رخدادهای روز کازرون مثل همه رخدادهای دیگر دستمایه انواع وارونه گوئی ها توسط نمایندگان فکری و سیاسی بورژوازی شده است. هیچ نوشتهای از کوه نوشته های تحلیل گران و مفسران درون و خارج ایران نمی توان یافت که در آن کمترین اشارهای به ریشه واقعی شورش روزهای اخیر شده باشد. از تاریخ کهن گرفته تا حقوق مدنی و شهروندی!! تا مطالبه آزادی وحق تعیین جغرافیایی زندگی!! و نوع این جعلیات ترجیع بند همه گزارشات و واکاوی ها است!!. پیش از هر سخنی تأکید کنیم که در کازرون نیز مثل هر نقطه دیگر ایران، فقر، فلاکت، گرسنگی، بی مسکنی، بی داروئی توده های کارگر بیداد میکند، امواج قهر و نارضائی و عصیان دهها هزار نفوس خانواده های کارگری همه جا آماده انفجار است و استثمارشوندگان کارگر زیر فشار درندگیهای صاحبان سرمایه از هر نوع فرصتی برای سر دادن فریاد اعتراض و طغیان قهر خود بهره میگیرند. این ها واقعیات بسیار بدیهی زندگی توده کارگر در اینجا همسان همه جاهای دیگر جهنم سرمایه داری است، اما نکته بسیار اساسی در همه این سالها، از جمله روزهای اخیر، مصادره فاجعه بار کل این نارضائی ها و قهر و طغیان ها، توسط بخش های مختلف ارتجاع هار بورژوازی، برای تسویه حساب های درونی خویش در یک سوی و سرکوب و خفه ساختن هر چه وحشیانه تر جنبش کارگری در سوی دیگر است. همواره چنین بوده است که با گسترش و تعمیق بحران اقتصادی سرمایه، زمزمه بازتقسیم جغرافیائی برخی استان ها یا شهرستان ها به ویژه حوزه های مساعدتر انباشت سرمایه و استثمار هلاکتبار نیروی کار شبه رایگان بر سر زبان ها میافتد. صاحبان سرمایه از همه سو به تکاپو در میایند تا با همدستی شرکای طبقاتی، در ساختار قدرت سیاسی، رقبا را تضعیف و موقعیت خود را تثبیت کنند. شاید گفته شود که هدف بازتقسیم ها استقرار گسترده تر نهادهای سیاسی، نظامی، قضایی و ایدئولوژیک برای کنترل بیشتر و سرکوب افزون تر است، در درستی این حرف شکی نیست، اما واقعیت آنست که حصول این منظور صرفا جزئی و آن هم جزء فرعی تر کار است. هسته اصلی ماجرا به جان هم افتادن وحوش سرمایه دار برای بازتقسیم سهام سود و سرمایه و مالکیت و قدرت است. جنجال دو شهر به جای یک شهر، پیشینه طولانی دارد. سؤال این است که چرا در این وضعیت خاص، در دوره تشدید طوفانی تر بحران اقتصادی، ابعاد حادثه تا این حد وسعت میگیرد، شهر سیمای واقعی جبهه های جنگ را پیدا میکند؟ سراسر منطقه مرکز استقرار قوای سرکوب، بگیر و بندهای وحشیانه و کشتار معترضان میشود. ریشه رخداد را باید در افول بی سابقه نرخ سودها، کوبنده تر شدن بحران اقتصادی، سبعانه تر شدن رقابت سرمایه داران و اجتناب ناپذیری جنگ میان آنها برای بلعیدن اضافه ارزش ها از حلقوم همدیگر دید. سرمایه داران تند، تند سرمایه های خود را از برخی حوزه ها خارج و در قلمروهای دیگری پیش ریز مینمایند. این کار قبلا در شکل تاسیس مناطق آزاد تجاری چاه بهار، کیش، اروند، تا حدودی بوشهر یا تاسیس استان البرز انجام میگرفت. در مورد کازرون باید به چند نکته اشاره کرد:
توده های کارگر کازرون سهم بسیار عظیم و چشمگیری در تولید اضافه ارزش ها دارند. در زمانی که روسیه به دلیل بحران کریمه از سوی غرب متحمل برخی تحریم ها شد، مواد غذایی و محصولات کشاورزی تولید شده توسط همین کارگران گرسنه ارزان بها بود که در تصاحب سرمایه داران استثمار کننده آنها، سیل آسا راهی آن کشور شد. توده کارگر شهری و روستائی کازرون تولید کننده اصلی محصولات دامی و کشاورزی استان های همجوار خود هستند. کازرون دارای مراکز مختلف کشت وصنعت، چندین کارخانه تولید سنگ و سرامیک و ابزار آلات صنعتی و