در مجموع با نیروی کار اندک و سرمایه ثابت سنگین به ارزشهای اضافی هنگفتی میانجامد. بطور مثال مایعات گازی به راحتی به بنزین، نفت سفید، سوخت جت و گازوئیل تبدیل میشوند و با نفتهای مرغوبی نظیر نفت کویت در این حوزهها رقابت میکنند. گاز هایی نظیر متان و اتان در پتروشیمی و تولیدات آن بکار میروند و به تولید انواع پلی مرها از جمله انواع پلاستیک میانجامند. در این مورد لازم به ذکر است که صنایع پتروشیمی ایران بزرگترین تولید کننده متانول یعنی ماده اولیه پلاستیک در خاورمیانه است و از این طریق سودهای کلانی نصیب سرمایهداری ایران میکند. گازهای دیگری نظیر پروپان و بوتان نیز در انواع سوخت و تولیدات شیمیایی بکار میرود و یکی از اقلام صادرات سرمایهای ایران میباشد. روال کار این گونه است که پیش از هر چیز مجموعه گازی متشکل از مواد زاید (غیر سود ده به اندازه کافی) جدا گردد. در تمامی این پروسهها میبایست ترکیب گازی و سیال این مجموعه حفظ شود و آن سیستم تثبیت میعانات گازی (Condensate Stabilization) است.
1. مایعی که برای این منظور استفاده میشود مونواتیلن گلیکول (MEG) همراه با آب است. این ماده سمی است که به راحتی به کلیهها صدمه میزند. از طریق روده جذب خون میگردد و بوسیله آنزیم الکل بدن، به متابلیتهای خطرناک تبدیل میگردد. این محلول میبایست در جای سرد و در محفظههای بسته نگهداری شود و کارگرانی که با آن سر و کار دارند میبایست به ماسک، لباس محافظت و محیط با تهویه مطلوب مجهز باشند. پروسه مهمتر بعدی در زیر توضیح داده میشود. و آن شیرین کردن گازهای ترش است.
2. مهمترین دلایل جدا کردن گاز هیدروژن سولفید و گاز کربنیک (مجموعه گازهای ترش، Sour Gas ) از بقیه گازها در پروسه صنایع گازی و تهیه میعانات گازی بالابردن بازدهی محصول کار است. بدین معنی که گازهای فوق به دو دلیل از گاز طبیعی جدا میگردند. یکی عدم سود دهی به اندازه کافی این دو گاز است و دیگری که مهمتر نیز میباشد کاهش قدرت تخریبی این دو گاز بر سیستمها، مخازن و لولهها و مسیرهای عبور گاز با جنس فلز میباشند. بطوری که این دو گاز که در واقع همراه بخار آب اسید هستند، وسایل فوق را به سرعت تخریب مینمایند. لذا جدا کردن تا حد ممکن این دو، نه جهت ایمنی کارگران بلکه فقط به سبب بالا بردن بارآوری کار و کاهش هزینههای تولید است. در پروسه شیرین کردن گاز از ترکیبات شیمیایی بنام آمینها استفاده میشود. آمینها نزدیکترین ترکیب شیمیایی به اسیدهای آمینه یعنی واحد پروتئینها هستند. از همین جا میتوان فهمید که در بدن موجودات زنده از جمله انسان به راحتی جذب میشوند و تاثیرات مخرب گوناگونی بر هورمونها، سایر پروتئینها که نقشهای مهمی در متابولیسم بدن و انتقال فرمان دارند، میگذارند. آمینها بر روی سیستم دی.ان.ای و ژنها نیز تاثیر میگذارند و آنها را از فرم طبیعی خارج میکنند. همه این موارد به انواع امراض خطرناک اعم از سرطان، آلرژی، ضایعات ژنتیک و حتی عروقی میتواند بیانجامد. قبل از هر چیز باید دانست که هر قدر مولکول آمین کوچک باشد قدرت تخریبی آن در بدن بیشتر خواهد بود. من در این جا پنج آمین که در صنایع گازی ایران برای شیرین کردن گازهای ترش استفاده میشود را به ترتیب بزرگ بودن مولکول نام میبرم. اتانول آمین (ETA)، دی ایزوپروپانول آمین (DIPA, Isopropanol amine)، دی اتانول آمین (DEA)، دی گلیکول آمین (DGA)، متیل دی اتانول آمین (MDEA) همه این آمینها در حرارت معمولی مایع هستند.
