هفته ها است که نسل جوان طبقه ما با جسارت، شجاعت و همرزمی خیره کننده ای وارد میدان کارزار شده است. خیزش پرشکوه این جوانان در همان حال که نور امیدی بر فضای زندگی و پیکار همیشه جاری کل همزنجیران تابیده است. طیف بسیار گسترده اپوزیسیون مردارخوار قدرت جو در خارج و داخل کشور را هم بسیار سراسیمه و هیستریک مترصد شکار و بلعیدن جنبش ما ساخته است. ما هیچ چاره ای نداریم سوای آنکه جنگ علیه سرمایه و دولتش را با گذاشتن دست کوبنده رد بر سینه این کرکسان سوداگر، قدرت همجوش و هم طنین سازیم. برای این کار مبارزه روز ما باید شریان حیات سرمایه را بفشارد. مائیم که سرمایه را تولید می کنیم و می توانیم مجاری تولید آن را مسدود سازیم. به این بیأندیشید که در یک روز همه همزنجیران ما در سراسر ایران چرخ تولید و کار را از چرخش باز دارند، چه خواهد شد. هیچ اضافه ارزشی تولید نخواهد گردید. هیچ سرمایه ای خلق نخواهد شد، کل سرمایه ها راکد خواهند ماند. چرخه تولید سرمایه و سود از کار خواهد افتاد. اگر این کار را یک ماه تداوم بخشیم. کل سرمایه در منجلاب بحران غرق خواهد شد. ما یگانه منشأ واقعی تمامی قدرت ها هستیم، قدرتی که خلق می کنیم اما قدرت سرمایه می شود. ما از این امکان برخورداریم که قدرت خود را قدرت طبقه خود سازیم و علیه سرمایه و طبقه سرمایه دار اعمال کنیم.
برای اینکه قدرت نهفته در وجود طبقه خویش را قدرت واقعی و بالفعل طبقاتی خود کنیم باید متشکل شویم و برای اینکه تشکل ما ظرف راستین قدرت طبقه ما باشد باید فقط و فقط شورائی، ضد کار مزدی و سراسری سازمان یابیم. خیلی ها از تشکل شورائی حرف می زنند. اما شوراهای آن ها صرفاً اسم رمزی برای سندیکا و سندیکاسازی و جنبش سندیکالیستی است. سازمانیابی شورائی یعنی دخالتگری مستقیم، نافذ، خلاق و آگاه همه آحاد توده های طبقه ما برای کارزار علیه سرمایه، علیه چرخه تولید اضافه ارزش، علیه استثمار سرمایه داری، علیه دولت و قدرت سیاسی سرمایه، علیه تمامی جنایاتی که سرمایه بر ما و بر کل بشریت اعمال می کند. تشکل شورائی ما تجلی صف مستقل طبقاتی ضد سرمایه داری همه آحاد توده های طبقه ما در مقابل سرمایه است.
باید متشکل شویم نه برای اینکه در باره چگونگی خرید و فروش نیروی کار خود با صاحبان سرمایه گفتگو کنیم بلکه برای آنکه سرمایه را از حوزه تصاحب کار اضافی خود، از حوزه اعمال اقتدار علیه خود، از سنگر تعرض و مقاومت در مقابل جنبش خود، از تهاجم سبعانه علیه امکانات موجود معیشتی خود، از اعمال وحشیانه ترین تبعیضات جنسی علیه زنان، از جنایات بی مهار ددمنشانه علیه کودکان، از سلاخی دارو و درمان و آموزش انسان ها، از تحمیل فقر و تن فروشی و اعتیاد به توده فرودستان و از اعمال تمامی اشکال دیگر سبعیت و بربریت و جنایت به عقب رانیم. شورائی و ضد کار مزدی و سراسری متشکل شویم، تا به طور مستمر مشق پیکار و اعمال قدرت کنیم، گام به گام آگاهتر شویم، کالبدشکافی ضد کار مزدی سرمایه را شعور و شناخت و آگاهی طبقاتی خود سازیم، این آگاهی را سلاح کاراتر جنگ خود کنیم، گام به گام نیرومندتر گردیم و سرمایه را ضعیف تر و ضعیف تر کنیم، دولت سرمایه داری را ساقط سازیم، در همین راستا بنیاد وجود بردگی مزدی را در هم کوبیم و شالوده دنیائی نو، دنیای فارغ از وجود کار مزدی، فازغ ار استثمار و دولت و طبقات، جامعه ای متشکل از انسان های آزاد، بی نیاز و گسسته ار هر قید حتی قید کار را مستقر استوار کنیم.
باید شورائی و ضد کار مزدی متشکل شویم و تشکل ما باید به طور مستمر منشور مطالبات ضد سرمایه داری روز خود را بر سر طبقه سرمایه دار، دولت سرمایه و نظام بردگی مزدی فرو کوبد. باید این مطالبات را سنگر جنگ گام به گام خود در همه جا، در کلیه عرصه های حیات اجتماعی علیه سرمایه کنیم. مطالبات روز ما شاخص موقعیت پیکار طبقه ما در جنگ سراسری علیه سرمایه و با دورنمای شفاف برچیدن بساط کار مزدوری و رابطه خرید و فروش نیروی کار است. ما از سرمایه داران و دولت آن ها نمی خواهیم تا این یا آن خواسته ما را محقق سازند، کاملاً بالعکس ما آخرین توان جنگی روز طبقه خود را علیه بورژوازی به کار می گیریم تا آخرین عقب نشینی های ممکن عاجل را بر نظام سرمایه داری تحمیل کنیم.