جنگ در بنمایه خود رقابت سرمایه ها با وسایلی دیگر است. جنگ وحوش سرمایه بر سر بازتقسیم حاصل کار و استثمار توده های کارگر دنیا، جنگ کفتاران زشت سرمایه دار و حاکمان سرمایه داری برای افزایش سهم خویش در حصه حاکمیت سرمایه و مالکیت سرمایه ها و سودهای آفریده ما کارگران است. حاکمان سرمایه و دولتمردان آن در مجالس رسمی و پارلمان های خود به رقابت بر سر سهم سود عمومی تولید شده توسط کارگران به چانه زنی می پردازند. همین روند بین سرمایه های اجتماعی هر کشور و دیار در مجامع بین المللی، در کنفرانس ها با دیگر کشور ها روزانه جریان دارد. سرمایه داران و دولت های سرمایه همین روند رقابت را با کشتار جمعی توده ها بیش از پیش و با وسایل هر چه وحشتناکتر پیش می برند.

تاکنون به تخریب محیط زیست از جانب کالاها، روند تولید و جامعه گردانی متعارف سرمایه داری پرداخته ایم وقت آنست که بعد دیگر این سیستم منحط، فرسوده و مخرب را یکبار دیگر بررسی کنیم. جنگ های امپریالیستی و خانمان برانداز اول و دوم (با حدود ۵۰ میلیون کشته و بکاربردن سلاح اتمی در ناکاساکی و هیرو شیما) و نیز جنگهای کره (۴.۵ تا ۷میلیون کشته)، کنگو (یکی از طولانی ترین جنگها با نزدیک به ۴ میلیون کشته) روواندا، فلسطین و ویتنام (با ۳ میلیون کشته)، جنگ رژیم های ایران و عراق (حدود ۱.۵میلیون کشته و ۲ تا ۳ میلیون زخمی)، جنگ اول خلیج ، حمله وسیع ارتش آمریکا در سال ۲۰۰۳ و ادامه هر چه فاجعه بارتر ابعاد بکار گیری سلاح های کشتار جمعی در این جنگ که در دل خود فجایع انسانی و محیط زیستی پروراندند و این حوزه پیش ریز سرمایه را از تجارب جدید برخوردار کردند و صد ها جنگ کوچک و محلی می گذریم. در جنگ سوریه و لیبی که از آغاز آن ها بیش از یک دهه می گذرد و هنوز پایانی بر آن ها دیده نمی شود سلاح های مخوفی بکار برده شد که هنوز در هاله از ابهام اند. در جریان بمباران گسترده عراق به غیر از به کارگیری انبوه سلاح‌ها و بمب‌های متعارف، از سلاح‌های دارای اورانیوم رقیق شده (depleted uranium) و فسفر سفید بعنوان سلاح کشتار جمعی بطور وسیعی استفاده شد. این سلا‌ح‌ها دارای عوارض مخرب روی افراد غیرنظامی و همچنین محیط زیست اند. میزان استفاده از این سلاح‌ها در جریان جنگ اول خلیج فارس حدود ۳۴۰ تن بود. اما این رقم در جریان حمله سال ۲۰۰۳ از سوی ارتش آمریکا به حدود پنج برابر افزایش یافت. به کارگیری این سلاح‌ها منابع آبی، خاک و هوا را در عراق به شدت آلوده کرد. عوارض جانبی آلوده شدن با اروانیوم رقیق شده در بعضی مناطق همچنان باقی‌است. در سال ۲۰۰۴ ، یعنی یک سال پس از حمله، میزان سرطان خون در عراق بیش از هرکشور دیگر در جهان بود. در جریان نبرد فلوجیا در ماه نوامبر سال ۲۰۰۴، ارتش آمریکا از سلاح‌ها و بمب‌های دارای فسفر سفید برای مقابله با مخالفان مسلح