دولت اسلامی سرمایه داری اعلام کرده است که سطح دستمزد کارگران را سی و هفت درصد بالا خواهد برد. این افزایش شامل حال کل کارگران نخواهند شد، معلمان و بخشی از طبقه ما که در عرف رژیم اسلامی و کل بورژوازی از جمله احزاب و محافل لنینی نشان «پرافتخار» «کارمند»!!، «طبقه متوسط»!! و «ارتش دموکراسی» بر دوش دارند!! فقط 20 درصد فزونی دستمزد می گیرند!!. پیرامون همین مصوبه و رخدادهای مرتبط با آن است که باید کل توده همزنجیر با چشمان هر چه بازتر و شناخت هر چه ژرف تر به واکاوی ایستند، فکر کنند، تحلیل نمایند، درست ترین جمع بندی ها را به عمل آرند و این جمعبندی را توشه راه پیکارهای جاری و بعدی خود سازند. در این راستا چند نکته بسیار اساسی وجود دارد از جمله:
1. افزایش 37 درصدی یعنی غوطه وری بازهم عمیق تر، وحشت انگیزتر و مرگبارتر کل ما دهها میلیون کارگر در اقیانوس طوفانی فقر، گرسنگی، فلاکت، بی بهداشتی، بی داروئی، بی مسکنی، بی خانمانی و همه سیه روزی های دیگر، بدبختی ها و فاجعه هایی که به اندازه کافی بر سرمان آوار است و با این افزایش بسیار محقر و ناچیز فقط انفجارآمیزتر و هلاکت بارتر خواهد شد. تعرض سبعانه، جنایتکارانه، مستمر و فزاینده سرمایه و دولت اسلامی سرمایه داری در طول این 40 سال به خورد و خوراک، پوشاک، معیشت، سلامتی و همه چیزمان تا آنجا ما را از هستی ساقط کرده است که این نوع به اصطلاح «افزایش ها» سوای گرسنگی، گورخوابی و بدبختی های روزافزون تر هیچ معنای زمینی دیگری در زندگی ما نخواهد داشت. این را همگی با گوشت، پوست و استخوان لمس می کنیم و نیاز به توصیف و توضیح ندارد.
2. اگر به ملاک ها و معیارهای پیشینه دار چند قرنی محافل متنوع طیف رفرمیسم راست و چپ در باره میزان افزایش مزد نگاه کنیم ظاهرا دولت درنده بورژوازی اسلامی در «کارگردوستی»!!! گوی سبقت از همه این احزاب و سازمانهای منجی طبقه کارگر!! ربوده است!! چرا؟ پاسخ روشن است. 37 درصد معادل همان چیزی است که ارتجاع بورژوازی و احزاب موسوم به چپ یا «پرچمدار رهائی طبقه کارگر»!!! «نرخ تورم سالانه» می خوانند. اگر بناست نسخه پیچی این جماعت برای مطالبات کارگران از جمله فزونی مزدها درست باشد!!! آنگاه همه چیز بر وفق مراد پیش رفته است!! حتی یکی از درنده ترین دولت های تاریخ سرمایه داری هم مواد و محتوای نسخه آنان را بسیار خوب، کافی و شافی برای کارگران پیچیده است!!! این گونه بگوئیم، در حالی که مصوبه روز افزایش مزد جمهوری اسلامی، در خانه تمامی کارگران طوفان گرسنگی بر پا می سازد برای سازمانها و احزاب طیف رفرمیسم راست و چپ یک پیروزی بسیار سترگ حاصل گردیده است!! (چه پیروزی نکبت باری) کارگران باید با بصیرت هر چه بیشتر به این نکته نظر دوزند.
