اسطورهها، بیان افسانهای پندارها، باورها و خرافههای مستولی بر زندگی انسانها در گذشتههای دور و هزارههای پیشین تاریخ هستند. فراموش نکنیم که تصورات، توهمات، افکار و رؤیاهای مسلط هر دوره را معمولا طبقات حاکم آن دوره میبافند و سلاح استیلای خود میسازند، درست به همین خاطر خرافهها، افسانهها و پندارهای مسلط اعصار، علی العموم با ملاط دین و ناسیونالیسم به هم جوش خوردهاند. به چند نمونه از اسطورههای ملی و مذهبی ایرانیان توجه کنیم:
* رستم، دیو سپید را کشت. | * نوح تمام حیوانات را سوار کشتی کرد. |
* داوود، جالوت را کشت. | * کیکاووس به وسیله عقابها پرواز کرد. |
* کاوه، ضحاک را از بین برد. | * سلیمان بر قالی پرنده سوار میشد. |
* موسی، فرعون را از بین برد. | * داراب را زنی در سبد روی آب پیدا کرد. |
* آرش با تیر کمان مرز ایران و توران را تعیین کرد. | * موسی را زن فرعون در سبد روی آب پیدا کرد. |
* فریدون و یارانش از دجله گذشتند. | * یونس در شکم نهنگ زندگی کرد. |
* موسی و یارانش از دجله گذشتند. | * رستم 700 سال عمر کرد. |
از دوش ضحاک مار رویید. | * نوح 950 سال عمر کرد. |
* سیاوش در برابر وسوسه نامادریاش سودابه ایستادگی و پرهیزگاری کرد. | * یوسف در برابر وسوسه نامادریاش زلیخا ایستادگی و پرهیزگاری کرد. |
بازار فروش اسطورهها در ایران بسیار داغ است؛ زیرا که هر دو رویکرد ملی و مذهبی بورژوازی نیاز بسیار زیادی به عایدات حاصل از داد و ستد این خرافهها دارند. ناسیونالیسم و شریعت، تاریخاً سلاح دست حاکمان و استثمارگران بودهاند. بورژوازی به ویژه در شرایط خاص، به رغم آنچه خیلیها میپندارند بسیار شیادتر و ماهرتر از همه اسلاف خویش، برای تحکیم پایههای قدرت خود و برای شستشوی مغزی و سرکوب فکری تودههای کارگر از این سلاحها بهره میگیرد. همین الان هر دو رویکرد درون طبقه سرمایهدار ایران برای این کار و برای حصول همین هدفهای زشت بساط مسابقه پهن کردهاند. هر کدام میکوشند تا اسطورههای خود را حقیقت و معجزه!! و اسطورههای دیگری را افسانه و خرافه القا کنند. چرا آنها برسر مشتی خرافه، این همه هیاهو و جدل راه میاندازند؟ چرا در تمامی جامعه، در کوچه و خیابان، در مهمانیها و محافل خانوادگی و در اینترنت و تلگرام پیرامون این اسطوره و آن افسانه هیاهو بر پای میکنند؟ پاسخ ساده است: در شرایط اجتماعی و سیاسی روز ایران، دو جناح متفاوت سرمایهداران، آنها که در حکومتاند و آنهایی که دستشان از حکومت کوتاه است یا سهم کمتر دارند، برای پیشبرد الگوهای اقتصادی و اجتماعی خویش در پشت این هیاهوها سنگر گرفتهاند. در پس جدال اسطورهها، در پس جدال بر سر تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام، جدال دو اردوگاه سرمایه در جریان است. هر دو رویکرد، مروج این دروغ بزرگ هستند که سرمایهداری مدل دلخواه آنان برای مردم آزادی و رفاه خواهد آورد!! این دو رویکرد در صددند با ترویج ایرانگرایی یا اسلامگرایی و یا همزیستی و تلفیق هر دو، برای الگوهای اقتصادی و اجتماعی خود از میان توده مردم یارگیری کنند. هر نوع آویختن به این یا آن اسطوره، غوطه خوردن در باتلاق توهم و افتادن در دام فریبکاریهای آنان است.
کارگران ضد سرمایهداری
شهریور 1396