که کنترل شهر فلوجیا را در دست داشتند استفاده کرد. دیگرشهرهای عراق از جمله اماره، بغداد، بصره، کربلا، از این بلایا در امان نماندند و به این مواد رادیواکتیو آلوده شدند‌. مقدار رادیواکتیو به کار گرفته شده برای مثال در فلوجه حتی «بدتر از آنچه در هیروشیما و ناکازاکی رخ داد» میباشد. این شهر همچنان چرنوبیل دوم نامیده می شود. تحقیقات سال ۲۰۱۸ توسط العربی نشان می دهد که عراق بالاترین میزان ناهنجاری های مادرزادی را در جهان طی دهه گذشته ثبت کرده است. نرخ ناهنجاری در فلوجه بدتر از حد متوسط در عراق بود، جایی که نیروهای ائتلاف ایالات متحده با اورانیوم ضعیف شده و فسفر سفید شهر را مورد حمله قرار داده‌اند. به گفته دولت عراق، در سال ۲۰۰۵، بروز سرطان در این کشور به دلیل استفاده از مهمات اورانیوم ضعیف شده از ۴۰ به ۱۶۰۰ مورد در هر صدهزار نفر شهروند افزایش یافته است. ارتش آمریکا که در ابتدا به کارگیری این سلاح‌ها را انکار کرده بود، بعدها به استفاده از آن‌ها اعتراف کرد. مطابق یک تحقیق دانشگاهی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، تنها در شهر فلوجیا میزان ابتلا به انواع سرطان‌ها چهار برابر شده است. این میزان در مورد کودکان زیر چهارده سال عراقی حدود دوازده برابر رشد را نشان می‌دهد. مرگ و میر کودکان در این شهر عراقی نیز چهار برابر بیشتر از مرگ و میر کودکان در اردن، کشور همسایه عراق است. در سال ۲۰۱۴، گروه صلح هلندی پاکس فاش کرد که جت ها و تانک های آمریکایی نزدیک به ده هزار گلوله اورانیوم ضعیف شده را در عراق شلیک کردند که بسیاری از آنها در مناطق پرجمعیت یا در نزدیکی آن استفاده شده. همچنین براثر استفاده از این سلاح‌ها، آمار تولد نوزادان همراه با نقص عضو و ناهنجاری‌های دیگر به شدت در شهر فلوجیا و نقاط دیگر افزایش یافت. به جز اورانیوم رقیق شده و فسفر سفید، انواع مواد دیگر مانند پرکلرات موجود در موشک‌ها و مواد شیمیایی دیگر براثر به کاربردن سلاح‌های مختلف یا تردد ادوات نظامی مانند هواپیماهای جنگی، تانک‌ها و ماشین‌ها در محیط زیست عراق را نیز باید به حساب آورد. مطابق آماری که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، مصرف سوخت ارتش آمریکا در عراق ماهانه برابر با یک میلیون و دویست هزار بشکه نفت بود که در عرض یک سال به رقمی در حدود ۱۴ میلیون بشکه رسید. مصرف چنین حجم عظیمی از بنزین، گازوییل و انواع سوخت‌های دیگر توسط ارتش آمریکا، آلودگی های فراوانی از جمله گاز کربنیک را در هوا و محیط زیست عراق افزایش داد. با آتش‌گرفتن مرکز تولید فرآورده‌های سولفور المشرق در سی کیلومتری شهر موصل، حجم عظیمی از گازهای سمی آزاد شد و آسمان عراق و بسیاری از کشورهای خاورمیانه را تا مدت‌ها آلوده کرد. این کارخانه سالانه حدود یک میلیون و دویست هزار تن