تمامی این آمینها در تماس با پوست، چشم، تنفس و تماس با دهان موجب مسمومیت میگردد.
3. در صورت انتشار هر یک از این مواد میبایست هر کارگر آموزش مناسب ندیده از منطقه خطر دور شود. مناطق اطراف را تخلیه کرده و کارگران غیر ضروری و محافظت نشده را از محل دور کنند. از تنفس و تماس با اشیاء آلوده ممانعت شود. در محل میبایست دستگاه تهویه مناسب بکار افتد و میبایست مطمئن بود که مواد تهویه شده به مخازن مناسبی منتقل میشود.
این مواد برای محیط زیست یعنی آب، هوا و خاک و موجودات زنده آن خطرناک هستند لذا میبایست کمال کوشش به عمل آید که محیط زیست و کار آلوده نگردد و در صورت وقوع بلافاصله پاک شوند.
برای این کار لازم است که کارگرانی که جهت تمیز کردن محیط آلوده کار میکنند به ماسک، لباس کار تمام پوش، دستکش و عینک مخصوص مجهز باشند. تمامی راههای ریزش آمین به مجاری فاضلاب، آبهای سطحی و عمقی مسدود شود. تمامی مواد ریخته شده بوسیله مواد جذب کننده نظیر ماسه نرم، خاک، سیلیس نرم و یا Vermiculite مناسب جمع آوری شود. این مواد جذب کننده سپس در محفظه معینی نگهداری شوند تا در فرصت مناسب به شرکت مسئول برای از بین بردن آن تحویل شود.
جایی که آمینها نگهداری میشوند میبایست از محل رفت و آمد کارگران دیگر بدور باشد. ظروفی که این مواد در آنها نگهداری میشوند میبایست در محیط محفوظ بدون نور خورشید، سرد، خشک، با تهویه کامل و دور از مواد اسیدی باشد. کارگرانی که با این مواد کار میکنند میبایست به ماسک، عینک مخصوص ایمنی و لباس مخصوص مجهز باشند. جهت اطلاعات بیشتر به برگ اطلاعات ایمنی (SDS) ، Safety Data Sheet مراجعه کنید. این احتیاطهای ایمنی ضروری هستند اما با وجودی که در اساسنامهها و اوراق سرمایهداران نوشته شده اند و عینکها بعضا خریده میشوند و گاهی لباسهای ایمنی نیز وجود دارند. اما شدت کار مانع از آن میشود که اینها بکار روند. حتی در اروپا نیز این مهمترین مسئله کارگران است. وسایل ایمنی با وجودی که در دسترس میباشند اما به ندرت استفاده میشوند زیرا شدت کار اجازه استفاده از آنها را نمیدهد. باید توجه داشت که در تمامی این پروسهها گازها دائما سرد وگرم میشوند لذا کارگران دائما در معرض تماس و استنشاق این گازها میباشند.
4. هیدروژن سولفید H2S
در نفت خام وجود دارد اما مقدار آن در گازهای طبیعی تا میزان 90% و در موارد معمولی (4 ppm) نیز میرسد از این رو جدا کردن آن از سایر گازها و تبدیل گاز به مایعGTL, (Gas to Liquids) در صنایع گاز جنوب ایران یکی از مهمترین روندهای تولید گاز است که در بازارهای جهانی و داخلی سودهای کلان از ارزش اضافی تولید شده کارگران نصیب سرمایهداران میکند. گاز هیدروژن سولفید که بیرنگ است دارای بوی تخم مرغ گندیده میباشد و بسیار سمی است. در غلظتهای معین باعث سر شدن و از بین رفتن حس بویایی میشود. خطرات بعدی که کارگران این صنعت را تهدید میکند نیز از همین جا آغاز میشود که کارگرانی که در معرض این گاز قرار میگیرند از شدت وغلظت آن بعد از مدتی استشمام در اثر بی حسی حواس بویایی، بی اطلاع شده و به بی هوشی و عدم رسیدن اکسیژن به بدن در خطر مرگ قرار میگیرند. حس بویایی انسان از حدود 0.2 ppm (Parts per million) یا یک ذره در یک میلیون قادر به شناخت این گاز میشود. در غلظت 25 ppm احساس شدید بوی تخم مرغ گندیده به مشام میرسد. در حدود 100 ppm این گاز شیرین مزه میگردد و بین 150 ppm تا 300 ppm حس بویایی از کار میافتد و آثار مسمومیت ظاهر میشود. این آثار عبارتند از سوزش چشم، کاهش قدرت بینایی، تاثیرات مخرب بر دستگاه تنفسی و کاهش انتقال اکسیژن به بافتهای بدن. سایر عوارض استشمام این گاز عبارت از: 10 ppm تا 50 ppm ناراحتی چشم و بینایی. 