رشد انباشت سرمایه در چین که از سال 2016 روند نزولی خود را آغاز کرد و رشد نسبی آن، به حدی کاهش یافته که در دو دهه گذشته سابقه نداشته است. این روند در سال های بعد ادامه یافت، سال 2020 عامل جدید پاندمی کرونا موجب سقوط نسبتا شدیدی گردید که نتیجه مستقیم آن پیدایش و رشد حوزه های جدید تولید و پیش ریز سرمایه و لاجرم بیکار سازی های وسیع و جابجایی نیروی کار در مقیاسی گردید که تاریخ سرمایه داری چین نظیر آن را تجربه نکرده بود. کاهش دستمزدها، افزایش شدت کار، افزایش ساعات روزانه کار و تغییرات سریع و جابجایی نیروی کار از حوزه ای به حوزه دیگر سرمایه، تنها راه چاره سرمایه جهت کاهش روند نزولی نرخ سود بوده است. تمامی این عوامل بر ضد کارگران و جنبش آن ها علیه سرمایه و دولت سرمایه داری عمل کرد. بیکار سازی ها موجب افت شدید اعتراضات و اعتصابات گردید. علاوه بر این، محدودیت های شدید علیه تجمعات کارگری و مانع جدیدی در راه شکل گیری اعتراضات، بستن جاده ها و راه های مواصلاتی گردش کالا و سرمایه، که در سال های گذشته یکی از ویژگی های بارز و پیش رفته کارگران چین بود، ایجاد کرد. برای مقابله با این وضعیت، اعتراضات دیجیتالی و رسانه ای کردن اعتراضات از جانب کارگران شکل گرفت که نه تنها هیچ نتیجه ای برای کارگران به همراه ندارد بلکه دولت سرمایه و حتی نهاد های پلیسی و سرکوب آن هیچ وقعی به آن نمی دهند و تره ای برایش خرد نمی کنند. سرمایه داران و مالکین منفرد سرمایه از این نیز آن را بی اهمیت تر می بینند.
در سال گذشته کارگران واحدهای کار و تولید با تعداد بیش از 1000 کارگر بندرت دست به اعتراض زدند. در طول مدت سال تنها 10 اعتراض (بیش از 1000 راننده تاکسی ) به کاهش دستمزدها صورت گرفت. بخش بزرگی از مبارزات (45 درصد) در حوزه ساختمان-جاده، تعمیرات ساختمان و تاسیسات بیمارستان ها بوده است، چیزی که در سال های گذشته نیز بخش مهمی از کل اعتراضات را شامل می شد. اهم این اعتراضات و اعتصابات متمرکز بر دستمزد پائین، شرایط سخت و شدت بالای کار و دستمزدهای معوقه بوده است. اعتراضات کارگران دیگر صنایع حوزه های سرمایه نسبت به سال 2019 و سال های گذشته کاهش یافت و به 11 درصد رسید. بیشتر اینها، صنایع کارخانه های الکترونیکی بودند نظیر کارخانه بزرگ تایوانی در شانگهای (Pegatron) که هزاران کارگر در اعتراض به جابجایی کارخانه دست به اعتصاب زدند. حوزه تولید غذا و مواد غذایی از حوزه های پیش ریز سرمایه که رشدی نجومی داشت و کارگران آن در سال های گذشته از فعالان جنبش کارگری چین بودند در سال 2020 دچار افتی شدید در اعتراضات خود شدند بطوری که در سال 2018 حدود 60 اعتصاب و اعتراض علیه سرمایه داران راه انداختند، این تعداد به 45 عدد در سال 2019 کاهش یافت و درسال 2020 به 3 اعتراض محدود شد. شرایط سخت تر و شدت افزایش یافته کار، کاهش دستمزد ها زیر فشار توده های وسیع بیکار پشت در کارخانه ها، رستوران ها، افزایش نجومی سرویس های حمل غذاهای آماده و مواد غذایی، (500 هزار کارگر این حوزه سرمایه در همان اوایل سال بیکار شدند) موجب این کاهش شدید اعتراضات گردید. بسیاری از این کارگران بخصوص سرویس های حمل غذا و مواد غذایی به اعتراضات دیجیتالی و رسانه ای روی آوردند اما پس از مدتی به بی اثر بودن آن پی بردند و به تدریج روبه خاموشی گذارد. کارگران این حوزه سرمایه همراه با کارگران حوزه بهداشت و درمان مجبور به قبول روزانه کار 12 ساعته و شش روز در هفته شدند و این به بتدریج به سایر حوزه ها نظیر خدمات، برخی صنایع تولیدی که با کالاهای درمانی سروکار دارند گسترش یافته است. از نتایج افزایش شدت کار افزایش نجومی حوادث کار، مرگ و میر و صدمات و ضایعات جسمی کارگران بوده است.
