اینکه وحوش بورژوازی به جان هم افتند مسلما حادثه میمونی است اما اینکه یک کارگر در گوشه ای از جهنم سراسری سرمایه داری، فریب یکی از این وحوش را بخورد، قطعا فاجعه ای دردآور، فرساینده و مهلک است. بورژوازی تاریخا، به حکم هستی اجتماعی و طبقاتی اش، فریبکار، دروغ پرداز، جاعل کل واقعیتها، مجبور به مهندسی افکار و شستشوی مغزی توده های کارگر بوده است، با همین شاخص زاده است، بالیده است، فربه و فربه تر شده و بالاترین مراحل اختاپوسی بلوغ را پشت سر نهاده است. نمایندگان فکری، سیاستگذاران و دولتمردانش حتی در لحظه ای که کل جهان را در میان شعله های جنگ خاکستر می سازند، زمانی که قاره ها را «آشویتس» می کنند و بشریت را طعمه هولوکاست می نمایند باز هم بیشتر از همیشه عربده صلح، آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، عدالت اسلامی، نصفت محمدی، رأفت مسیحائی، سر می دهند. آقای شارل ویمرز « Charlie Weimers» نماینده سوئد در پارلمان اروپا نیز از جمله آحاد همین طبقه و از دولتمردان و نمایندگان فاشیست سرمایه داری در عصر فاشیستی شدن روزافزون کل نظام بردگی مزدی در سراسر جهان حاضر است. او در پارلمان اروپا مدعی گردیده است که مخالف جمهوری اسلامی و گویا منتقد و معترض به بربریت، کشتار و قتل عام آفرینی این رژیم علیه توده های کارگر عاصی در خیابان های ایران است!!! «شارلی ویمرز» کور خوانده است. اگر کارگر ایرانی جنجال کثیف «عدالت کسری انوشیروان»!!، «عدل محوری اسلامی»!!!، «تبعیض ستیزی قرآنی»!!!، «رأفت و الفت انسانی شیعی»!!!، «دست کارگر بوسی فرقانی»!!!، «برابری طلبی جنسیتی ناب نبوی»!!!، «مساوات خواهی و ظلم گریزی دینی»!!! را باور کرده باشد، شاید دعوی ایشان دائر بر دفاع از حق اعتراض انسانهای عاصی کارگر در شهرهای ایران را هم قابل گوش دادن بیند!! اما تاریخ خلاف این را می گوید. کارگران ایران نه آن خزعبلات را وقعی گذاشتند و نه برای فریبکاری ها، شیادی ها و ژست های پوشالی انسان مآبانه!! شارلی ها هیچ پشیزی ارزش قائل خواهند شد. شارلی از صدر تا ذیل، در کل تار و پود هستی طبقاتی، در موجودیت اجتماعی، در سیاست و جهتگیری و منش و کنش و راهبرد و راهکار و همه چیزش به تمام و کمال از جنس جمهوری اسلامی و در زمره وحوش بشرستیز دینی بورژوازی است. او فعالیت سیاسی را در عنفوان جوانی با عضویت در یکی از احزاب ماوراء ارتجاعی دینی سرمایه داری سوئد آغاز کرده است. عضو سازمان جوانان حزب «دموکرات مسیحی سوئد» و از چهره های فاشیست و متمایل به نازیسم این حزب بوده است. در کارگرستیزی، زن ستیزی، سرمایه پرستی و ضدیت با حقوق اولیه انسانی، مجرد فعالیت رایج درآن حزب را هم کافی ندیده است و به شیوه اولتراناسیونالیست های کورش کاو یا اولترافاشیستهای نظریه پرداز حکومت اسلامی سرمایه دست به کار تأسیس شبکه «کنست نت انگلبرک» ( konst-net. Engelberk) می شود تا دین خود را به ناسیونالیسم درنده فاشیستی بیش از پیش ادا کند. شارلی سپس برای چند صباحی به حزب راست افراطی و ضد کارگری «مودرات» سوئد می پیوندند ومتعاقب آن همراه با عده ای از هارترین راسیست ها حزب موسوم به دموکرات های سوئد « Sverige demokraterna» را بنیانگذاری می کنند. حزبی نازیست، فاشیست، راسیست، مدافع بربرمنشانه ترین شکل استثمار و تمامی بربریت های سرمایه داری، ضد زن، ضد هر گونه پذیرش کارگران آواره و بی خانمان در هر کجای جهان، کارگرکش و دشمن تا بن دندان قهر توده های کارگر دنیا. حزبی که دقیقا و در همه وجوه هستی خود از جنس جمهوری اسلامی است. اعتراض شارلی و حزبش به رژیم اسلامی نه اعتراض علیه کشتار کارگران بلکه صرفا از جنس تسویه حساب های رایج درون بوژوازی و میان بخشهای مختلف این طبقه بر سرنوع نگاه به چگونگی برنامه ریزی واستقرار نظم سرمایه داری در دنیا است، ازجنس اعتراض ترامپ، بولسونارو، ابوبکر بغدادی و بن سلمان علیه حاکمان اسلامی سرمایه در ایران، یا حکام شرع سرمایه علیه مافیاهای فوق است. بحث فقط بر سر شارلی و شارلی ها نیست. هر نوع انتظار حمایت از هر دولت و پارلمان و نهاد قدرت سرمایه زیر هر نام و نشان، قطعا غوطه خوردن در باتلاق توهم و فرسودن قدرت طبقاتی خود در برهوت ها و گمراهه ها است. جنگ ما علیه سرمایه است و دراین جنگ کل طبقه سرمایه دار دنیا، کل احزاب، دولت ها، پارلمان ها از جمله پارلمان اروپا، کل اتحادیه های کارگری پاسدار سرمایه داری، کل اینها همراه یا ناهمراه، همساز یا ناهمساز با تمامی قدرت علیه ما و علیه هرمیزان تعرض ما به سرمایه می باشند. اگر بناست – که یقینا بناست- چشم به راه حمایت باشیم باید همه دیدگان خود را به همزنجیران کارگر خویش در سراسر جهان دوزیم. در این میان بسیار تأسف بار، شنیع و چندش آور است که توده های کارگر اروپا در قبال قتل عام وحشیانه جنبش ما توسط دولت اسلامی بورژوازی ساکت، صامت، منجمد، فاقد هر نوع اعتراض هستند و بر ویرانه این سکوت خفت بار مالامال از کاسبکاری و برده منشی، به درنده ترین نمایندگان سرمایه فرصت می دهند تا ژست مخالفت با وحوش اسلامی بورژوازی و دفاع از کارگران معترض ایران را گیرند. به این فاشیست های ضد کارگر مجال می دهند تا بساط فریبکاری پهن کنند و آوار توهم بر سر شعور همزنجیران ریزند.
کارگران ضد سرمایه داری
آذرماه 1398