با وجودی که تعداد اعتصابات و اعتراضات کارگری در آبان نسبت به ماه پیش و نیز سال پیش در همین ماه کاهش چشمگیری داشت اما اعتراضات کارگران بر علیه فقر، گرسنگی، بیکاری، آزادی کشی ها، سبعیت ها و اجحافات سرمایه، دولت سرمایه داری ایران در صحنه ای نه چندان متفاوت بلکه گسترده تر و با خشم و نفرتی تماما طبقاتی، در خیابان ها، کوچه ها و محلات کارگری شهر ها ادامه یافت. ریشه تمامی شورش آبان کارگران همان بود که ماه ها و سال ها به انفجار اعتصابات و اعتراضات از درون کارخانجات و مراکز کار، انجامیده بود.

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله چهارشنبه ۲۹ آبان خود از غافلگیری نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی مجهز به انواع سیستم های ردیابی و بررسی در برابر خیزش توده های کارگر در بیش از ۱۰۰ شهر ایران خبر داد. این وجه مشترک تمامی خیزش های توده ای کارگری است که ناگهانی ظهور می کنند و غافلگیری طبقه حاکمه در کلیت خود اعم از بخش حاکم تا اپوزیسیون های راست و چپ رت در پی دارد. ظاهرا موضوع اعتراضات افزایش بهای بنزین بود اما نظیر سایر موارد و در نقاط دیگر جهنم سرمایه داری، کافی است اجحافی بر اجحافات طبقه سرمایه دار علیه توده های کارگر افزوده گردد آنوقت کاسه صبر توده ها لبریز می گردد. در مورد ایران خیزش کارگران آن قدرها هم ناگهانی نبود زیرا جنبش اعتراضی و اعتصابات کارگری و حضور اقشار کارگری دریک نبرد طولانی و دراز مدت مانند آتش زیر خاکستر بستر یک خیز سراسری را گواهی می داد. اعتراضات دی ماه ۹۶ سرانجام با سرکوبی خونین، کشته شدن دست‌کم ۵۰ تن و بازداشت شدن بیش از ۵ هزار نفر به پایان رسید. خیزشی که با حرکتهای اعتراضی ناگهانی و خودجوش طبقه حاکمه و اپوزسیون رفرمیستی راست و چپ را غافلگیر کرد، همزمان بر سینه تمامی آنها برای به کنترل درآوردن و موج سواری دست رد کوبید، یکی از ویژگی های بارز شورش آبان خشم طبقاتی، نفرت از نظام جور وستم سرمایه داری است. به شکلی که حتی سران رژیم نیز ازهمان ابتدا به برد و عمق این خشم پی بردند. فرمانده عملیات سازمان بسیج می گوید: واقعا فقط خدا نظام و نیروهایش را نجات داد!

اعتراضات در ایران در طی ۷ روز (۲۴ آبان تا ۳۰ آبان ماه ۹۸) در حداقل ۱۰۷ شهر ایران گسترش یافت.