کارگران مهاجر چین (کارگران کشاورزی، دهقانان فقیر که حداکثر نیم هکتار زمین برای کشت و ارتزاق در بخشی از سال دارند، جهت سیر کردن خود و اعضای خانواده مجبورند بطور موقت برای کار به شهرها مهاجرت کنند)، در سال 2020 بیشترین ضربات را چه از جهت کاهش دستمزد (این کارگران در حالت متعارف کمترین دستمزد و ناچیزترین پوشش های بیمه ای را دارند)، بیکاری و چه از جهت شدت افزایش یافته کار و ساعات روزانه کار و چه از لحاظ امکان اعتراض، متحمل شدند. این توده عظیم کارگری یک سوم نیروی کار چین را تشکیل می دهد (290 میلیون کارگر) و همواره بعنوان سوپاپ اطمینان سرمایه داری چین چه در موقع رشد سرمایه و چه در مواقع رکود و بحران، محسوب می شوند. بار عظیمی از آن چه دولت سرمایه در هر برهه تصمیم می گیرد و به عمل در می آورد بر دوش آن ها گذارده می شود. در سال گذشته طبق آمار رسمی دولت چین (National Bureau of statistics, NBS) از این تعداد کارگر، 9 میلیون کار خود را از دست دادند. تعداد حقیقی این کارگران و سایر همزنجیران آنها که بیکار شدند بسیار بیش از این ها است زیرا دولت چین نیز در محاسبات خود طبق سازمان جهانی کار (ILO) یک ساعت کار در یک هفته در سال را مبنای داشتن کار قرار می دهد. از کارگران مهاجری که کاری برای امرار معاش خود و خانواده خود یافتند و شاهد کاهش همان دستمزدهای نازل بودند، در همان نیمه اول سال حدود 500 هزار کارگر مجبور به تن دادن به کارهای موقتی تر در رستوران ها، سرویس های حمل غذا و کارخانجات تولید مواد غذایی گردیدند. رقابت شدید بین کارگران مهاجر، سایه تهدید بیکاری و فقدان کار منجر به قبول شرایط سرمایه داران و دستمزد های پائین تر می گردد. تقاضای بی حد جهانی برای کالاهایی نظیر ماسک صورت، تجهیزات بیمارستانی و مواد بهداشتی موجب آن چنان آرایش جدیدی در سرمایه داری چین گردید که تقاضای نیروی کار را یکباره برای این حوزه های پیش ریز سرمایه افزایشی ناگهانی داد اما این آرایش جدید موجب افزایش دستمزدها نگردید. تولید کنندگان بزرگ خودرو و زیر مجموعه های آن ها پروسه های تولید خود را در عرض مدت کوتاهی به تولید دستگاه تنفس مصنوعی، ماسک، سیستم های شستشو و نظافت دست، دستگاه ها و ماشین های سنجش ویروس و نظایر آن تبدیل کردند. کارگران همان موسسات در بسیاری موارد تا 12 ساعت روزانه کار بدون افزایش دستمزد را به بیکاری ترجیح دادند. این فجایع در بیشتر مواقع با سکوت کارگران همراه بوده است. اما کارگران چین با سابقه چندین ساله اعتراضات و اعتصابات بنظر نمی آید این شرایط را همچنان تحمل کنند. هم اکنون، شواهد جدیدی از موج اعتراضات علیه سرمایه داری و دولتش بروز کرده است. نگاهی به اعتراضات از ماه های اول تا آخر 2020 گواه چنین امری است. تعداد اعتراضات در ژانویه 56، فوریه 9، مارس 52، آپریل 33، مای 59، ژوئن 90، جولای 94، آگوست 68، سپتامبر 86، اکتبر 61، نوامبر 88 و دسامبر 101 بوده است و هم اکنون در ژانویه سال 2021 رقم 594 را نشان می دهد.
