بعد از گذشت ۴۵ سال و مبارزات فراوان و متنوع کارگران در این همه سال، هنوز هم کارگران شرکت نفت و ذوب آهن را مشاهده می کنیم که خواستار اجرای قانون اساسی، قانون کار و سایر قوانین موجود جهت بهبود سطح معیشت خود هستند!! معلمان و بازنشستگان هم با اینکه دیگر در مقابل مجلس، شعار چندش آور «نماینده انقلابی حمایت، حمایت»!! سر نمی دهند اما همچنان در مقابل نهادهای حکومتی جمع می شوند و مطالبه شان اجرای قوانین است!! در این میان، کارگرانی بر این باورند که با زور اعتصاب و تظاهرات باید سرمایه داران را به اطاعت از قانون واداشت. اینان « حقوق» و « قوانین» را دستاوردهای مبارزات کارگران می دانند و معتقدند که این دستاوردها باید پاس داشته شوند و مورد دفاع قرار گیرند. آنچه حقیقت دارد و در تاریخ اتفاق افتاده از این قرار بوده است که سرمایه داران همیشه و همه جا تا آنجا که زورشان برسد مخالف هر گونه مرز و محدوده در استثمار و تولید سود هستند اما زمانی که با مقاومت و اعتراض توده کارگران مواجه شده اند پارلمان سرمایه پا پیش گذاشته و برای مقابله با خطر جنبش احتمالی و یا حی و حاضر کارگران، عقب نشینی هایی در قالب قوانین تصویب نموده است. این قوانین، دستپخت طبقه سرمایه دارند؛ محتوای آن تحکیم زنجیر قدرت سرمایه بر جنبش کارگری است؛ و به همین دلیل مدام در گوش کارگران می خوانند که برای رفع مشکلات به امامزاده «قانون» دخیل بندید. کارگران قانونگرا، کاتولیک تر از پاپ همین موعظه ها را دم گرفته اند و تکرار می کنند. سردادن شعارهایی مانند افزایش حقوق به تناسب تورم!! اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و همسان سازی دستمزدها!! اولاً حکم بر پذیرش برده وار، سراسر تسلیم و بسیار مؤمنانه سرمایه داری توسط ما و ایمان راسخ ما به همیشه کارگر ماندن دارد، ثانیاً علاج هیچ درد ما نبوده و نیست. ما بدون شک مجبوريم برای مزد و معيشت بیشتر و زندگی انسانی مبارزه کنيم اما اين مبارزه در هر سطح، هر شرائط ، هر زمانبايد بسيار زلال و شفاف عليه سرمايه داری باشد. تنها در این حالت، حصول خواسته ها و مطالبات ما دستاوردی برای ارتقا سطح معیشت و همچنین گام بر داشتن در مسیر پیکار علیه بردگی مزدی و تدارک محو سرمایه داری خواهد بود.
اعتراضات ما باید طنین انداز این فریاد شود که محصول کار اجتماعی دهها هزار تریلیونی ما از سیطره داد و ستد کالائی، پولی خارج شود. هر فرد جامعه،از شاغل، بیکار، بازنشسته، بدون پرداخت هیچ ریالی، درمان و دارو، مسکن، آموزش در همه سطوح، ایاب و ذهاب، آب، برق، گاز، اینترنت، خوراک، پوشاک و مایحتاج زندگی را دریافت دارد.
دور افتادن از ریل مبارزه علیه سرمایه داری ما را به چنان ذلت و فروماندگی رانده است که کارگر ذوب آهن آنگاه که لب به اعتراض می گشاید، سخنی از همرزمی و اتحاد با کارگران ایران و اصفهان به جای خود، حتا از کارگران قراردادی محل کار خود که دوشادوش آنها مورد ستم و استثمارند هم بر زبان نمی راند!! قدرت سیل آسایی که می تواند بنیان سرمایه را به لرزه افکند و علیه غارت بیش از ۹۵ درصد محصول کار اجتماعی طبقه خود بخروشد و طغیان کند، مدافع دوآتشه قانون سرمایه و گلایه مند قانون شکنی سرمایه داران شده است!!
درخواست اجرای قانون برای حل مشکلات خود و بی اعتنایی به سایر کارگران، هرگز نتیجه بخش نخواهد بود. ما باید بمثابه یک طبقه و با مطالبات عمومی خود با سرمایه داری بجنگیم. تنها در اینصورت است که می توانیم حمایت و همراهی اکثریت کارگران را با خود داشته باشیم و با سراسری شدن این جنبش، مانع سرکوب آن توسط سرمایه داران و حکومتشان گردیم.