ما معلمان، کارگران مزدی هستیم. نیروی کارمان را در بخش آموزش به فروش می‌رسانیم. جمعیت وسیعی از ما کارگران مولد هستیم و به طور مستقیم اضافه ارزش تولید می‌کنیم، اگر هم کارگر مولد نباشیم نیروی کارمان به همان اندازه نیاز چرخه ارزش افزائی سرمایه است. حاکمیت سرمایه در عرصه آموزش نوعی از مواد درسی را تدوین و تالیف می‌کند که پاسخگوی نیاز سرمایه است. معلمان یا کارگران آموزشی بایستی این دروس را به خورد دانش آموزان دهند که لازمه ماندگاریسرمایه‌داری است. بارها شاهد بوده‌ایم که معلمانی که خارج از چهارچوب نسخه‌پیچی دولت سرمایه مطالبی برای دانش‌آموزان تدریس کرده‌اند مورد بازخواست قرار گرفته‌اند. ما کارگرانی هستیم که با کارمان بر سرمایهسرمایه‌داران می‌افزاییم.سرمایه‌داری بنا بر رسالتش در راستای تکه تکه کردن جنبش کارگری از هیچگونه تحریف و وارونه‌سازی دریغ نمی‌کند، کارمند، معلم، پرستار و … را از صفوف طبقه کارگر جدا می‌سازد. بر خلاف آنچه بلندگوهایسرمایه‌داری می‌گویند ما معلمان یک صنف نیستیم. صنف متعلق به دوران قبل از نظام کار مزدی است. زمانی حتی زیر نام “چپ”، این بخش‌های طبقه کارگر را “خرده بورژوازی” می‌خواندند!! متاسفانه بسیاری از ما نیز تحت تاثیر فرهنگ مسلطسرمایه‌داری و باسر دادن شعار “کارگر و معلم”!! این جدائی را تبلیغ می‌کنیم.

ما کارگران بخش آموزش، صنعت، درمان و بهداشت، و سایر بخش‌ها، همه یک کل به هم پیوسته‌ایم و برای گرفتن مطالبات خود با طبقه‌ای متحد با طبقهسرمایه‌داران روبرو هستیم که قدرت، مالکیت و حاکمیت دارد. تا یکی دو سال پیش رفرمیست‌هایچپ و راستراه دخیل بستن به دولت سرمایه را پیش گرفته بودند و از کارگزاران نهادهای دین‌مدارسرمایه‌داری درخواست کمک می‌کردند و بواقع مبارزات کارگریرا در چهارچوب نظامسرمایه‌داری به بند می‌کشیدند. این گرایش رفرمیستی در میان کارگران آموزشی و کارگران تحصیل کرده نیز بشدت عمل می‌کرد و آن‌ها را از مبارزات ضدسرمایه‌داری باز می‌داشت. متاسفانه هنوز هم در شرایطی که به شهادت رسانه‌های حکومتی، اکثریت افراد جامعه اعتماد خود را به تمامی جناح‌های حکومتی از دست داده‌‌‌‌‌‌اند، این توهم در بین بخش‌هایی از ما معلمان وجود دارد کهگویا می‌توانیم بورژوازی را وادار کنیم از سر ترحم به وضعیت ما رسیدگی کند!!!! گرایش تمنا و درخواست از دولتسرمایه‌داری جمهوری اسلامی در میان کارگران آموزشی را می‌توان در گرایشکانون صنفی معلمان مشاهده کرد.‌‌

جنبش خودپوی ضدسرمایه‌داری سال‌های اخیر برای گرفتن مطالبات خود به سلاحمبارزهو اعتصاب علیه سرمایه روی آورده است. گر چه این جنبش پراکندهبوده و از سازمان‌یافتگی سراسری شورایی بی‌بهره است و تا یک جنبش آگاه سرمایه ستیز فاصله دارد، اما با وجود همه ضعف و کمبود‌ها با گرایش رفرمیستی که استغاثه به درگاه بورژوازی را پیشه خود کرده بود به مقابله برخاست. اعتصابات و اعتراضات کارگری در دی ماه سال پیش با تمام ضعف‌هایش، راه دوری گزیدن از جناح‌های بورژوازی را پیش گرفت و در عمل ثابت کرد که می‌تواند بدون دخیل بستن به این و آن جناح ازسرمایه‌داران مبارزات خود را پیش برد. کارگران ثابت کردند که ظرفیت آن را دارند تا با اتکا به نیروی لایزال طبقه خود به رویارویی با بورژوازی برخیزند.

در شرایط کنونی کهبحران رژیمسرمایه‌داری در ایران تشدید شده است و زیر فشار بحران‌ها و تحریم‌ها هر روز انفجارآمیزتر می‌گردد، جناح‌های بورژوازی حکومتی علاوه بر سرکوب وحشیانه سعی دارند تا با اتکا به این گرایش رفرمیستی و میدان دادن به سندیکاهایی از نوع کانون صنفی معلمان خطر سرنگونی را از سر خود دور کنند. ما کارگران آموزشی می‌بایست با تمامی توان این سیاست رژیم را که شکل دیگری از سرکوب جنبش ماست خنثی سازیم.

نسل‌های گذشته و حال ما تاریخا با سرمایه پیکار کرده‌‌‌‌‌‌اند، اما به ندرت این پیکار را بر ریل واقعی ضدیت با کار مزدی و برای پایان دادن به اساس جدائی خود از کار و تعیین سرنوشت کار خویش متمرکز نموده‌اند. بالعکس در رکاب منافع این یا آن بخش بورژوازی شمشیر زده‌اند. جناحی را از قدرت ساقط و به وعده و وعید‌های دیگری دلخوشکرده‌اند. برای اینکه رژیم جمهوری اسلامیرا وادار به عقب نشینی کنیم، برای مبارزه با تمام مصایبی که سرمایه بر سر ما آوار کرده است، دست در دست همگذاریمو برای ایجاد شوراهای کارگری در محل کار و زندگی و در محلات دست به کار شویم. ما معلمان، بخش بسیار بزرگ و تعیین کننده‌ای هستیم و می‌توانیم با همه اجزای طبقه کارگر با پرستاران، کارگران بیکار و اخراجی و همه هم‌زنجیران وارد گفتگو شویم و جنبش سراسری شوراییطبقه خود را بر پا داریم.

 

سروش زراعتیان

تیر  1397