3. چرا بخشی از طبقه کارگر 37 درصد و بخشی دیگر فقط 20 درصد «افزایش مزد» گرفته اند؟. پاسخ این سؤال مهم است. دلیلش دقیقا همان چیزی است که در طول این چند دهه رویکرد ضد سرمایه داری و برای لغو کار مزدی به هر مناسبت، در هر شرایط و با هر نوشته و گفتگو به آن پرداخت. ترجیع بند کلام این رویکرد همه جا این بود که هر چه کارگران عظیم تر قدرت خود را متجلی کنند، هرچه محکم تر و کوبنده تر این قدرت را علیه بورژوازی و سرمایه اعمال نمایند، هر چه مصمم تر بندهای قانون، قرار، حقوق، قانون، عریضه نویسی و تحصن پردازی را از دست و پای خویش بگسلند، هر چه بیشتر قدرت سرمایه را با قدرت خود پاسخ گویند حتما موفقیت های بیشتری به چنگ خواهند آورد. کارگران راننده، شهرداری، راه آهن، هفت تپه، فولاد، هپکو، اتوموبیل سازی، نفت و گاز و کل همزنجیران مشابه آنها 37 درصد افزایش گرفتند، فقط به این خاطر که در طول این یک سال درسطحی، تا حدی و مقداری هرچند بسیار اندک، ضعیف، ناپیدا، پراکنده و نامتحد بالاخره دست به اعمال قدرت زدند. چرخ کار و تولید را در مهمترین مراکز صنعتی، حمل و نقل یا هر عرصه دیگر از کار انداختند، اعتصاب پشت سر اعتصاب سازمان دادند. راه آهن سراسری را متوقف کردند. شبکه حمل و نقل را به ورطه تعطیل راندند. هر چند ضعیف فریاد همصدایی سر دادند، به حمایت از مبارزات هم برخاستند. آنها در همین سطح، قدرت طبقاتی خود را در مقابل قدرت سرمایه به نمایش گذاشتند. با این کار دولت درنده بورژوازی و سرمایه داران را به وحشت انداختند. جمهوری اسلامی مجبور و قطعا مجبور شد این مبارزات را به حساب آرد. با مشاهده آنها به هراس افتد و ولو یک گام در مقابل این قدرت عقب بنشیند. عکس ماجرا درمورد کارگران آموزشی و نوع آنها صدق می کند. معلمان بسیار محافظه کارانه و جبونانه راه «مبارزه قانونی» پیش گرفتند!!! کل قدرت پیکار خود را در گورستان نظم سرمایه دفن نمودند. بر روی قدرت طبقاتی خود خط بطلان کشیدند. به دار قانون آویختند، تا آنجا به حقارت و ذلت افتادند که حتی از گذاشتن نام اعتصاب بر مبارزات خویش دریغ کردند. خود را پناه جویان آستان قدرت سرمایه و متحصنین بارگاه بخشایش دولت سرمایه داری جار زدند. جمهوری اسلامی با مشاهده این همه محافظه کاری و زبونی هیچ دلیلی ندید که افزایش مزد آنها را مثل کارگر هفت تپه بالا ببرد.
4. هیچ چیز وحشتناک تر از آن نیست که مصوبه «افزایش مزد» دولت اسلامی بورژوازی را یک موفقیت پنداریم یا کمترین دلیلی برای کمترین تقلیل طوفان مبارزات جاری به حساب آریم. بالعکس باید با همه قدرت علیه این مصوبه جنایت آمیز سرمایه داران و دولت سرمایه دست به پیکار و خیزش بزنیم. مشکل ما مطلقا بالا بردن 30 و 40 درصد مزدها یا این نوع حرفها نیست. ما خزعبلات هذیان آمیز محافل مختلف حاکم یا اپوزیسیون، چپ یا راست، مسالمت جو یا سرنگونی طلب بورژوازی درمورد انطباق فزونی مزد با «نرخ تورم»!!، «خط فقر»!! و مانند اینها را قویا محکوم می کنیم. ما طبقه کارگر خواستار تسلط کامل بر سرنوشت کار و تولید و زندگی خویش هستیم. خواستار آنیم که هر چه کار و تولید کرده ایم صرف رفاه و آسایش و سلامتی و معیشت و بهداشت و درمان و آموزش و تعالی جسمی و فکری ما شود. ما برای حصول این هدف علیه سرمایه و دولتش می جنگیم، این فقط جنگ ما و چگونگی آرایش قوای طبقاتی ما، درجه سازمان یافتگی شورائی سرمایه ستیز جنبش ما است که ابعاد پیروزی ما را رقم خواهد زد. در هر مقطع و هر شرایط متناسب با قدرت پیکار خود بورژوازی را عقب خواهیم راند. مطالباتمان را محقق خواهیم ساخت. جنگ را ادامه خواهیم داد و سرانجام سرمایه داری را نابود خواهیم کرد.
5. ما از کلیه همزنجیران می خواهیم تا بدون فوت وقت آژیر اعتراض و پیکار را درسراسر جامعه، در کلیه مراکز کار و تولید علیه این مصوبه کارگرستیز دولت سرمایه به صدا در آریم. با هم، دست در دست هم فریاد زنیم که می خواهیم حاصل کار و تولیدمان نه سرمایه طبقه سرمایه دار و دولتش، نه هزینه نظم سرمایه داری که فقط معیشت و رفاه و سلامتی و آرامش و آسایش و محیط زیست بهتر ما شود. بیایید همصدا، همرزم و متحد وارد میدان مبارزه شویم. بساط پراکندگی جمع کنیم، به دوران مبارزه در چهاردیواری این و آن کارخانه، این و آن مدرسه و بیمارستان یا هر مرکز کار دیگر پایان بخشیم. یک قدرت سراسری شورائی ضد سرمایه داری شویم. با این قدرت به جنگ سرمایه رویم. ما حتما پیروز خواهیم شد. باید شروع کنیم و پیش تازیم.
کارگران ضد سرمایه داری
اسفند 97