طی این اعتراضات، ۴۰۰ بانک به آتش کشیده شد، ساختمان های دولتی، پایگاههای پلیس و بسیج و در بعضی مناطق دفاتر ائمه جمعه و حوزه های علمیه هدف خشم توده های کارگر قرار گرفتند. رژیم سرمایه در برابر این نفرت طبقاتی دست به کشتار، دستگیری هزاران کارگر و مجروح کردن هزار هزار توده های جان به لب رسیده زد. کشته شدن ۳۵۱ نفر و دستگیری ۴۵۰۰ تا کنون گزارش شده است. ترکیب طبقاتی اعتراضی آبان ماه امسال به نحوی ادامه همان ترکیب دی ماه دو سال پیش است، تا حدودی مشخص‌تر و واضح‌تر. توده هایی که در هفته اول آبان ۱۳۹۸ به خیابان آمدند، همان هایی  نیستند که ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در خیابان بودند و شعار «یا حسین، میرحسین» سردادند. عموما جوانان فرزندان خانواده های کارگری سلسله جنبان، انتشار دهنده و پیش برنده آن هستند. این بار شهرهای کوچک‌ در سرتاسر کشور دست به شورش زده‌اند، در شهرهای بزرگ خیابان های‌ اصلی شهر به تصرف توده های معترض به نظام سرمایه درآمده است. کارگران ساکن محلات فقیرنشین، که خود را فقیرتر از پیش احساس می‌کنند در اسلامشهر، نسیم‌شهر، شهریار، قلعه‌حسن‌خان، رباط‌کریم وغیره در شهرها و شهرک‌های حاشیه‌ای کلان‌شهرها بیشترین نقش را در پیشبرد اعتراضات و خیزش به عهده دارند. اعتراضات در سه‌ راه آدران، اسلام‌شهر، شهرهای حاشیه‌ای محل زندگی کارگران فاقد هر گونه امکانات شهری و بیتوته گاه بردگان مزدی آواره و گرسنه بسیار طوفانی بود. از جاده ساوه تا سیرجان، شهرک‌ها گسترش یافته‌اند، حاشیه نشینی مستمرا در حال توسعه است. یکی از نقاطی که در شورش های اخیر به مکانی برای اعتراض وسیع توده ها تبدیل شد اتوبان امام علی بود. اتوبانی که یکی از دلایل تأسیس آن رساندن سریع نیروی کار از پایین شهر به بالای شهر بود این اتوبان حالا مکانی برای بروز خشم همین کارگران گردیده است. در استان تهران شهرستان‌های اسلامشهر، نسیم‌شهر، شهریار، رودهن، بومهن، قلعه‌حسن‌خان، رباط‌کریم، ورامین و شهرک اندیشه برای چندین روز متوالی محل درگیری توده های کارگر با نیروهای سرکوب سرمایه بوده است. یکی از ویژگی های خیزش توده های کارگر در آبان برهم خوردن «نظم» سرمایه، از رسمیت افتادن ساعات اداری، و زمانهای کارِ بود. تعطیلی مدارس و دانشگاهها، بستهشدن بازار، لغو مسابقات ورزشی و در عین حال از کار افتادن شبکه حمل و نقل، و قطع ارتباطات اینتر نتی و دیجیتالی آن هم در ظرف دو روز اتفاقی بیسابقه است. تمامی این ها را گفتیم اما اگر از کمبودهایمان و از آن چه انجام نداده ایم نگوییم، درسی از این همه جان فشانی، شجاعت ودلیری سرمایه ستیز نگفته و نگرفته ایم. اولین نکته اینکه مثل همیشه، فاقد یک سازماندهی شورایی سرمایه ستیز بودیم. جنبشی که تجلی قدرت سازمان یافته ما در این خیزش و همه کارزار طبقاتی حال و آتی باشد. ما همه آحاد یک طبقه ایم و می توانیم و باید بتوانیم که یک جنبش متشکل شورائی ضد سرمایه داری شویم. جنبشی که با توان آن کارخانه ها را از چنگ سرمایه داران و دولت سرمایه خارج سازیم. محلات زندگی خود را بدون دخالت عمال سرمایه رتق و فتق نماییم. فروشگاه ها، مستغلات خالی سرمایه داران، مراکز بهداشت و درمان را از دست صاحبان سرمایه و دولت آنها بگیریم. کارگران شرکت های بزرگی نظیر هفت تپه، آذرآب، واگن سازی اراک، فولاد اهواز هم اکنون و از مدت ها پیش می توانستند برنامه ریزی تولید را بدست گیرند، آنها در حالی از انجام این کارها احتراز کردند که فرزندان آنان یا بخش دیگر همزنجیران در همین روزها بر سنگفرش خیابان ها با سنگ و چوب به نبرد طبقاتی علیه دولت دژخیم سرمایه رفتند، جان دادند، زخمی می شدند، دستگیر شدند و راهی سیاه چال های مخوف دولت سرمایه گردیدند. آیا ما کارگران این واحد های تولیدی قادر به سازماندهی کارزار طبقاتی خویش نیستیم؟ حتما هستیم و راهی جز این نداریم. راه خلاصی ما از این جهنم آنست که شورایی وضد سرمایه داری در مراکز کار، در محلات، مدرسه ها و دانشگاهها متشکل شویم. شوراها را به هم پیوند زنیم و یک جنبش نیرومند سرمایه ستیز به وجود آوریم.

 شورش

ابراهیم پاینده آذر ۹۸