بیانیه پنجم «شورای سازماندهی اعتصاب کارگران پیمانی» مثل سایر بیانیه های آنها از عزمی راسخ برای ادامه اعتصاب خبر می دهد. ما به عنوان آحادی از طبقه کارگر، ضد هر نوع نسخه نویسی حزبی، فرقه ای و از بالای سر برای توده همزنجیر، دستاورهای تا کنونی مبارزات کارگران را با همه وجود ارج می گذاریم. این اعتصاب مثل زنجیره عظیم اعتصابات طبقه کارگر ایران در طول تاریخ، یک بار دیگر این درس سترگ مبارزه طبقاتی را پرطنین نمود که برای راه اندازی پرخروش ترین و گسترده ترین، خیزش ها، برای اعمال قدرت رادیکال علیه سرمایه می توان و باید بساط دخیل بندی به قانون، آویختن به حزب قیم یا انحلال قدرت پیکار در باتلاق سندیکاسازی را کنار نهاد. جنبش ما در هویت خود شورائی و سرمایه ستیز است. باید این شورائی و ضد سرمایه داری بودن را رشد داد، آگاهی بخشید، نیرومند نمود و تجلی میدان داری یک قدرت پرخروش ضد کار مزدی و سازنده تاریخ آتی کرد. اعتصاب حاضر تبلور شفاف طغیان شورائی توان پیکار ما علیه شدت استثمار سرمایه است. تصویر زنده دخالت مؤثر آحاد همزنجیران و اثرگذاری فعال آنها در پیشبرد مبارزه است. این خیزش اعتراضی با اتکاء به دخالتگری خلاق جمعی و همپیوندی ریشه دار شورائی، در مقابل تمامی تهدیدات، توطئه ها، سرکوبهای فکری، یأس آفرینی ها، مقاومت نموده و استوار پیش تاخته است. این درس مهمی است که باید سلاح پیکار ما شود. شورای اعتصاب در بیانیه پنجم، ضمن تأکید بر ادامه پیکار تا پیروزی و حصول کامل خواسته ها، در پاسخ به پیشنهادات نامعلوم سرمایه داران مقاطعه کار، به درستی و با هوشیاری بر علنی بودن کامل کل مذاکرات، قطعی و حتمی شدن پرداخت مزدها در هر ماه، در روز مقرر، اینکه کل کارگران اعتصابی بدون استثناء مشمول این حکم شوند، تدقیق شفاف سطح دستمزدها و میزان افزایش مزدها، بیست روز کار و 10 روز مرخصی برای همه، بازگشت به کار همه افراد اخراجی، تضمین مطمئن اشتغال همه کارگران، درمان کاملا رایگان، ایمنی موثق شرایط کار مبتنی بر استاندارهای مدرن در تمامی محیط های کار و تولید یا موارد دیگر اصرار ورزیده اند. همه اینها نشان از هشداری و آگاهی اعتصاب کنندگان دارد. بیانیه به زعم ما نکات بسیار مهمی را هم ناگفته رها کرده است. از جمله:
1 – دفاع استوار، قاطع و خلل ناپذیر از حق یکایک کارگران اعتصابی و قفل کامل پایان اعتصاب به تضمین بدون هیچ قید و شرط تحقق همه مطالبات، برای کل 30 هزار کارگر دخیل در اعتصاب، اساسی ترین و حیاتی ترین معیاری است که شورای اعتصاب باید به آن وفاداری محض نشان دهد. تا لحظه حاضر بالغ بر 90 مرکز کار ضمن اعلام همراهی و همسنگری با کارگران پیمانی شرکت نفت دست از کار کشیده و چرخه تولید را از چرخش باز داشته اند. در برخی از این مراکز شمار کارگران معدود و از تعداد انگشتان دو دست حتی یک دست کمتر است. وحوش سرمایه دار بدون هیچ تردید تمامی توان خود را به کار می گیرند تا قبول احتمالی همه یا برخی مطالبات را به جمعیت هر چه کمتری محدود کنند و خیل هر چه بیشتری از 30 هزار کارگر اعتصابی را از دانره شمول «توافق» خارج سازند. هر نوع و هر میزان تن دادن به این خواست جنایتکارانه سرمایه داران، حتی خواست مستنثی ساختن یک کارگر از حاصل احتمالی پیکار، نه فقط مبین شکست کامل اعتصاب که ضربه ای بسیار سهمگین بر پیکر هر اعتصاب و خیزش و مبارزه متحد توده کارگر در آینده خواهد بود. 30 هزار کارگر همزنجیر دست در دست هم، همپیوند، همصدا و همسنگر با طرح خواست های مشترک وارد اعتصاب شده اند. مطالبات واحد است. پایان اعتصاب باید محصول همدلی جمعی، متضمن تحمیل کل خواست ها بر صاحبان سرمایه و برخورداری تام و تمام یکایک کارگران از این خواسته ها باشد. هیچ چیز موحش تر از آن نیست که تعدادی ولو یک کارگر از دائره حصول خواسته های اعلام شده بیرون ماند. بیانیه 5 شورای اعتصاب در در عین تأکید بر سراسری بودن اعتصاب و لزوم تداوم همرزمی کل اعتصاب کنندگان تا تحقق همه مطالبات این نکته را به اندازه کافی تصریح نکرده است. انتظار آنست که این کمبود برطرف و این ابهام منتفی گردد.
