اعتصاب کارگران شبکه سراسری حمل و نقل وارد چهارمین روز خود شد. دور سوم اعتصاب را کارگران راننده بخش توزیع کالاهای مصرفی آغاز کردند. اما بسیار سریع از شهری به شهر دیگر و از استانی به استان بعدی زبانه کشید. بر اساس گزارشها، هم اکنون خطوط مواصلاتی حمل و نقل سرمایه داری در 80 شهر بزرگ و متوسط به طور کامل مختل است. جاده های مسیر حمل کالا از بنادر و اسکله ها به مراکز تولید و فروش، از عبور و مرور کامیون ها خالی است. کارخانه ها مواد خام و مایحتاج پروسه تولید سود و سرمایه را دریافت نمی دارند و فروشگاهها قادر به حصول تولیدات و فروش آنها نیستند. چرخه بازتولید و سامان پذیری سرمایه زیر فشار قهر اعتراض و پیکار دهها هزار کارگر راننده، به گونه حیرت انگیزی فلج گردیده است. اعتصاب در جاده های تجاری کرمان، بوشهر، اردبیل، مبارکه، خمینی شهر، مشهد، یزد، زنجان بندرعباس، زاهدان، بروجرد، بوکان، کرمانشاه، نهاوند، سیرجان، ملایر، کامیاران، سمنان، سروستان، مرودشت، آباده، بجنورد، بردسیر، شهر بابک، شیراز، قم، ناکا و خیلی جاهای دیگر با خروش تمام ادامه دارد. کارگران علیه کلیه رخدادها و شرایطی قیام کرده اند که در مجموع به تنزل هولناک دستمزد و سطح معیشت آن ها انجامیده است. آنان علی العموم توسط سرمایه داران یا بنگاههای حمل و نقل سرمایه داری استثمار می شوند، حتی اگر به لحاظ صوری صاحب خودرو هستند، در اساس برای بنگاههای مذکور، برای بانک ها و مؤسسات مالی سرمایه داری کار می کنند، از حاصل کار خود باید عظیم ترین بخش را بابت اقساط بدهکاری، سود وامهای دریافتی، تعرفه های رعب انگیز شرکت های پیمانکاری بورژوازی، هزینه های استهلاک و نگه داری و تعمیر خودرو به طبقه سرمایه دار پرداخت نمایند. این رانندگان اگر هم کارگر یک سرمایه دار خاص نیستند، همگی کارگران سرمایه اجتماعی اند و توسط نظام سرمایه داری به وحشیانه ترین شکلی استثمار می گردند. در طول سالها و ماههای اخیر با سیر تصاعدی جهش وار قیمت مایحتاج اولیه زندگی شدت استثمار کارگران چند برابر شده است. آنچه آنها به عنوان سهم بازتولید نیروی کار نصیبشان می شود به طور واقعی حتی در قیاس با دوره های پیش چند مرتبه تنزل یافته است. افزایش انفجاری قیمت وسایل یدکی و قطعات نیم ساخته و هزینه سوخت، این وضع را عمیقاً رقت بارتر و فشار استثمار رانندگان را غیرقابل تحمل تر ساخته است. اعتصاب علیه کلیه این تعرضات و جنایتها و سبعیت های سرمایه است. مبارزات کارگران شبکه سراسری حمل و نقل با حمایت پراکنده کارگران برخی حوزه ها مواجه شده است. انجمن کارگران برق و فلزکار کرمانشاه با انتشار اطلاعیه ای به پشتیبانی از این مبارزات برخاسته اند.
آنچه شاهدش هستیم کورسویی و فقط کورسوی کم پیدائی از قدرت همبستگی و اعتراض متحد توده های کارگر است. هر چند که این همبستگی و اتحاد، به گونه دهشتباری، گذرا، بدون استخوان بندی، بی افق، فاقد جهتگیری رادیکال ضد سرمایه داری و مالامال از کاستی ها و آسیب پذیری ها است. اعتصاب جاری مثل هر مبارزه متحد و وسیع دیگر کارگران مدرسه ای سرشار از درس ها و تجربه ها و مصالح تحلیل و نقد و آموزش است. برای لحظه ای به این اندیشیم که اگر فقط چند ده هزار نفر از طبقه ما در یک همراهی بی قوام، زودگذر، بدون هیچ سازمان یافتگی و جهتگیری نقشه مند سرمایه ستیز می توانیم کل چرخه ارزش افزائی سرمایه را در زیر چتر قدرت یکی از هارترین دولت های سرمایه داری این چنین مختل سازیم، پس کل طبقه دهها میلیونی ما با یک جنبش آگاه سازمان یافته شورائی ضد بردگی مزدی چه قدرت لایزال شکست ناپذیر تاریخسازی خواهد بود، چه عظمت هائی را به نمایش خواهد گذاشت و چه ضربات کوبنده ای بر پیکر سرمایه داری وارد خواهد ساخت. به این اندیشیم که برپائی این جنبش برخلاف همه وارونه آفرینی های بورژوازی و رفرمیست ها قطعا امکان پذیر است و این که طبقه ما برای رهائی از چنگال استثمار، درندگی ها و بشرستیزی های سرمایه داری هیچ چاره دیگری ندارد. به این چشم دوزیم که برای این کار نیازمند هیچ سندیکا و حزب بالای سر خود نیستیم، ما توده کارگریم که آتشفشان قهر ضد سرمایه داری هستیم، قهر و اعتراض و ستیزی که می تواند توسط خود ما آگاهتر و آگاه تر، سرمایه ستیزتر، افق دارتر، بالنده تر، متحد تر، سازمان یافته تر، سرکش تر، شورائی، سراسری و مشتعل تر گردد. می توانیم در همین مبارزات روز، سنگ بنای جنبش نیرومند شورائی خویش را استوار کنیم، حصول یا عدم حصول خواستهای خود در این اعتصاب را پایان ماجرا نبینیم، آن را به لحظه ای و فرصتی برای تشکیل شوراها و صف ارائی متحد شورائی ضد سرمایه داری همه توده های طبقه خود تبدیل کنیم.
کارگران ضد سرمایه داری