50 ppm تا 100 ppm افزایش این ناراحتیها و مشکلات تنفسی و بعد از یک ساعت تنفس در این فضا آثار مسمومیت آغاز میشود. 100 ppm تا 200 ppm سرفه ممتد، ناراحتی بینایی و سرگیجه 10 دقیقه دراین فضا باعث افزایش چشمگیر این عوارض و بعد از چند ساعت تنفس در آن مسمومیت شدید و کمبود اکسیژن آثار مرگ ظاهر میگردد. 500 ppm تا 1000 ppm بیهوشی و از کار افتادن دستگاه تنفس و مرگ فرامیرسد. بنابر این مدت زمانی که کارگران در معرض این گاز هستند مهم است. بطوری که در مناطقی که وجود گاز در حد 10 ppm باشد، هشت ساعت کار در روز مجاز است و آن هم بایستی بین کار، کارگران در محیطی دور از وجود گاز استراحت کنند. حتی پریودهای استراحت بعد از چند روز کار نیز به سلامت کارگران در چنین محیطی کمک میکند.
از گازهای دیگری که در پالایشگاههای منطقه عسلویه و دیگر پالایشگاه هایی که میعانات گازی تولید میکنند و برای سلامتی انسان و حیوانات بسیار مضر است گاز کربنیل سولفید است. این گاز بیرنگ است اما بوی زنندهای دارد. کربنیل سولفید در تهیه بسیاری از آفت کشهای گیاهی به عنوان ماده اولیه استفاده میشود. تنفس آن، موجب تنشهای تنفسی میگردد و استنشاق 1000 ppm (%0.1) آن به بیهوشی و مرگ میانجامد (مرگ ناشی از کار افتادن دستگاه تنفسی و خفگی) در برخی موارد مرگ ناگهانی را سبب میگردد که هیچ علائمی از قبل ندارد و این در حالی است که این گاز بوی زنندهای دارد. در آزمایش بر روی موشها میزان 1400 ppm (%0.14) آن موجب مرگ آنها در مدت 1.5 ساعت گردیده و میزان 3000 ppm (%0.3) آن موش را در مدت 9 دقیقه از پای در میآورد.
5. علاوه بر اینها تقریبا تمامی گازها و مایعاتی که از زمین استخراج میشود و یا در پروسههای تولید کالایی تولید میشوند از متان که سادهترین ترکیب شیمیایی در طبیعت است تا سایر ترکیبات پیچیدهتر و سنگینتر برای انسان و محیط زیست مضر هستند. گاز متان که از جانب سرمایهداران به گاز شهری معروف شده است هنگامی که کارگران در معرض دائمی آن قرار میگیرند به ناملایمات عصبی و سرانجام رعشه و صرع میانجامد. لذا تصوری که فرهنگ سرمایه در ذهن ما از بی خطر بودن این مواد ایجاد میکند، دروغ و گمراه کننده است. مثال گویای این پلاستیک، مواد شتشوی و مواد مختلف تمیز کردن خانه است. امروزه ما با اطلاعات نسبتا وسیعی که از تخریبات پلاستیک در طبیعت، بدن انسان و آبزیها ایجاد میکنند، به دست آورده ایم به این پدیده مانند هر اپیدمی دیگری مینگریم. لذا موادی که در محیط کار مجتمعهای پارس جنوبی بکار میروند و در پروسههای تولید به محصولات مختلف تبدیل میشوند هیچ یک با بدن انسان و طبیعت مهربان نیستند حتی اگر ما به آنها عادت کرده باشیم و یا سیستم تولید کالا و فروش در سرمایهداری آنها را طبیعی جلوه دهند.!!
ابراهیم پاینده
تیر 1396