دیکتاتوری هار سرمایه درهمه شکلهای عریان فاشیستی، نظامی، بوروکراتیک خود به اندازه کافی رسوای خاص و عام است، آنسان که حتی قادر به حمل امانت سرشتی سرمایه داری، حمل قدرت جادوگری و افسونکاری ذاتی سرمایه نیز نمی باشد. عکس ماجرا کم یا بیش در مورد دموکراسی صادق است. این یکی، تجسم تمام عیار، خالص، بدون کاست کل نیروی ساحره فتیشیستی، جعل، دروغ، باژگونه سازی، مسخ و فسیل گردانی سرمایه است، قیاس این دو الگوی حکومتی نظام بردگی مزدی خود نوعی توهم آفرینی است. چنین قصدی نیست. نکته دیگری منظور است. این نکته که سونامی مخوف، فراگیر، هیستریک بشرستیزی سرمایه داری به جائی رسیده که این نظام حتی ظرفیت جادوگری، بتوارگی اش، در همین راستا ماشین دموکراسی حملش را از کارائی ساقط ساخته است. به خبری که «رادیو آروپای آزاد» منتشر کرده است نگاه کنید. «یک مقام ارشد ناتو اعلام کرد که پاریس و لندن در تدارک اعزام قوای نظامی به اوکراین هستند تا از طریق تقویت هر چه بیشتر قدرت جنگی این کشور به برقراری آتش بس کمک نمایند!! و خود جزئی از آتش بس باشند»!! مشاهده می کنیم که سحر سرشتی سرمایه و دموکراسی ساحر سرمایه داری دیری است به پایان راه رسیده و به جای جادو «کوسه و ریش پهن» می زاید. برای آتش بس ارسال هر چه عظیم تر زرادخانه های تسلیحاتی، گسیل هر چه کثیرتر نیروهای نظامی را دستور کار می کند و لابد نوشداروی صلح را با جنگ هر چه شعله ورتر و سرکش تر نسخه می پیچد. برای اثبات حقانیت!!، متقاعد نمودن شعورها!! هم «برهان قاطع» دارد. [اشغال به هر حال در هر شرائطی، زیر هر عنوانی محکوم است، هر چه علیه اشغال انجام گیرد هم اتوماتیک برحق است]!! معلوم شد دموکراسی هنوز «عفاف و کفاف» دارد، از عهده امانتداری برمی آید، رسالت حمل فتیشیسم سرمایه به جا می آرد. اینجاست که راز دیگری سر از مهر می کشد. پوسیدگی فتیشیسم سرشتی سرمایه و رسوائی کامل دموکراسی کافی نیست. پرولتاریای آگاهی لازم است تا بساط کل جادوگریها در هم پیچد، فریاد زند که محکومیت اشغال میلیاردها بار آری، اما سرچشمه و بنیاد همه اشغالگریهای روز در وجود سرمایه است. کل سرمایه، سرمایه داران، دولتهای سرمایه داری، ساختار نظم، حاکمیت سرمایه جهانی همه و همه بمب اشغال، انفجار عالمگیر اشغالگری هستند. فقط دولت روسیه نیست که دست به اشغال زده است. یکایک دولتهای دنیا، هر دولتی به تمام و کمال اشغالگر است. هیچ دولتی در هیچ کجای جهان نماینده اراده آزاد انسانها نیست. به این دلیل بدیهی که انسان ساقط از دخالت در تعیین سرنوشت کار، تولید، زندگی خود صاحب هیچ انتخاب، اختیاری نیست. اگرهمه آحاد بشریت روز چنین وضعی دارند – که یقینا دارند – چرا این یا آن دولت را باید منتخب آنها دانست!! و اگر هیچ دولتی در هیچ سطح نماینده انسانها نیست – که یقینا نیست – چرا نباید بنیاد وجود دولتهای بالای سر سکنه زمین را اشغالگری مطلق و دانه، دانه دولتهای دنیا را اشغالگر، متجاوز، کشتارگر هر میزان اراده و انتخاب آزاد اهالی دید؟؟ دولت روسیه مسلما اشغالگر است اما چرا ناتو که به وجود آمده تا سراسر دنیا را میان شعله های جنگ اندازد و نابود کند اشغالگر نیست؟؟!! چرا توسعه نامحدود، بدون قید و شرط ناتو به سراسر عالم نه اشغالگری که ارمغان امنیت، صلح، است؟؟!!! چرا لشکرکشی جنایتکارانه و بشریت کش سرمایه جهانی برای تأسیس دولت اسرائیل در 80 سال پیش نه اشغال و اشغاگری که جامع جمیع حقوق مکشوفه و نامکشوف دفاع از خود است؟؟!! چرا کل دولت ها اشغالگر به حساب نمی آیند؟ چرا سرمایه که بنیاد و سرچشمه ساقط سازی بشر از دخالت در سرنوشت کار و زندگی خود است اشغالگر نیست؟!! اشغال مسلما محکوم است، اما محکوم سازی یک اشغالگر و صدور حکم برائت برای کل اشغالگران دنیا فاجعه تمام عیار دروغگوئی است. کارگران باید دریابند.
کارگران ضد سرمایه داری