سوال: نرخ استثمار چیست؟
جواب: پاسخ سؤال را با یک مثال شروع میکنیم. سرمایه دار یک کارگر را به کار میگیرد. او مدعی است که قراردادی بسته است و کار کارگر را برای مدتی معلوم یا نامعلوم خریداری کرده است!! این حرف اما از بیخ و بن دروغ است. او کار کارگر را نخریده است بلکه نیروی کارش را در قبال مبلغی معین خریده و مال خود ساخته است. فرقی بسیار بنیادی است میان خرید کار و خرید نیروی کار. رمزآمیزی ماجرا نیز در همین جا قرار دارد. کارگر به طور مثال 8 ساعت برای کارفرما کار میکند و در قبال آن مثلا 32000 (سی و دو هزار) تومان میپردازد. ارزش محصولی که کارگر در همین 8 ساعت تولید میکند باز هم به طور مثال چیزی بالغ بر 400,000 (چهارصد هزار) تومان است. به این ترتیب ارزش واقعی کار کارگر در این فاصله زمانی نه 32000 (سی و دو هزار) تومان بلکه رقم اخیر یعنی 400,000 (چهارصد هزار) تومان است. به بیان دیگر کارگر در طول هر یک ساعت 50,000 (پنجاه هزار) تومان ارزش تولید کرده است، در حالی که فقط 4000 (چهار هزار) تومان مزد گرفته است. عین همین مسأله را به شکل دیگری بیان کنیم. کارگر هر یک ساعت پنجاه هزار تومان تولید کرده است اما در طول 8 ساعت فقط 32000 تومان دریافت نموده است. این بدان معنی است که او در این روزانه کاری، فقط ارزش تولیدات 39 دقیقه از کارِ خود را به دست آورده است یعنی به مراتب کمتر از یک ساعت. واقعیت آنست که کارگر 39 دقیقه برای خودش کار کرده و هفت ساعت و بیست و یک دقیقه فقط برای سرمایهدار جان کنده است. 39 دقیقه از کارش صرف معیشت خودش شده است و هفت ساعت و بیست و یک دقیقهاش سود و سرمایه سرمایه دار گردیده است. 39 دقیقه نیروی کار خود را برای فروش مجدد به صاحب سرمایه بازتولید کرده است و هفت ساعت و بیست و یک دقیقه سرمایه و سود تحویل سرمایهدار داده است. تا اینجا روشن است که سرمایهدار کار کارگر را خریداری نکرده است زیرا اگر چنین بود باید کل چهارصدهزار تومان را به او میپرداخت. در حالی که فقط 32000 تومان پرداخته است و این مبلغ را هم برای این پرداخته است که نیروی کار کارگر را در این فاصله زمانی مورد بهرهبرداری قرار دهد. اما به سراغ موضوع اصلی برویم. اگر شما آنچه را که سود سرمایهدار شده است به آنچه مزدِ کارگر گردیده است تقسیم کنید، خارج قسمت آن «نرخ استثمار» نام دارد. در مثال مشخص ما مزد کارگر 32000 تومان و اضافه ارزش سهم سرمایهدار 368 هزار (سیصد و شصت و هشت هزار) تومان است. دومی را به اولی تقسیم کنید. نتیجهاش حدود یازده و نیم میشود. اگر بخواهیم این رقم را به درصد بیان کنیم در واقع 1150 درصد خواهد بود. میتوانیم زمان کاری را که نصیب سرمایهدار شده است بر زمان کاری که سهم معیشت کارگر گردیده است تقسیم کنیم باز هم به همین رقم خواهیم رسید. در هر دو حالت در مییابیم که نرخ استثمار این کارگر در مثال معین ما چیزی میان 1100 تا 1200 درصد است. در مورد نرخ استثمار 1200 درصدی طبقه کارگر ایران هم توضیح کوتاهی بدهیم. ما این رقم را از طریق رجوع به آمارها و داده های آماری مراکز رسمی جمهوری اسلامی مثل بانک مرکزی، مرکز آمار رژیم، سازمان برنامه، اتاق بازرگانی و مانند اینها به صورت کم و بیش دقیق محاسبه کردهایم. نکته بسیار اساسی آنست که در این محاسبه کل کارگران یعنی حتی نیروی کار شاغل در بخش تجارت یا بخشهای موسوم به خدمات را نیز به حساب آوردهایم و فقط کارگران صنعتی را ملاک قرار ندادهایم.