دور نخست انتشار این نشریه چند سال پیش آغاز شد و تا شماره 21 ادامه یافت. چرا متوقف گردید، یگانه دلیلش وفور مشکلات و کمبود توان برای ادامه آن بعنوان یک ظرف مؤثر دخالتگری رادیکال ضد سرمایه داری در سیر رخدادهای روز جنبش کارگری بود. ما همیشه و همه جا تصریح کرده ایم که رویکرد ضد سرمایه داری درون جنبش کارگری به لحاظ امکانات، میدان داری، شمار فعالان، توان تأثیرگذاری افراد، ساز و برگ لازم برای حضور فعال اثرگذار اجتماعی، اگر نه بدون هیچ بضاعت، اما بسیار کم بضاعت است. در آن زمان نتوانستیم با یک دست چند هندوانه برداریم، چرا دوباره آغاز می می کنیم؟ دلیلش آن نیست که امکانات، قدرت نقش بازی یا نیروهای اثرگذار این رویکرد افزایش چندانی یافته است. «در کماکان برهمان پاشنه می چرخد». اما نیاز مبرم جنبش کارگری به از سرگیری انتشار این نشریه، به ویژه با توجه به شرایط روز، بسیار بیش از پیش، ما را کلافه می کند. مبارزه طبقاتی برخلاف تصور«کمونیستهای»مکتبی، دموکرات، حزب نشین یک امر دلبخواهی و داوطلبانه نیست، جبر زندگی استثمارشوندگان، فرودستان و انسان های جدا شده از کار، حاصل کار و پویه تعیین سرنوشت زندگی خود است. این مبارزه اجباری است و پاسخ به ملزوماتش هم نوعی اجبار است. وقتی نیاز انتشار نشریه سرکشی می کند، اگر هم امکانش موجود نیست، باید به همه خانه تکانیها دست زد و با جوش و خروش افزونتر این توان را به وجود آورد.
نشریه هیچ مرامنامه، پلاتفرم اعتقادی، منشور مسلکی نداشته و امروز ژرف تر از گذشته خود را ضد این قیود، آیین ها و آیین پرستیها می بیند. رادیکالیسم کارگری ضد سرمایه داری و برای الغاء کار مزدی کل صدر و ذیل هویت و راهبردش را تعیین می کند. هر کارگری که بخواهد با آن همکاری کند، همه درها رویش باز است. تنها شرطش سرمایه ستیزی رادیکال است. مابرآنیم که هستی اجتماعی طبقه کارگر سرچشمه جوشان کمونیسم ضد سرمایه داری است. نوعی سرمایه ستیزی که اولا. باید ببالد، آگاه و نیرومند گردد وقدرت میدانداری روزافزون یابد، ثانیا این بالندگی، انکشاف و بلوغ را در متن مبارزات حی و حاضر یا روزمره خود احراز کند، ثالثا در این گذر یا در پروسه ایفای این نقش، از زمین و آسمان در محاصره سرمایه وزیرفشار قهر اقتصادی، سیاسی، حقوقی، نظامی، مدنی، فرهنگی، ایدئولوژیک وگمراهه بافیهای فرساینده رفرمیستی است.کمونیستهای رادیکال یا کارگران ضد سرمایه داری کسانی هستند که در جزر و مد متلاطم این پیکار، دست در دست توده همزنجیر در ژرفنای زندگی آنها، در سیاهی زار درد، رنج، فقر و سیه روزی مولود سرمایه و مستولی بر معیشت آنان برای سرمایه ستیزی رادیکال این جنبش تلاش می کنند. تمامی توان خود را در تیر می نمایند تا هر مبارزه برای تحمیل هر مطالبه روز را حلقه ای از زنجیره سراسری جنگ ضد کار مزدی سازند، می کوشند تا کارزار افزایش دستمزد را کیفرخواستی علیه اساس استثمار سرمایه داری و بنیاد جدائی کارگر از کارش کنند. ریشه بی حقوقی زنان را در وجود سرمایه می بینند و مبارزه علیه این بی حقوقی را سنگری از جبهه کارزار ضد کار مزدی می کنند، در مورد محیط زیست و همه مسائل دیگر چنین می اندیشند و در این جهت گام بر می دارند. حزب سازی، سندیکاگردانی یا هر نوع تشکل آفرینی بالای سر توده کارگر را به عنوان راهبردهای فریب آور سرمایه سالار بورژوائی نقد و طرد می کنند و برای سازمانیابی سراسری آگاه و ضد سرمایه داری همه آحاد توده های طبقه خود می کوشند. آنچه برای ما تجلی هویت ضد سرمایه داری است آنست که مبارزه روز در کل حوزه ها، از کارزار برای گرفتن مزدهای معوقه تا افزایش دستمزد، بهبود شرایط کار، رفاه اجتماعی یا آزادیهای سیاسی تا علیه تبعیضات جنسیتی، آلودگیهای زیست محیطی، رژیم ستیزی و سرنگونی طلبی بنیاد موجودیت سرمایه داری را آماج تعرض گیرد، موضوعی که جزئیاتش را درانبوهی کتاب، مقاله و نوشته های گوناگوناگون تشریح کرده ایم. دور جدید نشریه این راه را دنبال می کند.