فرآورده‌های شیمیایی تولید می کرد. مطابق گزارش سازمان ملل متحد که در اکتبر سال ۲۰۰۳ منتشر شد، بیش از چهل درصد از درختان در شعاع صد کیلومتری این کارخانه شیمیایی آسیب دیدند و یا از بین رفتند. از دیگر مراکز صنعتی و نظامی آسیب دیده که باعث آلودگی گسترده محیط زیست شدند می‌توان به کارخانه تولید مهمات « القعقاع» در سی کیلومتری جنوب بغداد، مرکز تحقیقات هسته‌ای «التویثه» و همچنین انبارهای پتروشیمی «الدوره » اشاره کرد. این انبارها که یکی از بزرگترین مکان‌های نگهداری مواد شیمیایی و پتروشیمی در عراق بودند در جریان جنگ از سوی گروه های مختلف مورد غارت و هجوم قرار گرفتند و سپس تخریب و سوزانده شدند. براثر این آتش‌سوزی‌ها بیش از پنج‌ هزار تن مواد بسیار سمی در محیط آزاد شد. با خروج نیروهای آمریکایی از عراق نیز حجم زیادی از آلودگی‌ها و پس ماند ه ها در عراق باقی ماند. گزارشی که روزنامه تایمز چاپ بریتانیا در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد نشان داد ارتش آمریکا در حالی عراق را ترک کرد که پشت سر خود کشوری به شدت آلوده برجای گذاشته بود. زباله‌ها و پسمانده های سمی از بشکه‌های نفت و بنزین گرفته تا اسید سولفوریک، باطری‌های مصرف شده ماشین و آهن آلات قراضه در حجم فراوان تصویری است دهشتناک از محیط زیست آلوده شده یک کشور جنگ زده. مطابق دستورالعمل پنتاگون این پسمانده ها می‌بایست از عراق خارج و در آمریکا به شکل امنی منهدم می‌شدند، اما واقعیت موجود روی زمین برخلاف این را نشان میدهند. گزارش دیگری که توسط روزنامه نیویورک تایمز در ماه ژوئن ۲۰۱۰ منتشر شد بر آلودگی گسترده آب‌ها و رودخانه‌های عراق تاکید می‌کرد. شط العرب یا اروند رود که از پیوستن دجله و فرات شکل می‌گیرد و به خلیج فارس می‌ریزد، برای مردم عراق به یک معضل بزرگ زیست محیطی تبدیل شده است. خشکسالی‌های پیاپی نیز مزید بر علت شدند به طوری که با پسروی رودخانه، آب دریا به درون آن پیشروی کرده، میزان شوری آب به حد غیرقابل کنترلی بالا رفته و آسیب‌های فراوانی به زمین‌های اطراف و حوضه آبریز آن وارد شده است. سدسازی کشورهای اطراف روی رودخانه‌هایی که به دجله و فرات وارد می‌شوند نیز تاثیر مهمی در این امر داشته است. مطابق آمارهای دولت عراق، همچنان یک نفر از هر چهار نفر عراقی از دسترسی به آب سالم و بهداشتی محروم است. هنوز در برخی از شهرها و روستاهای عراق آب رسانی با استفاه از تانکرهای سیار آب انجام می‌شود. دوره جدید جنگهای خانمان سوز سرمایه داری با ابعاد محیط زیستی و امراض شناخته و ناشناخته تازه آغاز شده است. جنگ سوریه وادامه جنگ در عراق با ابعاد جدید و فاکتور های جدیدی نظیر گروه های مختلف ساخته دولت های سرمایه داری منطقه و امپریالیستها ابعادی دیگر به مسائل محیط زیستی سرمایه داری خواهد داد.

