سپیده قلیان و اسماعیل بخشی بازهم دستگیر شدند، علی نجاتی و خیل کارگران دیگر مدت ها در زندانند. جنبشی عظیم کارگران علیه فقر، گرسنگی، بیکاری، آوارگی، بی داروئی، قحطی، گورخوابی، حجاب اجباری، تبعیضات جنسیتی، آزادی کشی و انبوه سیه روزی های دیگر عرصه ماندگاری را بر رژیم اسلامی تنگ کرده است. حاکمان سرمایه در مقابل موج پرخروش پیکار توده های کارگر دچار وحشت شده اند. برای اولین بار در این 40 سال دستیازی رژیم به گسترش دستگیری ها، سرکوب و ایجاد فضای ارعاب نه از فراز قدرت که فقط از سر استیصال است. رژیمی که هشت هزار، هشت هزار می کشت، خاوران ها می ساخت و با قدرت، همه چیز را از انظار می پوشاند، اینک برای استتار رایج ترین و متداول ترین بربریت های خود، برای انکار شکنجه کارگران معترض به هر حشیشی متشبث می گردد، سناریوی رسوای «طراحی سوخته» نه فقط هیچ انسانی را فریب نداد، نه فقط خدشه ای بر اعتبار، محبوبیت و منزلت سرمایه ستیزی شکنجه شدگان وارد نساخت، که امواج قهر و خشم توده های کارگرعلیه جمهوری اسلامی سرمایه داری را طوفانی تر کرد. شکنجه گران کوشیدند تا با اعمال وحشیانه ترین شکنجه ها کارگران زندانی را به اعتراف وادارند!!! تا اسیران سیاهچال ها اعتراف کنند که انسانهای مبارزی هستند، که علیه شدت استثمار سرمایه و سبعیت سرمایه داران و حاکمان سرمایه دست به اعتراض زده اند، اعتراف کنند که دست به کار سازمانیابی قدرت پیکار طبقه خود علیه شدت استثمار سرمایه هستند، اعتراف کنند که انسان بوده اند و علیه انسان ستیزی سرمایه و قوای قهر سرمایه داری وارد کارزار شده اند. دولت اسلامی هار بورژوازی کارگران زندانی را هفته ها شکنجه کرد تا به این اعترافات وادارد!!! و اکنون صدای تک، تک کارگران بلند است که مگر مبارزه علیه استثمار و درندگی سرمایه دارن و نظام سرمایه داری و دولت سرمایه جرم است؟! صدای کارگران بلند است که اعتراف گیری خود مصداق فاحش شکنجه است، که دستگیریها، زندان کردنها و شکنجه نمودنها گواه وحشت رژیم از مبارزه و قهر ضد سرمایه داری ما است، که باید مبارزه علیه سرمایه و حاکمانش را وسعت بخشید، سازمان داد، سراسری نمود و شورائی متشکل ساخت. احساس وحشت و هراس رژیم از جنبش کارگری سخت بی سابقه است، جمهوری اسلامی در هیچ لحظه ای از حیات ننگنین 40 ساله خود اینسان و تا این حد از طبقه کارگر احساس دهشت و خوف نکرده بود. رژیم از شدت هراس به هر کاری دست می زند تا باقی ماند. بر وسعت دستگیری ها می افزاید، کارگران بیشتری را به زندان می اندازد، شکنجه ها را سهمگین تر می کند. دولت اسلامی مثل همیشه به همه این جنایت ها می آویزد تا خطر اوج گیری پیکار ما را از سر خود و از سر نظام بردگی مزدی دور سازد. همه آنچه رژیم می کند بسیار بلند فریاد می زند که باید وسیع تر، سازمانیافته تر، نیرومندتر، شورائی تر و سرمایه ستیزتر وارد میدان کارزار شویم. فراموش نکنیم که جنگ ما علیه سرمایه است. ما در میدان پیکار علیه استثمار و فقر و گرسنگی و بی داروئی و آوارگی و آلودگی های زیست محیطی مولود سرمایه داری با دولت سرمایه رو به رو می گردیم. در جنگ علیه سرمایه باید به شریانهای حیاتی، شالوده موجودیت نظام و به ارکان اساسی آن حمله ور شویم. چرخ تولید و کار را هر چه سراسری تر از چرخش باز داریم. نظم اقتصادی و سیاسی و اجتماعی سرمایه داری را مختل سازیم. برای این کار باید شورائی، ضد سرمایه داری و سراسری متشکل شویم. خارج ساختن کارگران زندانی از سیاهچالها، بیرون آوردن آنان از چنگال شکنجه گران اسلامی سرمایه نیز در گرو طوفانی تر کردن همین جنبش و سازمانیابی هر چه محکم تر آن است.
کارگران ضد سرمایه داری