سال | علل اعتراض | نوع اعتراض | کل حرکات | ||
مزد های معوقه | کمی دستمزد | اعتصاب | تظاهرات | ||
2014 | 52 | 12 | 69 | 31 | 1358 |
2015 | 75 | 5 | 65 | 31 | 2775 |
2016 | 74 | 6.8 | 53 | 37 | 2670 |
2017 | 80 | 2 | 27 | 70 | 1258 |
2018 | 80 | 5 | 32 | 60 | 1706 |
2019 | 85 | 3 | 35 | 58 | 1386 |
2020 | 90 | 10 | 11 | 89 | 800 |
برای موفق یا ناموفق دانستن مبارزات کارگران در کلیت خود، نباید صرفا به افزایش دستمزدها، کاهش ساعت روزانه کار، داشتن تضمین قانونی ادامه کار و این قبیل مسائل محدود ماند، بلکه باید به پیشرفت و ریشه دوانیدن در میان کارگران، ایجاد اعتماد به نیروی خود، ایجاد پیوند بین کارگران حوزهای مختلف سرمایه، درس آموزی از تجربه های خود جهت افزایش آگاهی طبقاتی، این که چگونه می توان این آگاهی را ظرف سازماندهی ضد سرمایه داری با بنمایه لغو کار مزدی کرد، توجه داشت. کارگران می توانند اسیر توهم آفرینی های سرمایه دارانه شوند و سرنوشت خود را در تمکین کردن به رابطه خرید و فروش نیروی کار محدود نمایند. آنها می توانند آینده خود و فرزندانشان را در مقابل دستمزدی ناچیز و در شرایطی که خود کوه های هرچه انبوه تر سرمایه میآفرینند، به بورژوازی بفروشند و برای همیشه به روابط بردگی مزدی تمکین کنند و یا مانند مبارزات خود در سده نوزده و قبل از آن، رادیکال و سرمایه ستیز علیه روابط مزدی شورش کنند و همچون کمون پاریس به مرحله سرنگونی و نابودی آن برسند.
نازل بودن خواست های کارگران نیز ملاک کاملا معتبری برای سنجش سطح مبارزات کارگران نیست. این که کارگران ایران و بخش مهمی از کارگران چین بخاطر دستمزدهای عقب افتاده مبارزه می کنند الزاماعقب ماندگی مبارزاتی آن ها را نشان نمی دهد. ما در اروپا و امریکا هر ساله شاهد برخی اعتصابات کارگری هستیم که انگیزه آن ها افزایش دستمزد و شرایط بهتر کار است اما هیچ یک از آن ها بر مبنای مبارزه خود انگیخته کارگری استوار نیست بلکه همگی تحت رهبری اتحادیه های منحط سرمایه مدار و احزاب رفرمیستی برنامه ریزی، هدف گذاری و مو به مو مورد تعقیب و پیگیری قرار می گیرد. این اهداف کاملا بر بقای روابط سرمایه داری استوارند طوری که تمامی این تلاش ها در نهایت به استحکام روابط کار مزدی می انجامد و کارگران هرچه بیشتر به سرنوشت خود در این روابط خو می گیرند. خام فکری کارگر اروپایی که در چنبره توهمات سرمایه داری سرنوشت خود را به بقای سرمایه گره زده است و اعتماد مطلقی به سازمان های بورژوایی، اتحادیه ها و احزاب رنگارنگ آن دارد، که گویا از منافع طبقاتی او دفاع می کنند، به جایی رسیده است که اگر این سودهای کلانی که از گرده کارگران بیرون کشیده می شود، چشم انداز روشنی در جهت کاهش روند افول نرخ سود پیش چشم سرمایه داران ایجاد نکند و بطور عملی ضامن جلوگیری از این افول نباشد، دست سرمایه داران را باز گذاشته اند تا نه تنها به این حداقلی که بعنوان دستمزد، حق بیمه و بازنشستگی آن ها در نظر گرفته اند، تعرض کنند بلکه همانگونه که بارها در بحران های سرمایه داری شاهد بودیم به افزایش شدت کار، طولانی نمودن روز کار، افزایش سن کار (افزایش سن بازنشستگی)، سیال بودن روزهای کار و حتی کاهش سطح دستمزد ها دست زنند.
نویسنده: ابراهیم پاینده