در حالی که جهان بیستمین سالگرد جنگ عراق را به یاد می آورد، مقامات دولت های غربی سرمایه تلاش کرده اند تا اثرات مخرب اورانیوم ضعیف شده بر جمعیت غیرنظامی این کشور ویران شده را کم اهمیت جلوه دهند. علت را می بایست در فاجعه ای که در اروپا (اکراین) جریان دارد دید. دولت های درگیر این جنگ اعم از ۳۰ کشور عضو ناتو و روسیه در حال فاجعه آفرینی دیگری هستند. وزارت دفاع بریتانیا روز ۲۲ مارس ۲۰۲۳ در بیانیه‌ای انتقادات روسیه از ارسال مهمات حاوی اورانیوم ضعیف‌شده توسط این کشور به اوکراین را رد کرد. یک روز پیش از این ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفته بود اگر بریتانیا گلوله‌های ساخته‌شده از اورانیوم ضعیف‌شده را به اوکراین بفرستد، روسیه «مجبور به واکنش» خواهد شد. بریتانیا تأیید کرد که گلوله‌های ضدزره حاوی اورانیم ضعیف را در کنار تانک‌های «چلنجر۲» در اختیار کی‌یف قرار می‌دهد. «مقامات دولتی روسیه این پروژه را به شدت محکوم می کنند. چرا لندن تصمیم گرفت تسلیحاتی را که قبلاً توسط ناتو در یوگسلاوی استفاده شده و امتحان خود را پس داده اند، به اوکراین تحویل دهد». روز جمعه هفتم ژوئیه ۲۰۲۳، جو بایدن ضمن «بسیار دشوار خواندن» تصمیم خود، تایید کرد که آمریکا بمب‌های خوشه‌ای در اختیار ارتش اوکراین خواهد گذاشت. این در حالی است که «بر اساس گزارش ناظران بین‌المللی (۶ سپتامبر ۲۰۲۳)، در سال ۲۰۲۲ میلادی بیش از ۳۰۰ نفر در اوکراین بر اثر استفاده نیروهای روسیه از بمب‌های خوشه‌ای کشته و بیش از ۶۰۰ نفر زخمی شدند که این رقم برای اولین بار در یک دهه گذشته، از شمار تلفات سوریه در این موضوع (به عنوان کشوری که بیشترین تلفات ناشی از این سلاح‌های بحث برانگیز را داشته) پیشی گرفته است. استفاده گسترده روسیه از این بمب‌های خوشه‌ای که در هوا باز می‌شود و تعداد زیادی بمب یا مهمات کوچک‌تر را همزمان رها می‌کند، در تهاجم روسیه به اوکراین (و تا حدی استفاده از آنها توسط نیروهای اوکراینی نیز) باعث شد تا سال ۲۰۲۲ به مرگبارترین سال برای قربانیان این بمب‌ها تبدیل شود. این خبر روز سه‌ شنبه (۵ سپتامبر ۲۰۲۳) در گزارش سالانه ائتلاف مهمات خوشه‌ای (شبکه‌ای از سازمان‌های غیردولتی که از ممنوعیت این سلاح‌ها حمایت می‌کنند) منتشر شد». بنابر سندی که به دست رویترز (۲ سپتامبر ۲۰۲۳) رسیده، دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا قرار است برای نخستین بار مهمات ضدتانکی را که حاوی اورانیوم ضعیف‌شده است به اوکراین ارسال کند. بر اساس این سند که به تایید دو مقام آمریکایی رسیده، قرار است از این گلوله‌های ضدتانک به عنوان بخشی از بسته جدید کمک نظامی ایالات متحده به اوکراین، هفته آینده رونمایی شود. بنابر اظهارات یک مقام آمریکایی ارزش این بسته کمک نظامی بین ۲۴۰ تا ۳۷۵ میلیون دلار خواهد بود. اگرچه بریتانیا در اوایل سال جاری مهمات حاوی اورانیوم ضعیف شده را به کی‌یف ارسال کرده است، اما این نخستین‌بار است که ایالات متحده چنین محموله‌ای را به اوکراین می‌فرستد.

چراغ سبز نهاد بین المللی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای استفاده از اورانیم ضعیف شده در جنگ (۲ سپتامبر ۲۰۲۳): «ناظر هسته‌ای سازمان ملل متحد می‌گوید، با انجام مطالعاتی در یوگوسلاوی سابق، کویت، عراق و لبنان به این نتیجه رسیده است که «وجود بقایای اورانیوم ضعیف شده پراکنده در محیط مسمومیت پرتوی یا سایر خطرات این‌چنینی برای ساکنان منطقه ایجاد نمی‌کند.»!! این در حالی است که تمامی شواهد و ارقامی که در فوق گزارش شد دال بر وجود و انباشت این فلز در جوامع انسانی، مزارع، کشتزارها و مراتع عواقب سرطانی و وخیم دیگری برای موجودات زند و انسان ایجاد می کند.