خانگی، یک میدان نفتی مهم و تازه تاسیس واقع در بخش” خشت” و دو پتروشیمی در بخش های گره بالاده و نودان است. نیروگاه سیکل ترکیبی کازرون بزرگترین نیروگاه فارس و یکی از بزرگترین نیروگاههای تولید برق ایران است. مبادلات مربوط به خرید و فروش ماشین آلات سبک و سنگین در کازرون رونق وسیع دارد. همه خودروسازی ها و کارخانه ها مرتبط با آنها در کازرون نمایندگی و مرکز فروش دارند. سوای اینها یک مرکز مهم آموزشی ارتش و چند تیپ تکاوری سپاه در این شهرستان مستقر میباشد. کازرون از حیث منابع طبیعی و آبخیزی در قیاس با مناطق خشک جنوبی حوزه بسیار سودآورتری برای انباشت سرمایه است. با توجه به این داده ها میتوان دریافت که این شهر در شرایط حاضر و در تندباد بحران اقتصادی تا چه اندازه میتواند برای طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه داری ایران حائز اهمیت باشد. بر همین پایه است که این شهر میدان جدال باندهای مختلف طبقه سرمایه دار ایران و بخش های درون و حاشیه قدرت سیاسی است. طرح تبدیل کازرون به دو شهر به جای یک شهر دقیقا طرح حساب شده بخشی از بورژوازی برای به دست آوردن سهم بیشتر از حاصل استثمار این توده وسیع کارگر به زیان بخش دیگر است. با این طرح به ویژه از این لحاظ که منطقه بسیار مهم موسوم به “دشت برم” در حوزه شهرستان جدید التاسیس، قرار میگیرد، سرمایه داران و در رأس آنها سرمایه داران زمیندار کازرون حداقل برای مدتی بخشی از سودهای نجومی خود را از دست میدهند. شهرستان جدید در قیاس با کازرون نیروی کار شبه رایگان بیشتر و طبیعتا اضافه ارزش های بسیار انبوه تری را در اختیار رقبای این سرمایه داران قرار میدهد. جاده مواصلاتی کازرون با استانهای شمالی و جنوبی و همجوار هر چند بسته نخواهد شد اما از نظر حمل و نقل و ورود و خروج کالا زیان هایی را متوجه برخی سرمایه داران بویژه سرمایه داران زمیندار یا سرمایه داری کشاورزی کازرون خواهد کرد. زیان هائی که لاجرم سود و سرمایه بسیار نجومی تر رقبای آنها خواهد شد. آنچه در کازرون جریان دارد. جدال سرمایه داران بر سر تقسیم سودها است و آنچه موحش و فاجعه بار است تبدیل شدن توده های کارگر به ارتش فدائی این درندگان مردارخوار میباشد. حرف ما با کارگران این است که به جای تبدیل شدن به ساز و برگ تسویه حساب سرمایه داران، راه مبارزه علیه کل طبقه سرمایه دار و نظام بردگی مزدی را پیش گیرند. از همزنجیران خویش در خیزش عظیم دیماه بیاموزند، به اعتصابات عظیم همه جا گستر توده های طبقه خود در همین روزها نظر اندازند. به قدرت طبقاتی خود اتکاء کنند. این قدرت را سراسری، شورائی و ضد سرمایه داری سازمان دهند. حاصل دخیل بستن به این یا آن بخش وحوش بورژوازی سوختن در همین جهنمی است که کل طبقه ما اسیر آنست. وضعی که از همه لحاظ رعب انگیز است و باید بر آن نقطه پایان گذاشت. مشکل ما یک شهر و دو شهر بودن کازرون یا کازرون ها نمی باشد. ریشه فقر و فلاکت و آوارگی و گرسنگی و بی دراوئی و بی درمانی و گورخوابی و کل سیه روزی های ما در وجود سرمایه داری و نه چگونگی تقسیمات جغرافیائی است. بیائید لکه ننگ صف بستن پشت سر این یا آن مافیای سرمایه دار، این یا آن جناح حاکمان سرمایه را از دامن خود پاک کنیم. سر بورژوازی را از روی تنه خود بر داریم. آگاه و مصمم دست در دست هم گذاریم. همراه همه توده های طبقه خویش جنبش شورایی سرمایه ستیز خود را بر پای داریم. با قدرت این جنبش مطالبات اقتصادی، سیاسی، رفاهی و اجتماعی خود را بر بورژوازی تحمیل کنیم. جنبش خود را نیرومندتر سازیم و نظام بردگی مزدی را به خاک بسپاریم.
کارگران ضد سرمایه داری