2. سرمایه داران به تمامی دستاویزها، نیرنگ ها، توطئه ها و زرادخانه های عظیم قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و پلیسی متوسل خواهند شد تا عده ای از پیوستگان به اعتصاب، به ویژه کارگران ساده را نه فقط از دائره حصول خواستها بیرون اندازند بلکه حتی اخراج نموده و از ادامه اشتغال باز دارند. هرنوع اقدام در جهت قبول ختم اعتصاب بدون تضمین موثق و قاطع تحقق مطالبات این کارگران یا ادامه مسلم اشتغال آنها باز هم شکست فاجعه آمیز اعتصاب و پیروزی صاحبان سرمایه در شکستن صفوف متحد پیکار توده کارگر خواهد بود. انتظار به حق ما از شورای اعتصاب آنست که در این مورد نیز با صراحت لازم سخن راند.
3 – شورای اعتصاب در نخستین بیانیه خود، ولو نه چندان صریح اعتصاب و مطالباتش را امر خاص کارگران پیمانی نفت می دید. از اینکه اعتصاب کنندگان را جزئی از طبقه کارگر و خواست های آنان را خواست های کل کارگران نامد، دریغ داشت. کارگران پیمانی در حال اعتصاب را از سایر همزنجیران متمایز می ساخت. از کل آحاد طبقه طلب پشتیبانی نمی نمود و دعوت به مبارزه متحد همه کارگران را دستور روز خود نمی دید. موضوعی که حلقه سست بیانیه محسوب می شد و جای انتقاد فراوان داشت. شورا در پیامهای بعدی خود گام به گام از این ضعف کاست و بر بار طبقاتی جهتگیری های خود افزود. پیداست که اعلام همبستگی و پیوستن عملی خیل وسیع کارگران حوزه های دیگر به اعتصاب در تسریع و تقویت این جهتگیری نقش بازی می کرد. نکته اساسی در این گذر آنست که شورا با آنکه در بیانیه های بعدی کم یا بیش بر بار طبقاتی پیام های خود افزود، با آنکه از مزد 12 میلیونی برای همه کارگران سخن گفت اما باز هم تلاش چندانی برای توسعه پیکار جاری کارگران پیمانی به خیزش اعتصابی، اعتراضی سراسری توده های کارگر علیه فشار انفجارآمیز استثمار سرمایه و کل مصیبت ها و سیه روزی های مولود سرمایه داری به عمل نیاورد. این چیزی است که همچنان پاشنه آشیل اعتصاب جاری را تعیین می کند. بسیار حیاتی است که کارگران اعتصابی و شورای سازماندهی اعتراضات با عزمی راسخ تر و اراده ای مصمم تر و پرخروش تر دست همپیوندی به سوی کل توده همزنجیر دراز کند. خواست ها را خواست همه کارگران خواند. به عنوان ستادی رزمنده از کل قوای طبقه کارگر سخن راند و در سازمانیابی شورائی سراسری ضد سرمایه داری طبقه کارگر با تمامی توان ایفای نقش کند.
4 – رسم تا کنونی کل اعتصابات، اعتراضات و خیزش های ما کارگران در جهنم سرمایه داری ایران آن بوده است که اعتصاب کنیم تا خواست حی و حاضر خود را محقق سازیم!! در همین راستا پیروزی یا شکست هر اعتصاب و خیزش نقطه پایانی بر کارزار روز ما می گردیده است!! این فاجعه سترگی است که باید آن را پایان داد. هر اعتصاب هر عده از ما در هر کجای این جهنم، هر میزان همپیوندی هر بخش ما در این اعتصابات، هر پیروزی یا شکست ما، تجارب این موفقیت ها یا شکست ها، همه و همه باید ملاط و مصالح مورد نیاز برای گذاشتن سنگی بر روی سنگ در معماری بنای محکم و آباد جنبش سازمان یافته شورائی ضد سرمایه داری ما شود. اعتصاب، مستقل از پیروزی یا شکست نباید پایان یافته تلقی گردد. همین الان بیش از 30 هزار کارگر در این کارزار مشترک حضور دارند. همسنگری و همرزمی این 30 هزار باید ببالد، شاخ و برگ کشد، محکم و محکم تر شود، بسان سلول زنده ای از پیکر واحد طبقه کارگر دست به کار بخشیدن حیات و قدرت به کل جنبش جاری ما شود، هر چه در توان دارد برای سازمانیابی شورائی سراسری همزنجیران به کار گیرد. هر گام که کارگران پیمانی نفت در این گذر بردارند، به طور قطع بیان آشکار خیزشی نوین برای پایان دادن به وضع روز جنبش کارگری خواهد بود. روزی که به هر دلیل، پیروز یا مقهور این اعتصاب تمام شود باید روز اعلام همزمان عزم استوار و ارده آهنین تمامی اعتصاب کنندگان برای بسط بدون هیچ انتهای همدلی و همپیوندی خویش به همرزمی و همسنگری شورائی و سراسری کل توده های طبقه کارگر گردد. باید اعلام کنیم که ما با قدرت نازل 30 هزار نفری خویش تا اینجا پیش تاختیم و این خواست ها را محقق کردیم، بی و قفه و بدون هیچ تعطیل خواهیم کوشید تا یک جنبش سراسری شورائی سرمایه ستیز در جهنم سرمایه داری ایران و در کل دنیا گردیم.
کارگران ضد سرمایه داری
تیرماه 1400