نسل کشی اسرائیل در غزه با حمایت کامل بلوک غربی سرمایه یک بار دیگر موارد مرگبار را افشا می کند. بر اساس یک ارزیابی اولیه که توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) منتشر شده است، تأثیر زیست محیطی این نسل کشی در غزه بی سابقه است و جامعه را در معرض آلودگی سریع خاک، آب و هوا و خطر آسیب های جبران ناپذیر به اکوسیستم های طبیعی آن قرار می دهد. حمایت دولت های بلوک غرب از نسل‌کشی اسرائیل و ناکامی جامعه بین‌المللی در پایان دادن به این جنگ فاجعه‌بار، یک بار دیگر نفاق لعنت ‌آمیز آنها را در مورد بحران آب ‌وهوایی برجسته کرده است. از یک سو، آنها مدام در مورد خطرات فروپاشی آب و هوا صحبت می کنند، با این حال نمی توانند نگرانی فزاینده توده ها در مورد تأثیرات درازمدت جنگ و اشغال اسرائیل را تصدیق کنند. اما این فقط ردپای کربن جنگ نیست که خیره کننده است. بازسازی غزه بهای زیست محیطی بیشتری را به همراه خواهد داشت. تخمین زده شده است که بازسازی غزه نزدیک به 60 میلیون تن CO2 تولید خواهد کرد. پیش بینی می شود که انتشار گازهای گلخانه ای مرتبط با بازسازی غزه بیشتر از انتشار سالانه بیش از 135 کشور باشد. توده های فلسطینی مدت‌ها ست که قربانی جنگ و اشغال ‌اند، اما در منطقه‌ای هستند که بیشترین آسیب را در برابر تأثیرات تغییرات آب و هوایی دارد. نوار غزه، کرانه باختری و نواحی اطراف آن عمدتاً مناطق گرم با بخش بزرگی از قلمرو خشک یا نیمه خشک هستند. با تغییرات آب و هوایی، افزایش دما و کمبود آب شدیدتر می شود. اثرات تغییرات آب و هوایی، مانند کمبود آب، ناامنی غذایی، و رویدادهای آب و هوایی شدید، بحران انسانی در غزه را تشدید می کند و شرایط زندگی جمعیت آن را بیش از این تهدید می کند. جنگ اسراییل علیه مردم غزه فقط گوشه ای از مهرچکمه نظامی بزرگتر جنگ ها و مجتمع صنعتی نظامی است. انتشارات نظامی در بالاترین حد خود قرار دارد و داده های اخیر نشان می دهد که انتشار جهانی گاز کربنیک 182 برابر بیشتر از آغاز سرمایه داری صنعتی در سال 1850 بوده است.

در طی این بمباران و حملات هوایی اسرائیل به اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی، مدارس، بیمارستان‌ها، مساجد، کلیساها و دیگر زیرساخت‌های غیرنظامی آسیب رسانده یا ویران کرده است. در اواخر آوریل 2024 تخمین زده شد که اسرائیل بیش از 70000 تن بمب بر فراز غزه پرتاب کرده است که از بمباران درسدن، هامبورگ و لندن در طول جنگ جهانی دوم پیشی گرفته است. مقیاس تخریب بیش از 150000 خانه ویران شده و خسارات زیادی به شبکه های برق و موسسات آموزشی در غزه وارد شده است. این بمباران های بی انقطاع منجر به تلفات غم انگیز جانی شده است و گزارش ها حاکی از تلفات هزاران نفر از جمله دها هزاران کودک شده است. سازمان ملل در حال بررسی اثرات زیست‌ محیطی جنگ در غزه است که در کنار چنین رنجی برای مردم، نگرانی‌های زیست‌محیطی آلودگی زمین، خاک و آب را افزایش داده است. این ها همچنین جدایی ناپذیر از فاجعه انسانی آشکار هستند. برای مثال، آلودگی آب ناشی از بمباران ها به معنای کمبود آب آشامیدنی سالم و افزایش بیماری های منتقله از طریق آب است. از زمان تشدید جنگ در ماه اکتبر، تاسیسات مدیریت زباله آسیب دیده یا تخریب شده و برق قطع یا کاملا قطع شده است. UNEP تخمین می زند که روزانه حداقل 100000 متر مکعب فاضلاب و آب آلوده به خشکی یا دریای مدیترانه ریخته می شود.

