طبقه کارگر ایران بدتر از همیشه روزهای دردناک و دهشتناکی را میگذارند. شدت وحشیانه استثمار، بیکاری روزافزون، دستمزدهای به شدت نازل که شش ماه، شش ماه پرداخت هم نمیشود، فقر، فلاکت، گرسنگی، آوارگی و ویرانهنشینی، اکثریت غالب توده کارگر را در خود کلافه کرده است. چنین به نظر میرسد که کل طبقه سرمایهدار ایران از حاکم تا اپوزیسون و کل بورژوازی جهانی با تمامی جنگ و ستیزهای مردارخوارانه و سودجویانه درونی خود، دست به دست هم دادهاند تا فشار استثمار، محرومیت و سیهروزی 50 میلیون کارگر پیر و جوان و کودک و زن و مرد نفرین شده در جهنم سرمایهداری ایران را رعبانگیزتر سازند. بورژوازی ایران و دولتش بیوقفه شلاق استثمار، بیآبی، بینانی، بیداروئی بر گرده ما را کوبندهتر میسازند. بورژوازی امریکا آخرین قوتلایموت ما را در آتش تحریمها خاکستر میکند. بورژوازی جهانی برای حفظ سهم خود در استثمار طبقه کارگر بین المللی بر آستان حاکمان امریکا بوسه میزند و قتل عام معیشت این جمعیت 50 میلیونی را تشدید میکند. اپوزیسونهای طبقه سرمایهدار از سلطنتطلب تا محافل چند نفری که هویتشان آستانبوسی قدارهبندان جنگافروز کاخ سفید است، برای سوار شدن بر موج قهر ما و شریک شدن در استثمار حکومت بر ما، آگهی مناقصه و مزایده میدهند. طبقه کارگر ایران اسیر این وضع است. دلیل واقعی آن را باید در وضعیت حی و حاضر جنبش کارگری ایران جستجو نمود. این جنبش زمینگیر و مفلوک است. زمینگیر نه از این لحاظ که شمار اعتصاباتش کم است، نه از این جهت که فریاد اعتراضش بلند نیست. نه از آن روی که خطر نمیکند و تظاهرات خیابانی راه نمیاندازد یا خیلی کارهای دیگر نمیکند. معنای مفلوک بودنش عدم انجام این کارها نیست. بالعکس در همه این عرصهها آتشفشان مبارزه و میدانداری است. اما باز هم زمینگیر و مفلوک است. به این خاطر که دست بر ریشه نمینهد، به دور خود میچرخد. در تدارک ارتقاء خود به یک قدرت سراسری اثرگذار ضد سرمایهداری نیست. دامنه اعتصاب و اعتراضش را از چهاردیواری کارخانه، محیط کار یا شهر محل سکونت فرا نمیبرد. اگر هم میبرد، اگر خیزش دیماه راه میاندازد، باز هم گسسته، بدون سازمانیابی رادیکال طبقاتی، بدون هیچ افق شفاف تداوم پیکار، بدون داشتن یک استخوانبندی شورایی سرمایه ستیز است. زمینگیر ومفلوک است زیرا در تدارک سازمانی شورائی قدرت طبقاتی خود و اعمال این قدرت بر سرمایهداری و دولتش نمیباشد، قرنی است که یا چنین بوده، یا به این و آن نیروی بالای سر خود آویخته است، عدهای را زیر نام سندیکا، حزب، منجی، رهبر ماوراء خود قرار داده است، در تبعیت از اراده آنها خواستار بهبود معاش خویش در سیطره حاکمیت سرمایهداری شده است. بر اساس حکم و فتوای آنها خواستار بردن یک رژیم یا دولت و آوردن رژیم و دولتی دیگر گردیده است. هیچ گاه به قدرت سازمانیافته شورائی ضد سرمایهداری خود اتکاء ننموده است، این قدرت را در مقابل نظام بردگی مزدی به صف نکرده است و آن را علیه سرمایه اعمال ننموده است. بنبست مرگآور جنبش کارگری این است و طبقه کارگر ایران بدون شکستن این بنبست، بدون آنکه راه افتد، دست در دست هم گذارد، یک جنبش نیرومند شورائی ضد سرمایهداری به وجود آرد، بدون این کارها راه به هیچ کجا نخواهد برد. تا زمانی که تودههای کارگر در پس این بنبست فرساینده سرگردانند، طبقه سرمایهدار و دولتش از مبارزات آنها به وحشت نخواهد افتاد، در مقابل خواستههای آنها حتی نازلترین مطالباتشان تسلیم نخواهد شد. مادام که چنین است هر محفل محقر بورژوازی هم برای بلعیدن قدرت آنها، برای سهمخواهی در استثمار آنان و شریک شدن در حاکمیت بر آنها شب و روز بیانیه صادر خواهد کرد و به برشته کردن بلال خود با آتش افتاده بر معیشت و جان آنها خواهد پرداخت. باید به این وضع پایان داد. ما همه جا در حال مبارزه هستیم، به کارنامه خود نظر اندازیم. تعداد اعتصابات ما در ماه بسیار بالا است. درصد اعتصابات نسبت به کل اعتراضات رقم بالایی است. در ماه شهریور 66 درصد جنب و جوشهای اعتراضی ما حالت اعتصاب داشته است و در سه ماه دوم سال جاری بیش از هر زمان دیگر بوده است. مجموع اعتصابات در شش ماه اول امسال به رقم 367 رسیده است. به طور متوسط در هر روز دو اعتصاب داشتهایم. حدود چند ده هزار نفر در این اعتصابات شرکت داشتهاند. این مبارزات از یک شاخص مهم هم برخوردار بوده است. همزنجیران ما علیالعموم به این یا آن سندیکا آویزان نبودهاند، در راهاندازی اعتصابات به قدرت خود اتکاء کردهاند، اما این کافی نیست. ما نیازمند یک جنبش سازمانیافته شورائی و سراسری آماده تعرض علیه سرمایه هستیم. جنبشی نیرومند که به کمک آن قادر به تصرف کارخانهها و مراکز کار و تولید شویم. نظم اقتصادی و سیاسی سرمایه را در هم کوبیم. قدرت طبقاتی خود را در همه عرصهها مستقر سازیم. سرنوشت کار و تولید و زندگی خویش را به دست گیریم. اینها مسلما سخت است و برای تحقق آن راه طولانی در پیش است. اما طبقه ما هیچ راه دیگری ندارد. هر میلیمتر پیمودن این راه سنگی بر روی سنگ برای معماری بنای قدرت طبقاتی ما است. هر میزان که این بنا را بر پا داریم و هر مقدار که این قدرت را سازمان دهیم به همان میزان نیرومندتر در مقابل سرمایهداری ظاهر خواهیم گردید.
ابراهیم پاینده
مهر 1397