سالهای درازی بود که برای خلاصی از نکبت و فلاکت زندگیمان چشم انتظار کارفرماها، حکومت و جناحهایش بودیم، هر چند هنوز هم بساط دخیل بستن به بندهای قانون و جمع شدن مقابل وزارت کار و مجلس و نهادهای حکومتی را جمع نکردهایم اما در ادامه شورشهای 96 و 98 با تحریم سراسری و حداکثری انتخابات، به نظر میرسد که مرحله تازهای از اعتراضات را پیش رو داریم. مبارزات کارگران پیمانی نفت که با حمایت بیش از 114 شرکت همراه شد خبر از ادامه این مرحله جدید میدهد. رفقای پیمانی نفت بدون توسل به قوانین موجود، بدون دخیل بستن به رهبران بالای سر، با اتکا به آگاهی و اراده طبقاتی خود بیش از دو ماه است که در مقابل سرمایه داران و پیمانکاران و دولت ایستادگی کردهاند و راه برون رفت از درماندگی و بنبست کنونی را جلوی چشم ما گرفتهاند. آنان به وضوح نشان دادند که:
1- دستیابی به خواستها از طریق اعتراض «قانونی» خیالی باطل و بینتیجه است.
2- افزایش دستمزد، کاهش ساعات و بهبود شرایط کار از طریق مبارزه فقط در چهاردیواری محل اشتغال، راه به جایی نمیبرد.
3- دنبالهروی از رهبران!! تبدیل شدن به سرباز ارتش این یا آن بخش طبقه سرمایهدار است. مضمون مبارزات این رفقا میتواند بالغتر و قدرتمندتر دنبال شود. همه ما از راننده، معلم، کارگر صنعتی و کشاورزی، کارمند، بیکار، بازنشسته، پرستار، کارگر ساختمانی، دستفروش، خانهدار، میتوانیم با برپایی شوراهای سراسری از مبارزات یکدیگر بطور واقعی حمایت کنیم. با قدرت جنبش شورائی ضد سرمایهداری اعلام کنیم که حاصل کار و تولید ما باید بهداشت و درمان و آموزش رایگان شود. با قدرت شوراها، رفاه و آزادی هرچه بیشتر و رفع تبعیضات جنسی و عقیدتی را بر طبقه سرمایهدار و حکومتش تجمیل کنیم.