بهره کشی ازنیروی کار کودکان کار یکی از عوامل مهم در بالابردن نرخ سود سرمایه است. آمار دقیقی در رابطه با جمعیت کودکان کار در دست نیست. آمار ۴ سال پیش نشان می دهد 257 میلیون کودک کار در جهان وجود دارد. بعضی منابع آماری در رژیم جمهوری سرمایه ۱۶۰ میلیون را ذکر کردهاند که به هیچ وجه قابل استناد نیست. این آمار، کودکان کار در ایران را بین ۳تا ۷ میلیون بیان کرده اند. ولی انچه اظهر من الشمس است این است که خانواده های کارگری به خاطر قهر بی امان اقتصادی فرزندان خود را از تحصیل باز می دارند تا با کار این کودکان کمی از گرسنگی افراد خانواده بکاهند. واقعیت امر آن است که کودکان خود را به کام سود جویی سرمایه می فرستند تا چند صباحی را سر کنند و فرزندانشان هم مرگ تدریجی را تجربه کنند. کنوانسیون کودکان کار مثل همه قوانین نظام سرمایه داری در جهت سودجویی صاحبان سرمایه است و طبیعی است که دولت های سرمایه قوانین را در راستای منافع صاحبان سرمایه وضع می کنند. آنچه رفرمیست ها در مدح وثنای قوانین سرمایه به توده های کارگر حقنه می کنند و کارگران را به دخیل بستن آستان بورژوازی می کشانند آب به اسیاب دشمن طبقه کارگر ریختن است. رژیم اسلامی سرمایه سال ۱۳۷۲ عضو این کنوانسیون شد. طبق قانون بورژوازی کودکان تا سن ۱۸ سالگی نباید کار کنند. اما این قانون به ظاهر موجه، بهترین دستمایه برای به کار گیری کودکان کار با دستمزد بسیار کم ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان و کمتر شده است. استثمار وحشیانه کودکان محدود به کشورهایی امثال ایران نمی شود. در کشورهایی با سرمایه های امپریالیستی هم این پدیده وجود دارد. در کشورهای امریکای لاتین چون برزیل، مکزیک و…. کودکان کار به وفور وجود دارند. در ایران طبق امار دولت سرمایه، ۴۹۹ هزار کودک کار بین ۵ تا ۷ سال وجود دارند که در خیابان ها به زباله گردی و گل فروشی مشغولند. این بخش از کودکان کار در خیابان ها سرگردان در جست وجوی پر کردن شکم خود هستند. به خاطر موقعیت کاریشان به چشم می آیند اما بخش عظیمی از ۸ سال تا ۱۸ سال در مغازه ها پادویی می کنند و بخش بزرگتری در کارگاه ها با دستمزدی بسیار ناچیز یک میلیون و زیر یک میلیون در کارگاه های مختلف کار می کنند. اکثرا در روند کار به بیماریهای کشنده مبتلا می شوند. در کارگاه های کوچک نساجی با کار ۱۲ ساعته یا بیشتر به بیگاری کشیده می شوند. صاحبان سرمایه به خاطر دستمزد پایین و عدم پرداخت بیمه به استخدام این قبیل کارگران بیشتر مایلند. ازاین طریق هزینه تولید کالا را کاهش می دهند و از سوی دیگر بیشترین تولید ارزش اضافی را انباشت می کنند. خطر ابتلا به بیماری های عفونی و مشخصا کرونا موضوع جدی دیگری است که زندگی کودکان کار را تهدید می کند. کودکان کاری که به کار جمع آوری زباله وتفکیک زباله ها مشغولند با دستمزد نازل توسط مقاطعه کاران به کارگرفته می شوند و بسیاری از این کودکان کار به انواع بیماری ها مبتلا شده اند .شدت و حدت این بیماری ها چنان بالا گرفته که روزنامه های دولت سرمایه هم به آن پرداخته اند اما سود آوری تولید ارزش اضافی ان چنان بالا است که کار کودکان که به طلای سفید معروف است مقاطعه کاران دولتی و خصوصی برای سهم بری بیشتر از حاصل کار این کارگران را به جان هم انداخته است. سو استفاده های جنسی از کودکان کار خود ماجرای جان سوزی است که باید در فرصت دیگری به آن پرداخت.
امید خرم