طبقه سرمایهدار طبقهای متشتت و دارای اختلاف است. اقشار و لایههای مختلف این طبقه بر سر میزان سهم بری و تصاحب اضافه ارزش حاصل استثمار طبقه کارگر مدام در حال رقابتند، جدالی که درعرصه سیاست، در دستیابی بیشتر به مراکز قدرت و تصمیمگیری و برنامهریزی و دولت و مجلس سرمایه رخ میدهد.
“بازاریان” بخشی از طبقه سرمایهدار ایران هستند، بخشی که در حوادث اجتماعی و مجادلات طبقاتی بیش از یک قرن اخیر تاریخ ایران، همواره نقشی ارتجاعی داشتهاند. در حوادث مشروطیت و در دل مبارزات کارگران و دهقانان، بازاریان نه تنها هیچ تصویری از حقوق انسانی در سر نداشتند بلکه بسیار محتاطانه مواظب بودند تا مبادا اعتراض آنها دریچهای به روی هر میزان توقع رفاه و آزادیهای سیاسی و حقوق اولیه اجتماعی کارگران و دهقانان بگشاید. در مبارزات سالهای 1320 تا 1332، ماجرای 15 خرداد 1342 و سالهای منتهی به قیام 57 نیز همواره بر این سلوک ارتجاعی ضد کارگری خویش پای فشردند. در برپایی حکومت اسلامی، در دوران اخراج و تصفیهها و اعدامهای اوایل انقلاب، در زن ستیزی و کشتار آزادیها، در دوران جنگ ایران و عراق و در کنار کسب سودهای نجومی، در تحمیل فقر و فلاکت تمامی دولتهای تا امروز، همواره حامی جمهوری اسلامی و جناحهای مختلف حکومتی بودهاند.
مدت هاست که چرخه سرمایهداری ایران و داد و ستد سرمایه اجتماعی با بازار جهانی مختل شده است. کارخانهها، بنگاههای بزرگ و متوسط حتا کوچک اقتصادی برای ارزش افزائی و بازتولید سرمایههای خود محتاج واردات و رابطه با دنیای سرمایهداری هستند. تنزل شدید ارزش ریال در مقابل تمامی ارزهای خارجی بهای واردات مورد نیاز سرمایه را در سطح سراسری افزایش داده است. در اعتراضات اخیر بازار تهران، کرمانشاه و قشم، بخشهایی از طبقه سرمایهدار که سهم کمتری در ساختار قدرت سیاسی و مالکیت سرمایهها دارند، به میدان آمدند تا حاکمان روز سرمایهداری را بی کفایت جار زنند. عصاره حرف آنان این است که با افزایش قیمت ارز، سودهایشان دچار افت میشود. در آینده نزدیک نیز با انسداد مجاری صدور و فروش نفت و کاهش چشمگیر ذخائر ارزی و محاصره اقتصادی، کل چرخه بازتولید سرمایه اجتماعی ایران در آستانه فروپاشی کامل قرار خواهد گرفت و طبقات اجتماعی مختلف هر چه بیشتر به عرصه مجادلات سیاسی کشیده خواهند شد.
سرمایه داران بازار، در طی این 40 سال به سیاق هر سرمایهداری در تحمیل مزدهای شبه رایگان، اخراج و بیکار سازی، استثمار هولناک کارگران افغان و کار کودکان سهم بسزایی در هم دستی با سایر شرکا و رقبای طبقاتی داشتهاند و سایه هرگونه مبارزه برای حقوق انسانی و متشکل شدن کارگران را با تیر زدهاند. در این میان کارگران بازار، باربران، پیکهای موتوری، فروشندگان مغازهها، دستفروشان، دکه داران، تعمیر کاران، کارگرانی که با وام و تهیه پول مغازهای اجاره کردهاند، باید حساب خود را از سرمایهداران بازار جدا سازند. هر میزان زندگی بهتر ما کارگران درست از جائی آغاز میشود که سرمایه زیر فشار قدرت پیکار ضد کار مزدی تودههای کارگر مجبور به عقب نشینی و تحمل کاهش در میزان اضافه ارزشهای خود گردد. بیائید به جای راه افتادن و سر دادن شعارهای توخالی، شوراهای ضد سرمایهداری کارگران بازار را به وجود آوریم. شوراهای خود را به شورای کارگرانی که در نقطه، نقطه این جهنم، کار و زندگی میکنند پیوند زنیم و یک جنبش نیرومند سراسری شورائی ضد سرمایهداری راه اندازیم. راه رهائی ما از اینجا آغاز میگردد.
کارگران ضد سرمایهداری
8 تیر 1397