این امر علیرغم تمامی شواهد و ارقام ارائه شده در بالا، حاکی از انباشته شدن این گونه مواد در جوامع بشری، مزارع، و مراتع و ایجاد سرطان و پیامدهای شدید دیگر برای موجودات زنده و انسان است. آن چه ما امروز بصورت تخریبات محیط زیستی شاهد هستیم و بی شک از این بیشتر شاهد خواهیم بود سرنوشت اجتناب ناپذیر این روابط تولید است. سرنوشت ما کارگران و فرزندان ما و آینده آن ها بوسیله سرمایه و روابط تولیدی آن رقم می خورد تا زمانی که ما خودرا بعنوان آحاد طبقه کارگر در شوراهای کارگری ضد کار مزدی علیه سرمایه متحد و متشکل نکرده ایم و در تمامی حوزه ها بر علیه این نظام اختاپوسی نحس ضد بشری وارد نبر نشده ایم، همین سرنوشت ما است. در این میان آنچه از همه فاجعه بارتر و دهشت انگیزتر است وضعیتی است که طبقه کارگر بین المللی (و توده کارگر اروپا) و جنبش کارگری جهانی دارد. کارگران دنیا به خفت بارترین شکل و غم انگیزترین وضع، پیاده نظام بدون هیچ اراده، مقهور و تسلیم اوامر مطاع سرمایه شده اند. تاریخ قرن بیستم و قرن اخیر تاریخ جدا ساختن و بیرون راندن ما از میدان واقعی جنگ طبقاتی علیه سرمایه بوده است. فقر و فلاکت، جنگ و خونریزی تنها با محو و نابودی این نظم چرکین و دهشتناک وبه دست طبقه متحد و متشکل شده در شوراهای کارگری و با برادری بین المللی طبقه ما میسر خواهد شد و نه چیز دیگر. باید از گمراهه ها بیرون آمد. باید به میدان واقعی مبارزه طبقاتی ضد سرمایه داری باز گشت. در این جنگ کل ما همزنجیران متحد می شویم، خودرا شورائی متشکل می کنیم، شوراها را کانون آموزش، شناخت، ارتقاء آگاهی و همه اینها در پروسه کارزار رادیکال علیه سرمایه می کنیم، با قدرت شورائی خود برای تصرف یکایک مراکز کار و تولید از دست صاحبان سرمایه می جنگیم. دراین جنگ کل قدرت قهر اقتصادی، سیاسی، نظامی، پلیسی، فرهنگی و شستشوی مغزی بورژوازی، کل ساختار حاکمیت و موجودیت سرمایه را به مصاف می کشیم. مبارزه طبقاتی علیه این نظام محتاج برپائی جنبشی است که از تمامی ظرفیت لازم برای متلاشی ساختن، فروپاشاندن، در هم کوبیدن و نهایتا نابودی قوای قهر اقتصادی، سیاسی، حقوقی، مدنی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی سرمایه برخوردار باشد. جنبشی شورائی و سرمایه ستیز که همه اشکال اعتراض کارگران را حوزه های انداموار مبارزه ضد بردگی مزدی کند. مبارزه برای بهبود معاش، ضد دیکتاتوری، ستیز با تبعیضات جنسیتی و قومی و نژادی، جنبش ضد آلودگی محیط زیست، کل اینها را بنمایه ضد سرمایه داری بخشد و علیه بنیاد هستی سرمایه به صف نماید. در نخستین گام خواستار خروج کامل و بدون کم و کاست خورد و خوراک، پوشاک، مسکن، آب و برق و گاز، وسائل خانه، دارو، درمان، آموزش یا هر مایحتاج دیگر زندگی از سیطره داد و ستد کالائی، پولی سرمایه داری شود.

کارگران ضد سرمایه داری